نمايش يكی فيلم مستند از فحشاء درايران، در
تلويزيونهای اروپائی میگردد. اين فيلم تاكنون در
سوئد، هلند و آلمان و فرانسه به نمايش درآمده است و
كانالهای متعدد تلويزيونی هراز چند گاهی تمام و يا
بخش هائی از آن را پخش میكنند. فيلم زندگی دو زن
جوانی است كه به فحشاء كشانده شده اند. "فحشا در پس
حجاب" را "ناهيد پرسن" ساخته است كه يك پناهنده سياسی
مقم سوئد است. او پس از سالها دوری از ايران و سياست
به ايران بر میگردد و اين فيلم را میسازد. آنچه را
در ادامه میخوانيد مصاحبه تلويزيونی او درباره نحوه
ساختن اين فيلم است كه در سوئد پخش شده است.
فيلم اين مصاحبه و بخش هائی از فيلم را نيز میبينيد:
"ناهيد پرسن" متولد 1960 است. او 17 سال پيش در اوج
يورش به احزاب سياسی ايران را ترك كرد. ديداردوباراو
از ايران كه پس از 17 سال روی داد يك شوك بود. او مقيم
سوئد است و در رشته ميكروبيولژی تحصيل كرده است.
او كار سينما را درسال 1993 با تحصيل در اين رشته در
مدرسه سينمايی اسكولن آغازكرد. فيلمهای قبلی او: " من
و عموزاده و يا خاله زاده اش "(2003) و " اخرين روز
زندگی " (2002) و پايان تبعيد(2000) ميباشند.
او چند جايزه به خاطر فيلمهای گذشته و بويژه فيلم
كنونی اش درباره " فحشا درپس حجاب" دريافت كرده است.
فيلم حاضر برنده اولين جايزه فستيوال بين المللی
فيلمهای مستند مارسل شده است.
او ميگويد كه ميداند بخاطرساختن اين فيلم برای سالها
نخواهد توانست به ايران بازگردد ولی بايستی عمق
فاجعهای كه درايران ميگذارد تاثير بين المللی خود را
بگذارد.
خانم پرسن، فريبا ( يكی از تن فروشان درفيلم " فحشا
درپس حجاب" ) را برحسب اتفاق ملاقات میكند. او در
جنوب تهران مردی را كه فال قناری ميفروخته ملاقات
ميكند . طرز معاش او برايش جذابيت پيدا ميكند و ازاو
چند روزی فيلم میگيرد. يكی ازروزهايی كه او را برای
يافتن محل زندگيش دنبال میكند، درانجا دوزنی را كه
از آنها فيلم ساخته میبيند. با نامهای " مينا و
فريبا".
ان دوزن به او اجازه ميدهند در تمام موقعيت هايشان
فيلم ازآنها گرفته شود. حتی زمانی كه در بستر با
مردانی كه مشتری آنها هستند وقت صرف میكنند.
ناهيد میگويد:
فيلم برداری در خانه بدون مشكل میگذشت ولی در خارج
ازخانه كار دشوار بود.
نيروی انتظامی او را هنگام فيلم برداری دستگير میكند.
ماموران فيلمها را از او میخواهد اما ناهيد با ترفند
و يا شايد پيش بينی اين موقعيت، فيلمهای را كه از
سوئد با خود به ايران برده بوده به ماموران میدهد و
فيلمهای اصلی را كه در شلوار خود پنهان كرده بوده
نجات میدهد.
تفتيش بدنی او را به عهده ماموران زن میگذارند. تا
زمان رسيدن ماموران زن، او فيلمها را زير صندلی
اتومبيل پنهان میكندو به اين ترتيب فيلمها بدست
ماموران نمی افتند.
ناهيد ميگويد:
با وجود خطراتی در ادامه اين فيلمبرداری وجود داشت به
كارخودم ادامه دادم.
او و تيم فيلمبرداری اش چندين بار توسط انتظامات متوقف
و پرس و جو شده اند. يكبار يكی ازانان خواسته بوده كه
او دوربين را خاموش كند. ناهيد درحاليكه به انان
ميگويد كه دوربين خاموش است به فيلمبرداری از صحنه
ادامه ميدهد. مامورين انتظامی درفيلم او حضور دارند
بدون اينكه خود فهميده باشند كه دوربين خاموش نبوده
است!
همراهان او يك پسر محافظ و يك شخص به همراه يك دوربين
اضافه و يك راننده بوده اند.
ناهيد در پايان اين مصاحبه میگويد:
فريبا و مينا در سن و سال دختر بزرگ من بودند و من
احساس مادرانهای همراه با گناه نسبت به آنان دارم.
فريبا و مينا دو زنی كه درهمسايگی هم در تهران زندگی
ميكنند و ازهم حمايت ميكنند.
انان در جامعه دوگانه و ضدزن جمهوری اسلامی
دركنارخيابانهای شهر به جستجوی مشتری مرد منتظر
ميمانند.
|