وبلاگ“تابش روز” : مصطفی تاجزاده متولد ١٣٣٥تهران است، اهل
هرند اصفهان، وسط كوير بدنيا آمده. از٢٩ پيش تا حالا
دانشجوست! فعلا دانشجوی دكترای علوم سياسی دانشگاه تهران است.
خودش میگويد زودتر از آنكه مدرك بگيرم بازنشسته میشود. تاج
زاده 2 دختر دارد، اولی ازدواج كرده و ديگری دانشجو است.
درباره انتخابات میگويد:
در حاليكه كمتر از4 ماه به
انتخابات رياست جمهوری باقی مانده، تحركی در مردم و نخبگان كه
دو ركن مشاركت ساز در انتخابات هستند نمی بينيم.
- جبهه اصلاحات برای ارتباط و
به صحنه كشيدن اين دو عنصر اساسی چه كرده است؟
- آن بخشی كه به ما به میگردد
به دو وجه اثباتی و سلبی تقسيم میشود. جنبه سلبی تبيين خطراتی
است كه عدم حضوردر
انتخابات، به شرط آزاد برگزار شدن، كشور را تهديد میكند. جنبه
اثباتی عبارت از نامزد، تيم و برنامهای است كه ارايه كرده
ايم. اميدواريم اقدامات ما به گونهای باشد كه درصد بيشتری از
نخبگان و شهروندان احساس كنند كه برنامه ما در چارچوب اختيارات
رئيس جمهور است و تيم آقای دكتر معين كه قوی است و به نظرم
منسجم تر از گذشته میتواند كار را پيش ببرد و امكان تحقق اين
برنامه را دارند.
- باتوجه به اينكه شما از موضع
اصلاحات وارد انتخابات میشويد و يكی از منشهای اصلاح طلبانه
اين است كه به جای نفی ديگران به اثبات خود بيردازيد و آقای
خاتمی هم در سال 76 چنين كاری كردند، شما در خرداد84 چه حرف نو
و اثباتی را برای كانديدای مورد نظر خود داريد؟
- وارد عرصه سياست شدن ما بر
دو مبنا است، يكی خطراتی است كه كشور را تهديد میكند و ديگری
اثبات برتریهای نامزدمان است كه خواهيم گفت اگر رای بياورد
چرا وضع بهتر میشود. بنابراين حتما نقد خواهيم كرد، منتهی نه
آدمها را بلكه خطرات و آسيبها وطبعا سياستها و برنامههايی كه
میتواند به ضرر كشورتمام شود را نقد خواهيم كرد. مثلا فرض
كنيد ما نظامی
و امنيتی
شدن فضای
انتخابات
را به مصلحت نمیدانيم و اين
را نقد میكنيم.
در زمان آقای خاتمی هم يكی از
شعارهای ما اين بود كه ما آمده ايم تا از انحصاری شدن قدرت
توسط محافظهكاران جلوگيری كنيم. البته كار بزرگ خاتمی اين بود
كه گفتمان دموكراسی طلبی را در ايران حاكم كرد، بطوری كه امروز
مخالفين ما كم كم میگويند اصول گرای دموكراتيك هستيم، يعنی
دموكراسی را وارد ادبياتشان كرده اند.اين كار، كار تاريخی است
كه آقای خاتمی به پشتوانه مردم انجام داد. به نظر میرسد
عملكرد آقای خاتمی هم كاری است كه چرخه معيوب سياست را در
ايران شكسته باشد، يعنی فضايی ايجاد شده كه اصلاحات به
اقتدارگرايی ختم نشود. جامعه
ما به دنبال فرد
مقتدر نظامی
نيست كه امنيت را تامين كند،
بلكه دنبال اصلاح طلبی است كه به اندازه آقای خاتمی حتی بيشتر
از ايشان كار كند.
