ايران

پيك

                         
پوليت بوروی مافيای قدرت
خود را محاصره كرده است!
                                                 عباس كاكاوند
 
 

 پس از آنكه اعلام نامزد شورای هماهنگی نيروهای انقلاب (علی لاريجانی رييس جمهور و احمدی نژاد معاون رييس جمهور) برای چندمين بار به تعويق افتاد، شاهد حركات جديدی هستيم كه علی الظاهر به هدف ايجاد يك تحول و رهايی از بحران موجود صورت می‌گيرند.

در بادی امر چنين تصور می‌شود كه مواردی همچون افزايش تعداد نامزدهای تحت بررسی، تغيير در كميته منتخب شورای هماهنگی،  موكول ساختن زمان معرفی نامزد به اوايل ارديبهشت سال آينده، استمداد از مقامات عالی رتبه برای حل بحران پيش آمده، و شايد استخدام مشاور از كشورهای پيشرفته! تاكتيك های بديع و نوظهوری هستند كه مغزهای متفكر جناح راست پس از ساعت ها تحليل و بررسی بدان رسيده اند!

در حالی كه اين تاكتيك ها، چيزی جز بازی های ذهنی نيستند كه شورای هماهنگی نيروها پس از مواجهه با بحران و زمين گير شدن در ميدان كاروزار انتخاباتی بدان توسل جسته است.

در واقع بايد گفت شورای هماهنگی بازی خود را در عرصه رياست جمهوری، تمام و كمال كرده و به پايان رسانيده و چه بسيار بد بازی كرده است!

آنچه از اين پس شاهد خواهيم بود چيزی جز تاكتيك های نخ نما شده نيستند كه از كلاف سر در گم ذهن برنامه ريزان و طراحان جناح راست بيرون می‌آيند! يك رشته فرايندهای ذهنی و روانی (كه هيچ مابه ازای عينی در جهان واقع ندارند)، جای اقدامات عملی و تاثيرگذار را خواهند گرفت و اين كمترين كمكی به جناح راست برای رهايی از بحران موجود نخواهد كرد.

مثلا  كاملا آشكار است كه هيچ نامزد جديدی اضافه نخواهد شد.

اگر قرار باشد شورای هماهنگی نامزد جديدی ( سوای آقای لاريجانی) را بررسی و در ارديبهشت (به فرض خوش بينانه اول ارديبهشت)  نام وی را اعلام   كند، شورا به اين نامزد تنها يك  فرصت زمانی كمتر از دو ماه برای معرفی و تبليغ خود  داده است! هيچ ذهن منطقی چنين چيزی را نمی‌ پذيرد!

 اصولا افرادی مانند رحيميان، شريعتمداری، چمران، پورمحمدی و حتی مرتضی نبوی در ساختار اصلی تصميم گيری جناح راست، محلی از اعراب نداشته و نخواهند داشت!

جناح راست (همچنان كه قبلا گفته ام) محدود، منحصر و خلاصه شده در چند نفر است كه نقش پوليت بوروی آن را ايفا می‌كنند: ناطق نوری، رضا باهنر، حبيب الله عسگر اولادی و رضا تقوی (و البته چند نفر از اعضای يك گروه نظامی خاص). هر فرد ديگری كه خود را تعيين كننده در جناح راست بداند، تنها به ريش خود خنديده است! اما اين اعضای جديد كه مثلا قرار است تحولی ايجاد كنند، چيزی جز پست وزارت آن ها را به طمع نيانداخته است! 

مصطفی پورمحمدی معاون سابق وزارت اطلاعات و همكار نزديك سعيد امامی  در سودای دستيابی به پست وزير اطلاعات، مرتضی نبوی وزير ارتباطات، رحيميان وزير فرهنگ و ارشاد و موارد و توهماتی از اين قبيل! بنابراين نبايد نمايش هايی از اين دست را جدی گرفت و برايشان ارزشی قايل شد! نمايشی كه اصول گرايان با همايش گام سوم آغاز كردند، همچنان بايد ادامه يابد!

همان گونه كه يك سايت وابسته به لاريجانی چندی پيش صريحا  از پايان كار كميته منتخب شورای هماهنگی خبر داده و صريحا نوشت:

 اين كميته هفت نفره كه از ناطق نوري(رييس شورای هماهنگی)، باهنر(نماينده جامعه اسلامی مهندسين)، عسگراولادی (نماينده حزب موتلفه)، سيدرضا تقوی (نماينده جامعه روحانيت)، حسين فدايی (نماينده جمعيت ايثارگران) و دو عضو ديگر تشكيل می‌شد، بررسی‌های خود را حول انتخاب يك كانديدا (احمدی نژاد، توكلی، رضايی، لاريجانی و ولايتی) و بدون در نظر گرفتن هاشمی رفسنجانی آغاز كرد و در ميانه راه ولايتی از اين كميته اعلام استقلال نمود.

به هر حال پس از گذشت دو ماه از آغاز به كار كميته هفت نفره و به تاخير افتادن چند باره معرفی كانديدا، هفته گذشته سرانجام كميته هفت نفره در جلسه‌ای درباره كانديدای مورد نظر خود به رای‌گيری پرداخت كه علی‌لاريجانی توانست شش رای موافق و يك رای ممتنع (حسين فدايی) را كسب كند و به عنوان كانديدای منتخب اين كميته برگزيده شود.

بنابراين و در تحليل نهايی:

اولا) شورای هماهنگی بازی خود را  كرده و از اين به بعد ناچار است به ذهن خود پناه برده و يك سری فرايندهای ذهنی و بی‌نتيجه و مضحك را بكار بندد. نقش شورای هماهنگی در عرصه رياست جمهوری هر چه بيشتر كاهش يافته و دوران نزول آن آغاز شده است.

ثانيا) شورای هماهنگی بسيار بد و پر اشتباه بازی كرده، به نحوی كه از اين بدتر قابل تصور نبوده است!بدنه جناح راست بايد سران خود را به خاطر اين اشتباهات فاحش مورد مواخذه قرار دهد.

ثالثا) تاخير در اعلام نامزد، موجب نزول هر چه بيشتر جايگاه علی لاريجانی (كه بدبختانه در نظرسنجی ها تماما در قعر جدول است!) خواهد شد.

از اين به بعد هر روزی كه بگذرد و نام علی لاريجانی اعلام نشود، به عنوان يك امتياز منفی برای وی ثبت خواهد شد! چرا كه معنای تلويحی اين عدم اعلام اين است كه ايشان بنا به دلايلی (چندان تفاوتی نمی‌ كند چه دليلی!) هنوز از نظر شورای هماهنگی مناسب تشخيص داده نشده است!

  
 
                      بازگشت به صفحه اول
Internet
Explorer 5

 

ی