امير محبيان كه به نظريه ساز بخشی از جناح راست در بنياد رسالت
شهرت يافته درباره سخنان بوش و خانم رايس، مطابق روش نشستن
ميان چند صندلی گفت:
شواهد موجود نمايانگر راديكالتر شدن سياستهای دولت بوش در
قبال ايران
است.
پيش از انتخاب مجدد آقای بوش، چنين پيش بينی میشد كه در
صورت انتخاب وی احتمال انتخاب دو رويكرد وجود دارد. يك رويكرد
آرامتر شدن و رفتن به
سوی تثبيت دستاوردهای دوره اول و تعميق بخشيدن به آنها بود كه
نتيجهی آن كناره
گيری دولت بوش از سياست تك جانبه گرايی میبود.
رويكرد
ديگر اين بود كه
دولت بوش اين پيروزی را رفراندومی به نفع خود و سياستهايش
تلقی كند و بخواهد با
قدرت بيشتری برنامههای پيشين را دنبال كند. وضعيتی كه در حال
حاضر پيش آمده و
شاهد آن هستيم هنوز قابل حدس نيست كه كدام يك از اين دو رويكرد
است كه البته شواهدی وجود دارد كه مقداری نمايانگر راديكالتر
شدن است.
ازسخنان رايس در كنگره و مواضع اخير بوش میتوان
چنين برداشت كرد كه ايران بيش از گذشته در كانون توجه ايالات
متحده قرار گرفته و
آمريكا در پی آن است تا از طريق اعمال فشار اهدافی را تامين
نمايد.
آمريكا پس از دريافتن اين كه مساله هستهيی به مسالهای حاد
بدل نشد سعی میكند
تا بحث موشكهای بالستيك را هم به آن مرتبط سازد و سيستم موشكی
ايران را هم از كار
بيندازد.
از سوی ديگر اعمال فشار آمريكا به خاطر انتخابات ما هم
میتواند باشد تا از طريق
اعمال فشار بتواند به نحوی تاثيرگذاری نمايد تا نتايج انتخابات
به نحوی نباشد كه
آمريكا احساس خطر نمايد و عامل ديگری كه میتوانيم برای
اقدامات جديد آمريكا
برشماريم بحث اين است كه ايالات متحده تلاش میكند تا از طريق
وادار ساختن
جمهوری اسلامی ايران به تمكين به نوعی راه را برای خاورميانه
بزرگ باز بكند و
بتواند با كنار زدن اين مانع بزرگ (يعنی ايران) طرح مذكور را
متحقق
نمايد.
همانگونه كه پيش بينی میشد آمريكا از پيشرفت گفتوگوهای ايران
و اروپا چندان راضی نيست و تمام تلاشش در اين جهت است تا منافع
گفتوگوها و رسيدن به نتيجه در ديالوگ
ايران و اروپا به جيب اروپايیها نرود و آمريكا بتواند
آن نتيجه را درو نمايد.
|