ايران

پيك

                         
تجربه زلزله بم- وقوع زلزله زرند
چپاول كمك به زلزله زدگان
خر را با خور
و مرده را با گور خوردند
                                       جميله كديور
 
 

زمين يكبار ديگر لرزيد. زمين لرزه، سيل، برف، خشكسالی، طوفان، تندباد، آتش سوزی جنگلها و مراتع و وقوع خسارتهای عديده‌ی انسانی و مادی به تدريج آنها را به واقعيت‌هايی در كنار زندگی روزمره‌ی ما تبديل كرده است.

• در جريان زلزله‌ی بم اعتماد عمومی نسبت به توزيع صحيح كمكهای داخلی و خارجی تا حدود زيادی مخدوش شد. به دليل عمق فاجعه‌ بم، حجم كمكهای داخلی و بين المللی قابل ملاحظه و بيش از حد انتظار بود، ولی متاسفانه بسياری از اقلام در همان فرودگاه مفقود شد و بعد سر از انبار فلان نهاد يا بازار فلان منطقه يا ... درآورد. در جريان بازديدهايی كه از منطقه زلزله ديده‌ی بم داشتم، هم مردم و هم مسئولين محلی از نابسامانی در توزيع كمكها گله‌مند بودند و بعضا به طور مشخص از عوامل اين نابسامانی و بی‌اعتمادی ياد می‌كردند. ضمن آنكه وقتی محوطه‌ی اطراف مسجد بم، كه از جمله معدود اماكن سالم باقيمانده از زلزله بود و انبار بزرگ مملو از كمكهای موجود را مشاهده كردم، ديدم حجم قابل ملاحظه‌ای از اين فضاها توسط اقلام و وسايلی اشغال شده كه سالهاست از حيز انتفاع ساقط شده؛ لباسهای كهنه، پتوهای مندرس، بخاريهای زوار در رفته و ... حجم قابل توجهی از اين دو مكان را به خود اختصاص داده بود. در همان زمان از خود پرسيدم پس اين همه كمكهای مردمی نو و سالم كجاست؟ اشاره به كمكهای بين المللی كه حتما چون مارك خارجی داشته، نمی‌‌كنم!
• برای دومين مرتبه به عنوان عضو كميسيون اصل نود به همراه جمعی ديگر از نمايندگان عضو اين كميسيون در فروردين ماه سال جاری به بم سفر كردم. همان وقت به استناد اطلاعات دقيقی كه كسب نموديم بر ما روشن شد كه وضع برخی كمكهای دريافتی همچون ژنراتور برق، دستگاههای زنده ياب، كيسه‌های خواب، تشكهای مواج و ... كه وارد مرزهای كشور شده بود علاوه بر كمكهای مردمی داخلی روشن نيست. بر همين اساس نيز به عنوان مسئول هيئت اعزامی، شكايتی را آماده و از كميسيون درخواست رسيدگی به موضوعی كه اعتبار بين المللی و اعتماد عمومی در داخل را مخدوش كرده، كرديم.

• امروز به بهانه‌ی زلزله‌ی زرند و نگران از تكرار چنين مسائلی برای آنكه شاهد تجربه‌ی دوباره‌ی چنين نابسامانی‌هايی و بازی هميشگی " كی بود كی بود، من نبودم " نباشيم، پيگير شكايت خود بعد از گذشت بيش از ده ماه شدم. گفته شد در جريان رسيدگيست. پرسيدم نتيجه نامه نگاريهايی كه در طول مجلس ششم انجام داده بوديم چه شد؟ گفته شد هيچ يك از نامه‌ها پاسخ نداشته. پرسيدم بالاخره كه چی؟ گفته شد نامه‌نگاريهايی برای برخی مراجع ديگر شده است. پرسيدم ربط اين نامه‌ها با شكايت ما چيست؟ گفته شد نتيجه‌ی سفر برخی نمايندگان دور هفتمی به همراه رييس مجلس است. گفتم باب شكايت كه بسته نبود، می‌توانستند موارد جديد را در پرونده‌ای ديگر با موضوع جديد بررسی كنند نه اينكه به بهانه‌ی شكايت جديد، شكايت قديمی به بوته‌ی فراموشی سپرده شود. جواب سكوت بود.

• چون نمايندگان دور هفتمی اصل نود به كرات اعضای كميسيون در مجلس ششم را متهم به سياسی كاری و عدم رسيدگی به شكايات واقعی مردم كرده اند – هر چند كه در كتاب كميسيون اصل نود كه در جلد سوم آن به تفصيل و مستند عملكرد كميسيون در دوره‌ی ششم را در دفاع همه‌جانبه از حقوق شهروندان شرح داده‌ام – در قالب يك سوال كوچك از اعضای محترم كميسيون می‌پرسم كه در رابطه با شكايت مورخ بيست و هفتم فروردين ماه سال جاری چه اقدام مثبتی كه قابل توضيح به افكار عمومی باشد، انجام داده‌اند ؟

(برگرفته شده از روزنت امروز- عنوان از پيك نت است)

  
 
                      بازگشت به صفحه اول
Internet
Explorer 5

 

ی