بنابراين حتی اگر هيچ كاری مثل
آقای خاتمی نكنيم، چون معتقديم در اين ٨ سال گامهايی
برداشتيم، اگر بتوانيم همين مسير را ادامه دهيم كشور را ٨ سال
نجات داده ايم و اگر بتوانيم كارهای بيشتر بكنيم كه تصور
میكنيم آقای خاتمی زمينه های آنرا فراهم كردهاند كه بشود
جلوتر رفت، كما اينكه اگر خود ايشان هم بود جلوتر میرفت، در
آن زمينهها ما میتوانيم كارهای خوبی در دفاع از حقوق
شهروندان، در اعتلای نام ايران، در بهبود وضعيت اقتصادی كشور و
معيشت شهروندان و روستائيان و دفاع از حقوقشان برداريم.
- با شرايط پيش رو چند درصد از
واجدين شرايط در انتخابات آينده رياست جمهوری شركت میكنند؟
- طبق آخرين نظر سنجی هايی كه
ما داريم حدود 45
درصد جامعه تصميم دارند رای
بدهند. در شهرهای بزرگ30 درصد و در شهرهای
كوچك 70- 60 درصد؛ اگر فضای
انتخابات آزاد باشد و نامزدهای ديگر هم در صحنه بيايند، يعنی
هر كسی كه به قانون اساسی ملتزم است، احتمال دارد تعداد شركت
كنندگان بيشتر شود. ولی اگر خدايی نكرده انتخابات غير آزاد
باشد تصور میكنم از اين ميزان هم كمتر باشد.
- اگر شرايط زمانی كنونی را با
شرايط هم زمان آقای خاتمی در سال 76- 75 مقايسه كنيم،
وضعيت آقای معين خيلی نزديك به وضعيت آقای خاتمی نيست؟ چرا؟
آيا ستاد انتخاباتی آقای معين ضعيف عمل كرده يا وضعيت مقبوليت
اجتماعی ايشان با آقای خاتمی تفاوت فاحش دارد؟
- به نظرم اگر خود آقای خاتمی
هم در اين انتخابات حضور داشت انتخابات دوم خرداد تجديد
نمیشد. برای آنكه آنجا شوق و ذوق زيادی بود و
80 درصد جامعه پای
صندوق رای حاضر شدند. اكنون درصد زيادی از آنها بهدليل
بیاحترامی كه به رايشان شد نااميد شدهاند، بنابراين تصميم
گرفته اند در انتخابات شركت نكنند. به گونهای كه به نسبت دوم
خرداد تاكنون حداقل ٣٥ درصد ريزش آراء داشتهايم، بنابراين نه
مشكل ستاد است و نه مشكل دكتر معين، مشكل
فضای نااميدی
است كه ايجاد شدهاست.
- چرا فضای نااميدی؟
- بخش قابل توجهی بهدليل
كارشكنیهايی است كه عليه آقای خاتمی انجام گرفت و كار به جايی
رسيد كه رييس جمهور گفت هر ٩ روز يكبار برای او بحران ايجاد
میكنند و اصلا میخواهند رييس جمهورتداركاتچی باشد و
نمیخواهند رييس جمهور مستقل باشد. بخش ديگری هم به خطاها و
قصور و كوتاهی ما بر میگردد كه از فرصتها
آنچنان كه بايد و شايد استفاده
نكرديم. طبيعی است وقتی جنبش اجتماعی ايجاد میشود بعد از مدتی
يك عده نااميد میشوند، چون با افكار متفاوت از يك نامزد
حمايت میكنند و در اين جنبش شركت میكنند كه با به قدرت رسيدن
او ممكن است ارضا نشوند.
- به نظر شما اگر مردم در
انتخابات شركت نكنند و رقيب پيروز شود چه اتفاق مهمی در كشور
میافتد؟
- اگر انتخابات آزاد باشد مردم
در مجموع شركت میكنند، اما اگر انتخابات غير آزاد باشد مردم
كمتر از50
درصد شركت میكنند و ما با
بحران مشروعيت مواجه میشويم،
يعنی مردم نگاه میكنند و میبينند كه در انتخابات رياست
جمهوری قبلی، رييس جمهور با ٢٢ ميليون رای انتخاب شد، ولی
حالا مثلا با 7 الي8
ميليون انتخاب شود آن هم در
انتخابات نمايشی. به نظرم ديگر كسی او را رييس جمهور
نمیخواند بلكه میگويند راه يافته به كاخ رياست
جمهوری!
