9 سال،
روزانه
عده زيادی
زن جوان و سالخورده از در شمالى يك خانه وارد و
از در
ديگر بيرون
میرفتند و آب از آب تكان نمی خورد!
بالاخره ماموران نسبت به رفت و آمد اين همه زن به يك خانه،
بیآنكه مردی همراه آنها باشد و يا مردی به اين خانه رفت و آمد
داشته باشد مشكوك شدند.
خانه در حوزه
شهر رى
قرار داشت و سرانجام، ماموران زن حوزه قضائی محل اجازه يافتند
قاطی بقيه زن ها يكبار وارد اين خانه شوند تا ببينند چه خبر
است؟
ورود به خانه بدون اجازه و وقت قبلی ممكن نبود و به همين دليل
آنها در جمع زنان منتظر اجازه شدند.
صاحب خانه زن ميانسالى
بود كه معجزه میكرد و از كرامات او اين كه دختران شوهر پيدا
میكردند، زنان نازا بچه دار میشدند و...
بالاخره نوبت به ماموران رسيد تا آنها هم وارد خانه شوند و اين
خانم معجزه گر را ببينند و
دست پخت 25 سال تبليغات ارتجاعی و خرافات را كه از تلويزيون
مملكت هم پخش و تبليغ میشود را به چشم ببينند!
آنها با دوربين های كوچك و مخفی كه همراه داشتند از اين خانم
عكسبرداری كردند و آن را همراه خلاصه تحقيقی كه انجام داده
بودند در اختيار حوزه قضائی خود گذاشتند. بموجب اين گزارش:
زن رمال مدعی بود با امام زمان و ائمه اطهار در ارتباط است.
يعنی همان ادعائی كه خيلی ها در جمهوری اسلامی میكنند و بارها
از سوی روحانيونی نظير رئيس مجلس خبرگان رهبری "مشگينی” و يا
آيت الله بینياز از توصيف "خزعلی” و يا حجت الاسلام بیچاك
دهانی مانند "ملاحسنی” به هر مناسبت سياسی تكرار میشود.
زن رمال يك عروسك سبز پوش را سمبل ارتباط خود كرده و نام آن را
گذاشته بود "سيد كوچولو". او از زنان مراجعه كننده برای آنكه
دستی به سر و روی اين عروسك بكشند و حاجت خود را بيان كنند
ويزيت كلان میگرفت.
ماموران در گزارش خود اضافه كردند:
زنان مراجعه كننده با التماس و گريه پای اين زن را میبوسند و
لباس های او را به سر و روی خود میمالند.
شمار كسانی كه برای مراجعه به اين زن به آنها نوبت میرسد
روزانه بين 18 تا 30 زن است، كه
از تمام نقاط تهران و استان هاى همجوار
تهران
نزد او میآيند.
دفتر ملاقات و ثبت نام و گرفتن وقت ملاقات را
دو دختر جوان
و يك
پسر
جوان كه از
بستگان
زن هستند اداره میكنند و هر سه نقش منشی او را دارند.
زن، خود صبح ها روی تختی كه
در گوشه اى از اتاق مخصوص
ملاقات با مراجعه كنندگان قرار دارد ( به سبك بردن گروه های
مختلف نزد رهبر و ملاقات با او) مینشيند و مراجعه كنندگان را
تك تك به حضور میپذيرد.
در گوشه اى از اتاق گهواره "شازده
كوچلو" قرار دارد
كه
به تقليد از امام زاده ها
با
انواع
پارچه هاى سبزرنگ پوشانده شده و طلسم هايى
نجات زنان از نازائی در اين گهواره قرار دارد.
زن
معجون هايى از گياهان درست كرده و
مطابق نسخه ای كه میگويد، منشی ها به مراجعه كنندگان میدهند
و البته برای همه اينها، علاوه بر حق ملاقات، بايد پول اضافی
پرداخت شود.
ماموران كه كمی خودشان هم مرعوب اين بساط شده بودند اين معجون
ها را میبرند تا آزمايش شود و در آزمايش معلوم شد آن زن
مقداری زردچوبه و زعفران را قاطی آب كرده و به خورد مراجعه
كنندگان مستاصل و اسير خرافات میداده است.
برخی
طلسم ها
را زن با دست خود نوشته و سپس زيراكس كرده و
زير درختچه حياط خانه
دفن كرده بود و برخی از آنها هم به شاخه درخت آويزان بودند.
او چند
كتاب با
خطوط عجيب و غريب نيز كنار دستش داشت كه همه را خودش نوشته بود
و هر چند وقت يكبار جلوی مراجعه كنندگان به آنها رجوع میكرد و
نسخه جادو را میپيچيد!
از مطالب اين كتاب هيچكس سر در نمی آورد، چون اساسا معلوم
نبود چه چيز در آنها نوشته شده است.
بالاخره ماموران وقتی از شك درآمدند و خودشان هم قبول كردند كه
اين ماجرا يك حقه بازی دينی است، پرونده را فرستادند شعبه ششم داديارى
و زن رمال احضار شد.
خانم رمان به داديار گفت:
من چون وقت نداشتم برای آن همه مراجعه كننده طلسم بنويسم،
مجبور شده بودم از روی طلسمی كه نوشته بودم كپی كنم و به مشتری
ها بدهم.
مراجعه خيلی زياد بود و مشتری
ها
پس از تمام شدن كارشان از در جنوبى خانه بيرون مى رفتند.
خودم شش كلاس بيشتر سواد ندارم و
از
۹
سال قبل
كار رمالى و جادوگرى را آغاز كرده
ام.
از هر
مشتری
مبلغى
پول میگرفتم. طلسم های من ميان زن و شوهر بذر محبت میپاشد
(
نگاه كنيد به آمار طلاق و اختلافات خانوادگی كه بسياری از آنها
نتيجه فقر، صيغه و چند همسری است)
،
بچه هاى شرور را رام
ميكند
(
مراجعه كنيد به دختران و پسران فراری و خيابان خواب، زندان های
مملو از نوجوانان انواع قتل ها و بزه های اجتماعی كه اين زن
از همان ها بهره گرفته و رمالی میكرده است)،
زنان نازا را باردار
ميكند
(
خرافاتی كه به جنگ علم پزشكی در جمهوری اسلامی برده شد)،
افراد عصبانى را آرام
ميكند
(
مراجعه كنيد به شمار درخودفرورفتگی های سرپرستان خانواده ها و
مشكلات گسترده روانی در جامعه، زير فشار فقر و نابرابری و
خرافات و ارتجاع مذهبی)
و بخت دختران جوان را میگشايد تا زودتر شوهر كنند.
(
نگاه كنيد به مشكلات مالی و بيكاری جوانان كه براثر آن نمی
توانند ازدواج كنند و رشد پير دختری در جمهوری اسلامی)
|