شيرين عبادی در هيات نظارت بر قانون اساسی
قصد جانم را كرده اند
زيرا فكر كرده اند می‌خواهم
كانديدای رياست جمهوری شوم

روزنامه رسالت، مصباح يزدی در نشريه "پرتو" و دبيركل نوظهور حزب الله ايران زمينه ای را فراهم می‌سازند تا مثلا غيرت مكتبی يك كسی تحريك شود و چاقوئی در شكم من كند!
خبرنگارباشگاه خبرنگاران جوان، از من به دادگاه شكايت كرده به اين دليل كه با ژاك شيراك رئيس جمهور فرانسه دست داده اند. گفته غيرتش به جوش آمده! (ماهيت اين باشگاه و خبرنگاران آن را دنبال كنيد.)

ابطحی- بعد از آنكه خانم شيرين عبادی چند بار اخيراً احضار شد و رئيس جمهور هم گفت كه امنيت خانم عبادی را تضمين مي­كنم، ايشان در نامه­ای به آقای خاتمی از تهديد و مزاحمت­های مختلف نوشت. آقای خاتمی هم قسمت امنيتی را به وزارت اطلاعات و قسمت حفاظتی را از نيروی انتظامی خواسته بود كه رعايت نمايند، و در مورد خواست­های حقوقی مسأله را به هيأت نظارت بر قانون اساسی ارجاع داده بود. در جلسه­ی ديروز هيأت، خانم عبادی حضور داشت. مي­گفت كه مخاطب من شما ها نيستيد ولی از تحريكاتی كه عليه وی می‌شود ناراحت بود. مجله­ی پرتو­، ارگان آقای مصباح را نشان داد كه نوشته، وی طرفدار بهايی هاست. سخنان باقر خرازی دبير كل حزب الله ايران را ارائه مي­كرد كه گفته بود، حيات شما مرهون رأفت نظام است. روزنامه­ی رسالت را عرضه مي­كرد كه مرتب مي­نويسد وی طرفدار اسرائيل است. ولی مي­گفت و به حق هم مي­گفت كه اگر كسی فردا چاقو و يا طپانچه يی زد آنها مقصر نيستند، آنها كه چنين تحريك­شان می‌كنند تقصير دارند.

در مورد دادگاه های اخيرش توضيح داد كه اخيراً كه احضارم كرده­اند به دليل شكايت يك خبرنگار باشگاه خبرنگاران جوان بود. وی به عنوان شاكی خصوصی يك سال بعد از آنكه در ديدار با آقای شيراك به وی دست داده بودم شكايت كرده كه من از ديدن اين عكس غيرت دينی ام به جوش آمده. اين هم از شاكی خصوصی.

در مورد دادگاه قبلی وی كه به 25 روز زندانی شدن او منجر شده مي­گفت كه آن پرونده مختومه شده است. آن پرونده مربوط به مسأله­ی فرشاد ابراهيمی و نوار وی است. قرار 15 ماه زندانی به جريمه­ی نقدی تبديل شده. ولی در اين چند ساله جريمه­ی نقدی را دريافت نمي­كنند كه وثيقه­ی منزل ما را آزاد سازند.

از اين نوع درد دل ها زياد داشت. من گفتم كه اين روش­ها، شناخته شده است. همه­ی ما با اين روش­ها آشنا هستيم. ولی برنده­ی جايزه­ی نوبل بايد مورد حرمت همه ی مردم باشد كه چنين است.

خودش رسماً اعلام كرد كه می‌خواهد در خدمت مردم ايران باشد و قصد دخالت دركار حكومتی را ندارد. اين را از آن جهت گفت كه عقيده داشت اين مزاحمت ها برای آن است كه گمان می‌برند ممكن است به نوعی برای كانديداتوری رياست جمهوری خودش را آماده كرده باشد.

خانم عبادی يك افتخار ملی است. و بايد آن را پاس داشت و وی را برای تلاش های انسان دوستانه اش كمك كرد.

خانم عبادی از اين كه دخترش خواننده­ی هر روز سايت من است خبر مي­داد.  ضمن تشكر گفتم، آدمی در سطح شما بايد خود به كامپيوتر و ارتباطات اينترنتی آشنا باشد. البته وب نوشت را هم بخواند!