همزمان با اجرای مراسم آغاز دوره دوم رياست جمهوری بوش و
درحاليكه او استراتژی جنگی كاخ سفيد را تدوين شده تر و با
همكارانی منسجم تر آغاز كرد، وزير اطلاعات وامنيت جمهوری
اسلامی نيز سخنرانی كرد. سخنرانی وزير اطلاعات عمدتا تبليغاتی
و تقويت روحيه بود، اما اگر چنين نباشد و از اوضاع جهان و
سياستهای امريكا چنين شناختی در مركز اطلاعاتی جمهوری اسلامی
وجود داشته باشد، بايد گفت فاجعه بر بیخبری استوار است!
در دهه 1930، هيچ رهبر جهانی باندازه استالين درك نزديك از
اوضاع بحرانی آلمان و اروپا نداشت. از 1936 به بعد، او
میدانست آلمان به كدام سمت میرود و بر چه اساسی جنگی خانمان
سوز در پيش است كه هدف اصلی آن نابودی اتحاد شوروی و درخون غرق
كردن آنست. وقتی قرارداد دوستی و عدم مخاصمه را استالين با
هيلتر امضاء كرد، لعن و تكفير عليه اين سازش از هر سو آغاز شد،
اما آن كه میدانست آلمان به كدام سو میرود و بحران اقتصادی
اروپا چه جنگی را به جهان تحميل خواهد كرد، همزمان با اين
قرارداد، طرح تبديل كارخانههای صنعتی به كارخانههای توليد
جنگ افزار را داد وعقب نشينی از مسكو. به قلب سرد و يخ بسته
سيبری نزديك شد تا در برابر فاشيسم سنگربندی كند.
گمان و تحليل او دقيق بود و اين واقعيت زمانی برای همگان آشكار
شد كه ارتش 4 ميليونی هيلتر با عزم فتح مسكو يا از مرزهای
اتحاد شوروی وقت گذشت و يا در پشت جبهه اما در خدمت اين حمله
قرار گرفت.
كم عقلی است اگر كسی انتظار چنان هوشياری و تيزبينی را از
رهبران جمهوری اسلامی داشته باشد، اما حداقل میتوان انتظار
داشت حتی برای تبليغات هم شده بر واقعيات تكيه كنند. وای اگر
خود نيز اسير اين تبليغات باشند و با اين شناخت از اوضاع جهان
و بحران سرمايه داری جهانی سرنوشت برای مردم ايران رقم بزنند!
يونسی وزير اطلاعات و امنيت كه در مراسم افتتاح ساختمان جديد
اداره كل اطلاعات سخنرانی میكرد گفت:
«اكنون آمريكا در عراق با شكست مواجه شده
و اگر به انتخابات تن میدهد، برای فرار از مهلكه است.
خود
آمريكايیها به اين شكست اعتراف كردهاند و “پلبرمر“ اولين
حاكم آمريكا در عراق در
حال تاليف كتابی درباره دلايل شكست اهداف آمريكاست.»
واقعا اوضاع از اين قرار است؟ اگر چنين است، اينهمه نگرانی از
اجرای طرح "خاورميانه بزرگ امريكا" برای چيست؟
برای تبليغات و تقويت روحيه میتوان چنين سخنانی گفت، اما اگر
عمق شناخت از اوضاع اين باشد، وای بر مردم ايران! |