راههای اصلی رشت، شفت، لاهيجان و آستانه، سرانجام 5 روز پس از
بارش برف سنگين باز شد و ابعاد فاجعه و بیلياقتی مسئولين محلی
از يك طرف و آسيب پذيری خدمات شهری، آن هم نه در بم و يا
بلوچستان، بلكه در يكی از آباد ترين و پررفت و آمدترين استان
های كشور "گيلان" خود را نشان داد. تاكنون ويرانی هزار مدرسه و
5 هزار خانه و سرپناه مردم رسما گزارش شده است و ارتباط زمينی
270 روستای اين استان هنوز قطع است.
اوج ريزش برف و فلج شدن گيلان به روزهای 21 و 22 بهمن باز
میگردد كه راديو تلويزيون جمهوری اسلامی يك پارچه در خدمت
انواع برنامه های تبليغی برای برگزاری راهپيمائی 22 بهمن بود
تا از اين طريق مشروعيت حكومت را به امريكا و اروپا نشان دهد،
چرا كه اين مشروعيت در داخل كشور، در تاكسی و اتوبوس و صف
مايحتاج و سينما و شركت درانتخابات مجلس هفتم اظهرمن الشمس
است.
اخبار مربوط به فاجعه گيلان اينگونه سانسور شد، چنان كه حتی
پيام امدادخواهی مردم از تلويزيون و راديوی محلی گيلان نيز پخش
نشد. حاكميتی كه نمی خواهد مشروعيت خود را پای صندوق های رای
نشان دهد و در برابر انتخاب و رای مردم 8 سال مقاومت كرده،
اميد به چشم بندی راهپيمائی 22 بهمن دولت و مردم را به بهانه
جلوگيری از اشغال كشور از سوی امريكا به خيابان فراخواند.
بموجب اظهارات فرمانده نيروی انتظامی يزد به خبرگزاری ايسنا و
در ارتباط با حمله گروه های فشار وابسته به سپاه و نيروی
انتظامی به مسئول روزنامه "آفتاب يزد" تمام نيروهای نظامی
وانتظامی، به همراه بسيج موظف به شركت در راهپيمائی شده بودند.
او به ايسنا گفت:
" اين عمل(دوره كردن مسئول روزنامه آفتاب يزد، توسط نيروهائی
كه شلوار زرد و سبز نظامی به تن داشتند و كتك زدن او، در جريان
راهپيمائی 22 بهمن در اين شهر) به نيروی انتظامی مربوط نيست.
نيروی انتظامی مانند نيروهای بسيج و سپاه فقط دستور داشتند با
پوتين و شلوار نظامی در تظاهرات شركت كنند."
به اين ترتيب، نه فقط راديو تلويزيون دولتی، بلكه كليه نيروهای
نظامی و امكانات آنها كه میتوانست- حتی در حد دوران قبل از
انقلاب- به ياری مردم محاصره شده در برف بروند، در جبهه
راهپيمائی ماموريت اجرا كردند! همچنان كه كميته امداد وابسته
به موتلفه اسلامی كه ميلياردها تومان بودجه عمومی كشور را
میبلعد و با انواع مراسم خيرات و مبرات، پول از چنگ مردم در
میآورد، سرگرم تعزيه گردانی ( سينه زنی و...) در جريان مراسم
22 بهمن بود.
آنها كه در سالن های سرپوشيده و در برابر عده ای باصطلاح بسيجی
میخواهند در دهان جورج بوش در كاخ سفيد گلوله خالی كنند و
میخواهند كنگره يك ميليونی در تهران برپا كنند تا از داشتن
سلاح اتمی دفاع كنند ( مراجعه كنيد به سخنرانی دبيركل حزب الله
در همايش قم)، حداقل اگر صداقتی در بينشان وجود داشته باشد،
بايد نگاهی به حوادثی نظير برف در گيلان، زلزله در بم، سيل در
گرگان و ... بياندازند و ميزان آمادگی خود را برای ادعاهای
تحريك آميز و مشكوكی كه میكنند بسنجند!
5 روز پس از برف فاجعه آفرين گيلان، جمعيت حلال احمر نيز از
زير فشار راهپيمائی 22 بهمن خود را بيرون كشيده و اعلام كرد
8
بالگرد امدادی از سوی اين جمعيت و همچنين ارتش و سپاه برای
امدادرسانی به مناطق آسيب ديده اعزام شدهاند!
نانوائی های رشت و شهرهای بزرگ گيلان هنوز نتوانسته اند برنامه
منظم پخت داشته باشند، زيرا هنوز برق و آب و سوخت استان تامين
نيست. تيرهای برق كه طی تمام اين سال ها و عليرغم درخواست های
مكرر مردم تبديل به شبكه برق زير زمينی نشد، براثر جمع شدن برف
روی سيم ها و سنگين شدن آن ها سقوط كرد و علاوه بر قطع برق جان
عده ای كه زير اين سيم ها ماندند نيز گرفته شد. سيستم آب و گاز
شهر فلج شد. پس از 5 روز هنوز شهرهای «سياهكل» و «لاهيجان» آب
ندارند و مردم برف را آب میكنند و میخورند.
اين درحالی است كه پيش بينی میشود 2 هزار خانه ديگر نيز زير
برف خواهند خوابيد و شمار خانه های مردم كه در جريان اين برف
خراب شد به 7 هزار واحد خواهد رسيد.(به اخبار و گزارش های پيك
نت در شماره های گذشته، پيرامون برف گيلان مراجعه كنيد)
|