يكی از دوستان عكاس خبری كه زمانی در روزنامه زن كار میكرد
يادش میآيد برای صفحههای ورزشی روزنامه شان كه به ورزش
بانوان میپرداخته به باشگاههای ورزشی میرفته و از زن هايی
كه مشغول ورزش بوده اند خواهش میكرده مانتو و گر مكن ورزشی
بپوشند و مدل عكاسی او شوند.ماموريت او اين بوده كه از زوايای
مختلف از زن هايی كه با حجاب كامل ايستاده بودند عكس هايی
بگيرد كه هم نشان دهنده ورزش و تحرك باشد هم عكس طوری نباشد كه
مصداق استفاده ابزاری از زن به حساب بيايد و كار نشريه را به
شكايت مدعی العموم و دادگاه بكشاند!اگر فكر میكنيد اين كار
آسانی است خيلی اشتباه میكنيد.اين كار بعد از مدتها دوست عكاس
ما را فرسوده كرده بود.او ديگر عكسهای خودش را میگرفت و
اجازه میداد در اتاق فنی روزنامه ،عمليات محيرالعقول پوشاندن
نقاط حساس شكايت برانگيز روی عكس هايش با استفاده از فتوشاپ
انجام شود.
در اتاق فنی نشريهها چه میگذرد؟
آنهايی كه مدتی در يك نشريه كار كرده اند میدانند اتاق فنی
محل عمليات تحريريه است .
يكی از هدف هل هم اين است كه آسيبی به نشريه نرسد.
غير از حذف و تعديل هايی كه مديرمسئول روی مطالب صفحه بسته شده
انجام میدهد عكسها هم بايد مطابق استاندارد تصحيح شوند.
منظور از اين تصحيح پوشاندن موها،
بلند كردن مانتو،
پوشاندن ساق دست و اگر هم مثل تابستان امسال شلوار برمودا مد
شده باشد بلند كردن شلوار خانم هاست.
فرض میكنيم روزنامه نگار جرات كرده باشد در مورد پوشاك امروز
اكثريت دختران جوان ايرانی گزارشی تهيه كند. طبيعی است سری به
خيابانهای شهر از شمال تا جنوب بزند. با خانم هايی كه با
پوشيدن اين لباسها به خيابان آمده اند گفت وگو كند و از
فروشگاههای فراوان پوشاك زنانه سراغ علاقه مندیهای دختران
جوان و زنان را بگيرد. تهيه اين گزارش با همراهی عكاس نشريه
انجام میشود. روزنامه نگار میبيند و عكاس عكس میگيرد.
روزنامه نگار، دختری را میبيند كه مانتو تنگ، كوتاه و چسبان
پوشيده است.(عكس شماره 1) البته كه اين عكس قابل چاپ نيست.
بنابراين طبق مقررات تبديل میشود به عكس شماره 2.
روزنامه نگار میخواسته است لباس آن خانم را نشان بدهد؟ اشكالی
ندارد مقررات مهم تر از نشان دادن واقعيت هستند.هرچقدر هم اين
واقعيتها زياد باشند!همان طور كه میبينيد موها پوشانده
شده،مانتو حتی الامكان بلند و گشاد شده و شلوار هم بلند شده
است.
روزنامه نگار دخترهايی را میبيند كه شلوار كوتاه پوشيده
اند.عكاس هم عكس میگيرد.(عكس شماره 3) بازهم معلوم است كه اين
عكس چاپ شدنی نيست. نتيجه میشود عكس شماره 4 همان طور كه
میبينيد مچ دست پوشانده شده، شلوار بلند شده و...همان طور كه
میبينيد كادری كه از تابلوی تبليغاتی گوشه عكس آمده میتواند
حساسيت برانگيز باشد بنابراين آن هم عوض میشود!
فرض میكنيم هانيه توسلی برنده فلان جايزه سينمايی شده و يك
سايت سينمايی اين عكس را از او منتشر كرده است.(عكس شماره 5)
اين عكس قبل از پوشاندن كامل آن قسمت از موهای بيرون مانده از
روسری امكان چاپ ندارد.نتيجه را در عكس شماره 6 میبينيد.
يك زن ايرانی برنده جايزهای به بزرگی جايزه صلح نوبل
میشود.او در يك تصميم كاملا شخصی بدون روسری برای گرفتن جايزه
اش روی صحنه میرود.(عكس شماره 7)اين تصميم را با هيچ كس از
جمله روزنامه نگاران هموطن كه منتظر عكسی از او هستند تا در
نشريه شان اين لحظه تاريخی را ماندگار كنند در ميان نمی گذارد.
نتيجه اين میشود كه نشريات هيچ عكسی از لحظه گرفتن جايزه نوبل
صلح چاپ نمی كنند.عكس شماره 8 و عكس هايی با همين شكل در
نشريات چاپ میشود.همين.
يك زن ايرانی در يك فيلم آمريكايی بازی كرده و به خاطرش
كانديدای جايزه اسكار شده است.(باور كنيد اسكار هم به اندازه
سيمرغ بلورين ارزش دارد!).عكسهای مختلفی از صحنههای فيلم در
وب سايتهای مختلف قابل دسترسی است ولی معمولا اين عكس(شماره
9) در نشريات چاپ میشود.او يكی از چهرههای مورد توجه حاضر در
سالن اهدای جايزه اسكار میشود و عكسهای بسياری از او را وب
سايتهای مختلف منتشر میكنند اما البته كه او در آن لباس قرمز
قابل چاپ نيست.(عكس شماره 10)
بحث نويسنده اين مطلب مساله حجاب نيست. بحث اين است كه چرا يك
روزنامه نگار نمی تواند دوربين اش را بردارد، به خيابان برود
از جوان هايی كه به طور عادی در خيابانهای همه شهرهای ايران
در رفت وآمدند عكس بگيرد و همان عكسها را بدون دخالت فتوشاپ
چاپ و منتشر كند؟ اگر اين عكسها چاپ نشوند خيال چه كسانی راحت
میشود كه انشاءا...همه چيز طبق آرمانها دارد پيش میرود؟ چشم
بستن به روی واقعيتها فرار كردن از آنهاست.عكس آن دخترك با
شلوار برمودا و مانتو تنگ و روسری تا پس سر هيچ وقت چاپ نمی
شود اما اگر شيشههای دودی ماشينها پايين كشيده شوند پيداست
كه ايران آن چيزی نيست كه در نشريههای ايرانی ديده میشود.
عكس ها: تينا چينی چيان و سايتهای 30نما و
corbis
|