به علاوه آنكه در
دو طرف كشور ما
انتخابات آزاد برگزار شده، بنا
بر اين توجيه كردن مردم كه چرا ما در عراق و افغانستان خواهان
انتخابات آزاد هستيم ،اما در ايران با انتخابات آزاد مخالفيم
خيلی مشكل است. به نظر میآيد كه در مجموع با شعار مشاركت
حداكثری كه داده شده،انتخابات آزادی را شاهد خواهيم بود و
اميدوارم اقتدارگراها اين درايت را داشته باشند و در آن صورت
ترديد ندارم كه اقتدارگراها پيروز ميدان نخواهند بود.
- با توجه به اينكه آقای معين
به صورت ابتكاری اعضای دولت خود را برای اولين بار معرفی كردند
ولی تا به حال نامی از شما نشنيدهايم، سمت شما در دولت
احتمالی دكتر معين چه خواهد بود؟
- اگر دكتر معين انشاءالله
رييس جمهور شود من همچنان مشاور ايشان خواهم بود. زمان آقای
خاتمی هم قرار بود مشاور ايشان باقی بمانم، قرار نبود كار
اجرايی بكنم، اما دستور ايشان و درخواست آقای نوری باعث شد به
وزارت كشور بروم.
- احتمال رد صلاحيت معين چقدر
است؟ در صورت رد صلاحيت ايشان حاميان معين كانديدای سايه يا
پنهان دارند؟
- خير، در اين صورت آنها
[شايد]ديگر در انتخابات شركت نكنند. تصور میكنم با
توجه به اينكه دوره قبل شورای نگهبان صلاحيت فلاحيان را تاييد
كرد و در اين دوره بعضی از نامزدها منصوبانشان در شورای نگهبان
هستند و [بخوانيد لاريجاني] و مجموع شرايط، ما نيازمند كسب
مشروعيت بيشتر برای نظام هستيم.
در آن طرف برگزاری انتخابات
آزاد در عراق به هر حال سوال زيادی را در شهروندان ما ايجاد
كرده و ايجاد خواهد كرد، كه چرا ما انتخابات آزاد نداشته
باشيم، كه اميدوارم اقتدارگراها اين حداقل درايت را داشته
باشند و چنين كاری نكنند، چون الان كه بحثی از رد كردن آقای
معين نيست و يك آزادی نسبی در انتخابات ديده میشود هنوز
مشاركت مردم به 50 درصد نرسيده است اگر انتخابات آزاد نباشد
با بحران مشروعيت دچار میشويم و به شدت كشورمان در برابر
تهديدات آسيب پذير میشود.
منافع ملی ما در برابر امريكا
فقط با يك دولت دموكرات متكی به مردم میتواند تامين شود . اگر
دولت ضعيفی بيايد مجبور است ضعف خود را با دادن
امتيازهای بزرگ به آمريكا برطرف
نمايد. تازه امتيازهايی كه معلوم نيست اگر آمريكا بگيرد ساكت
بنشيد و جلوتر نيايد.
- احتمال اجماع در بين اصلاح
طلبان چقدر است؟
- تا آنجا كه نظر سنجیها نشان
میدهد آقای معين بيشترين رای را دارد، بقيه نامزدهای
اصلاحطلب تصميم نگرفتهاند كه به نفع ايشان كنارهگيری
كنند.اما تصور من اين است انتخابات به دور دوم میرسد، مگر
آنكه مردم پر شكوه شركت كنند. در هر حال در مرحله دوم همه
اصلاح طلبان به نفع آقای معين اجماع خواهند كرد.
چون دكتر معين با تيم میآيد و
اين تيم ، تيمی است كه جامعه در مجموع در مقايسه با ساير تيمها
هم به صداقتشان بيشتر اعتقاد دارد هم به مديريت و كار آمدی
آنها، علی رغم همهی انتقاداتی كه به آنها دارد.
