بخشی از سخنرانی نوام چامسكی كه به مناسبت بيست و پنجمين
سالگرد تاسيس مركز روابط بين الملل (
IRC)
در 25 ژانويه سال جاری در سانتافی ايراد شده و در 24 فوريه در
سايت اين مركز درج گشته است. نوام چامسكی خود نيز يكی از اعضای
هيئت مديره اين مركز میباشد.
اينگونه فرض نمائيد كه عده ای ناظر فهيم از كره مريخ، مشاهدات
و تجربياتی را بر روی كره زمين و انسانها و موجودات عجيب و
غريب آن انجام دهند، بعيد میدانم كه در نتيجه گيری نهايی ،
اين ناظران برای ما زمينيان احتمال بقای بيش از يكی دو نسل در
آينده را قائل شوند. بنظر میرسد كه تاكنون تنها وقوع معجزه ای
باعث گشته كه ما زمينيان تا اين حد دوام بياوريم و فنا نشويم.
درست در همين سالهای اخير، جهان بواسطه جنگهای اتمی، بشكل مفرط
و خطرناكی در شرف نابودی و انهدام كامل قرار گرفته است، كه در
اين رابطه نيومكزيكو نقش مهمی را داراست. موارد متعدد يكی پس
از ديگری نمايانگر اين بوده است كه
تقريبا وقوع يك معجزه ، جنگ اتمی و تهديد در اين زمينه را به
تاخير انداخته است.
و اين در حاليست كه " تهديد اتمی "آگاهانه بعنوان سياست و روشی
كه متناوبا دولت آمريكا در تعقيب آن است، روز به روزافزايش
میيابد.
بعنوان مثال رونالد رامسفلد وزير دفاع آمريكا بخوبی از اين
مسئله آگاهی دارد كه اين سياستها و خط مشی ها، خطر واحتمال
نابودی را افزايش میبخشند. گرچه اين خطر يك واقعه با درجه
امكان وقوع بالا نمی باشد، ولی در عين حال اگر واقعه ای با
درجه امكان وقوع ضعيف مرتبا و مرتبا تكرار شود، امكان بروز آن
واقعه به درجه بالا صعود میكند، به حدی كه امكان وقوع آن
حادثه را دير يا زود بايد انتظار كشيد.
اگر موضوعات را به ترتيب اهميت و اعتبار آنان طبقه بندی
نمائيد، متوجه خواهيد شد كه بعضی موضوعات بطور جدی و به معنای
واقعی كلمه با بقای موجودات و انواع و گونه ها در كره زمين
رابطه مستقيم دارند و اين موضوعات میتوانند بسيار قريب الوقوع
هم باشند. " جنگ هسته ای” از آن دسته مسائل بسيار جدی و حساسی
است كه مستقيما به موضوع "بقای جانداران" باز میگردد، موضوعی
كه خطرات پيرامون آن از مدتها قبل بسيار جدی و واقعی مطرح بوده
است.
چنانچه هشدارهای مجلات علمی جدی و با اهميت را كه بوسيله تحليل
گران پيشرو مسائل استراتژيك بررسی شده است، خوانده باشيد، به
اين نتيجه میرسيد كه نگرش و تلقی كنونی دولتمردان آمريكائی –
تغيير و تحول درارتش آمريكا– دورنما و تصويری را از اين تحولات
بدست میدهد كه سرانجام آن " روز قيامت و انفجار" ناميده شده
است، روزی كه خيلی هم دور نيست. اين بدين دليل آنست كه نگرش "
تغيير و تحولات در ارتش" آمريكا، سبب شكل گيری يك سيكل و چرخه
ای از عمل ها و عكس العمل ها از سوی بقيه خواهد شد، كه در عين
حال ما را هرچه بيشتر به روش های بسيار خطرناك بكارگيری سلاح
اتمی كه ويرانگری گسترده ای دارد، نزديك و نزديكتر میسازد.
نظامی كردن فضا هم میتواند به همان اندازه برای انواع موجودات
در كره زمين خطرناك و كشنده باشد، و اين عملی است كه با تلاش
بسيار از طرف ما در حال شكل گيری است. نظامی كردن فضا، موضوعی
است كه
در " دستور كار" نيومكزيكو كه پتانسيل " نابودی موجودات و گونه
ها" را داراست، قرار دارد.
در دوران رياست جمهوری كلينتون سندی بنام " مبانی اساسی
بازدارندگی پس از جنگ سرد" بوسيله
" فرماندهی نظامی استراتژيك" كه مسئوليت نظارت و بكارگيری "
سلاح های اتمی” را بر عهده دارد،انتشار يافت. اين سند يكی از
هولناكترين اسنادی است كه من تا كنون خوانده ام، و اين سندی
است كه اتفاقا اصلا مورد توجه و كنجكاوی قرار نگرفته است.
