حجت الاسلام عليزاده نيز در روزهي آخر سال فعال شده و مرتب
مصاحبه مطبوعاتي مي کند. درآخرين مصاحبه ي که وي دير با
خبرنگاران داشت، همان سئوالي که تاکنون چند بار از سخنگوي قوه
قضائيه شده و بي پاسخ مانده از او نيز شد و بي پاسخ ماند. يعني
سرانجام "پرونده وبلاگ نويسان" که احتمالا سرانجام پرونده حمله
به کوي دانشگاه، قتل هي زنجيرهي، قتل زهراکاظمي، پرونده مربوط
به اعترافات فرشاد ابراهيمي موسوم به "نوارسازان"، پرونده
شکنجه شکنجه گران و برخي مجريان قتل هي زنجيره ي و... را خواهد
داشت. البته عليزاده پاسخ گفت اما ين پاسخ به مصداق "
من از بهر حسين در
اضطرابم- تو از عباس مي
گوئي جوابم" بود.
درين مصاحبه از عليزاده پرسيده
شد:
شما يكي از اعضاي هيات بررسي
صحت گفته هي متهمان سايتهاي اينترنتي و وبلاگنويسان( همان
ماجري شکنجه آنها و...) نتيجه كار چه شده است؟
عليزاده گفت: هنوز تا اين ساعت
(پس از چند ماه) تصميم نهايي گرفته نشده است و اميدوارم به
زودي بتوانيم تصميم بگيريم. البته علت تاخير هم از ناحيهي ما
نيست. هيات به اين نتيجه رسيد كه چند نفر از كساني كه تخصص در
وبلاگنويسي دارند، بنشينند و با توجه به ادعاهايي كه مطرح
شده، نظر كارشناسي دهند و بعد ما بررسي كنيم؛ اگر نظر كافي
بود، بهتر؛ اگر نشد كارشناسان را به جلسهاي دعوت كنيم و توضيح
بخواهيم تا گزارشي كه به رييس قوهي قضاييه ارائه دهيم جامع،
مستند و مستدل باشد و نقصي نداشته باشد.
مي بينيد؟
ماجرا مربوط به اظهارات وبلاگ
نويسان نزد رئيس قوه قضائيه درباره شکنجه يست که در زندان شده
اند( يعني نگراني از بهر حسين) و رئيس دادگستري تهران از تخص
در وبلاگ نويسي مي گويد.( از عباس گفته جواب)
اگر رئيس عليزاده گفته بود چند
مامور امنيتي و مامور زندان و متخصص شکنجه و پزشک را دعوت کرده
يم تا مسئله را دقيق بررسي کنند، باز مي شد که قبول کرد که 3-
4 ماه تاخير، با توجه به حجم جنياتي که در زندان مي گذرد قابل
قبول است، اما بحث نه بر سر وبلاگ نويسي، بلکه بحث بر سر شکنجه
است و رئيس قوه قضائيه هم از دهانش در رفته و پس از آن ديدار
با وبلاگ نويسان تحت تاثير قرار گرفته و گفته بيد رسيدگي شود.
يعني سنگي را انداخته در چاه و حالا عقلائي نظير عليزاده مي
خواهند آن را از چاه در آورند و ين پرونده را هم بفرستند کنار
همان پرونده هائي که در بالا ذکر شد.
عليزاده در بخش ديگري از مصاحبه
خود گفت: درسال 83 در راه حفظ حقوق بيتالمال، كارهاي فراواني
كرديم و حداقل پنج هزار نفر را گرفتيم؛ اين بسيار مهم است.
امسال بيشتر از سالهاي گذشته توانستيم نظر مقام معظم رهبري را
جلب كنيم.
مراجعه کنيد به خبر مرخصي
نوروزي 2500 مجرم مالي در همين شماره پيک نت و ين اظهار نظر
آخر درباره رضيت رهبر را نيز مقيسه کنيد با صدها نمونه مشابه
آن در سالهي پس از اعلام حزب رستاخيز و دادن لقب آريامهر به
محمد رضا شاه.
تمام مقاماتي که به مناسبت پيان
سال مصاحبه کرده اند، به نوعي و با جملاتي تقريبا مشابه همين
جمله عليزاده را در باره جلب نظر و رضيت رهبر بيان داشته اند.
احيي سلطنت تجربه دشوار و زمان بري بود که انگليس به انقلاب 57
تحميل کرد. جابجائي قاجاريه با پهلوي نبود که آسان انجام شود.
ين آخرين خدمتي بود که مظفربقائي با ياري گرفتن از حضور شاگرد
ديرينه اش "حسن يت" در رهبري حزب جمهوري اسلامي و مجلس خبرگان
قانون اساسي به انگلستان کرد! |