- نظر شما در مورد طرح مجدد
مهندس موسوی چيست؟ اين جريان با چه اهدافی دنبال میشود؟
- اگر مهندس موسوی به صحنه
بيايد تصور میكنم همه گروههای دوم خرداد از ايشان حمايت كنند،
ولی ايشان دلايلی را بر شمردند كه بر اساس اين دلايل خود ايشان
نمیخواهند به صحنه بيايند، الان هم مهندس موسوی وارد صحنه
شود تصور میكنم همه از ايشان حمايت كنند، منتهی چون اين بحث
تقريبا منتفی است بحثش هم منتفی است مگر اينكه ايشان تصميم
ديگری بگيرند.
- با توجه به انتخابات رياست
جمهوری چشم انداز رابطه ايران و آمريكا را چگونه میبينيد؟
لطفا پاسخ كليشهای ندهيد!
- اگر اقتدارگراها ببرند روشن نيست،
زيرا ممكن است يك طرف به ماجرا جويی
دست بزند كه ممكن است حتی كشور
را وارد جنگ كند و وارد شرايط نظامی شود كه به نظرم آثار سوء و
خسارت بار زيادی خواهد داشت. اگر محافظهكاران
ببرند يعنی نيروهای عملگرای
جناح راست ببرد، به نظرم به سراغ بند و بستهای
پنهان با آمريكا میروند ولی اينكه
آيا آمريكاييها راضی میشوند يا نه هنوز روشن نيست، زيرا خود
آنها اختلاف نظر دارند. اگر ما پيروز شويم حتما همان مسير آقای
خاتمی را ادامه میدهيم . به سرعت به سمت تنش زدايی، جلوگيری
از ماجراجويی و جلوگيری از وقوع جنگ میرويم. به سمتی میرويم
كه بر اساس منافع ملی همكاريهايی را با هر آمريكايی كه استقلال
و تماميت ارضی كشور را به رسميت بشناسد و به يك
همكاری متقابل حاضر باشد كه
میتواند از صلح طلبان آمريكا شروع تا به دولت آمريكا برسد.
اميدوارم پاسخم كليشهای نبوده باشد.
- اخيرا به عنوان مشاور آقای
خاتمی منصوب شدهايد و فعاليت میكنيد در چه زمينههايی به
ايشان مشورت میدهيد؟ آيا حرف نگفتهای بعد از اين همه سال
مسوليت شما با ايشان مانده است؟
- در همه زمينههايی كه قبلا
مشاوره میدادم اكنون هم مشاوره میدهم.از سال 61 با ايشان
همكار شدم تا به حال 22 سال است اگر چيزی به ذهنم برسد به
ايشان اعلام میكنم. عمدتا در زمينههای سياست داخلی، خارجی،
فرهنگی و اجتماعی است چون تخصصی در مسائل اقتصادی ندارم.حرف و
صحبت نگفته زياد است ولی نمیتوانيم بزنيم، نمیدانيم هيچ
وقت میتوانيم بزنيم يا نه . در جهات كلی نه ولی در مصاديق و
موضوعات چرا.
- مهمترين، بدترين، بهترين
اتفاق سال 83 برای شما چه بوده است؟
- بدترين اتفاق سال 83 تشكيل
مجلس هفتم بود و از آن بدتر
زلزله بم در كرمان، بهترين اتفاق سال 83 يادم نمیآيد بايد
فكركنم. پيروزی رضا زاده برايم شيرين بود! مهمترين اتفاق سال
83 پيروزی مجدد بوش در انتخابات اخير آمريكا بود كه دنيا را
به سمت جنگ پيش میبرد، ولی ای كاش رقيبش پيروز میشد كه سعی
میكرد مسايل آمريكا را از طريق ديپلماسی پيش ببرد.
- آيا در طول مصاحبه دچار خود
سانسوری شديد؟
- نمیدانم اسمش خود سانسوری
است يا ... ، ولی بله، بعضی حرفها را داشتم كه نزدم يعنی
نمیتوانم بزنم.
|