در گزارش " فرماندهی نظامی استراتژيك" پرسشی مطرح میشود با
اين مضمون اساسی كه:" ما چگونه میبايستی سلاح های اتمی و بقيه
افزارهای نظامی خود را در دوران بعد از جنگ سرد، بازسازی و
تجديد و ترميم نمائيم." نتيجه ای كه اين فرماندهی بدست میدهد،
آنست كه : " ما بيشتر از همه و در وهله نخست
می بايستی بر سلاح های اتمی تكيه داشته باشيم، زيرا بر خلاف
ديگر سلاح های كشتار جمعی مانند: سلاح های شيميايی و
بيولوژيكی، تاثيرات سلاح های اتمی فوری، ويرانگر، قاطع و كشنده
است، و نه تنها نابود كننده بلكه هولناك و وحشت آفرين هم
میباشد. بنابراين، اين سلاحها میبايستی محور اصلی استراتژی
" بازدارندگی” بشمار آيند."
در اين سند هر ترم و مفهومی كه بكار گرفته شده، معنای مخالف و
متضاد خود را دارد. برای مثال
" بازدارندگی” به اين معنا میباشد كه " موضع تهاجمی ما در
وهله اول میبايستی بر مبنای سلاح های هسته ای باشد، زيرا اين
سلاح ها بسيار نابودگر و وحشت آفرين میباشند." و از اين كه
بگذريم" داشتن سلاح های كشتار جمعی اتمی همواره سايه ای بر
تمامی جدالهای بين المللی میگسترد و به جهت داشتن اين سلاح
های كشنده و مرگبار، مردم جهان همواره در بيم و وحشت از ما بسر
خواهند برد."
ما میبايستی همراه با داشتن زرادخانه های غيرقابل كنترل اتمی
، از خود چهره و وجهه ای را در سطح جهان ارائه دهيم كه براستی
همگان را بترسانيم، و آنوقت است كه ما هر چه را كه بخواهيم ،
میتوانيم بدست بياوريم. ديگران هم كاملا حق دارند كه وحشتزده
شوند، زيرا با داشتن سلاح اتمی در كف دستمان، هر لحظه قادريم
آنان را منفجر و نابود سازيم – و البته در صورت از دست دادن
كنترل سلاح ها، اين سلاحها قادرند همزمان با نابودی ديگران
وهمراه ديگران، خود ما را هم منفجر كرده و به آسمان بفرستد-
چنانچه شما مطالعاتی را كه از سوی انتشارات اداره امور فضايی
آمريكا برای سال 2020 پيش بينی و انجام گرفته را مطالعه كرده
باشيد، میبينيد كه آنها در اين مورد صحبت میكنند كه چگونه "
جبهه جديد" در آينده
" فضا" خواهد بود – و بدين مناسبت ما میبايستی كه كنترل فضا
را برای مقاصد ميليتاريستی و نظامی بدست بگيريم و مطمئن باشيم
كه هيچگونه رقيبی در اين زمينه پا بعرصه ظهور نگذارد. اين به
معنای آن است كه ابزار و آلات نظامی از نوع سلاح های كشتار
جمعی در فضا داشته باشيم.
در سال 1967 قراردادی در زمينه " فضای كيهانی” منعقد گشت، كه
در آن برای محافظت از فضا و تنها برای مقاصد صلح جويانه دعوت
شده بود. در اين زمينه، جهان شاهد تلاش و كوششی بزرگ از جانب "
كميته خلع سلاح" مجمع عمومی سازمان ملل متحد در جهت تقويت اين
قرارداد بود. اما تمامی اين ها از طرف ايالات متحده آمريكا به
صورت يك جانبه ملغی اعلام گشت. آمريكا به تنهايی به قطعنامه
سازمان ملل در اين زمينه رای نداد و از سال 2000 تا كنون تصويب
قطعنامه در اين زمينه متوقف شده است. در حال حاضر چينی ها تنها
كسانی هستند كه برای باز كردن اين بحث فشار وارد میسازند . و
جالب است كه بدانيم اين قضايا در ايالات متحده آمريكا در رسانه
ها منعكس نمی شوند، تنها خبری كه در اين زمينه در آمريكا
منتشر شد، در سال 2000 در يك روزنامه كوچك در ايالت يوتا بود.
قرار است تمامی دنيا با ابزارها و وسايل نظارتی پيشرفته و
پيچيده، با سلاح های مرگبار و منهدم كننده كه قادر باشند به هر
چيزی در فضا حمله نمايند، مجهز گردد. اين به معنی بكارگيری”
سلاح هسته ای در فضا"
می باشد- انرژی هسته ای در فضا بكار گرفته خواهد شد، چيزی كه
اگر از كنترل خارج گردد و انفجار حاصل گردد، چه كسی میداند كه
برای بشريت چه اتفاقی خواهد افتاد.
زمانيكه دولت بوش زمام حكومت را در دست گرفت، اين دولت در
زمينه بكارگيری سلاح های هسته ای و ميليتاريزه كردن فضا، سخت
تر بكار خود ادامه داد. آنها دكترين كلينتون را كه " كنترل
فضا" بود، تبديل به دكترين " مالكيت فضا" نموده اند، معنی اين
دكترين آنگونه كه خود با اين كلمات بيان كرده اند:
"
Instant engagement anywhere”"
درگيری آنی در هر كجا میباشد ، كه
بعبارتی ديگر:
"
Unannounced destruction of any place on Earth"
نابودی و ويرانی بدون اعلام و ناگهانی هر مكانی بر روی كره
زمين . |