بيش از 250 فعال و يا ستمديده سياسی ايران، كه بخشی از آنها
در شمار اصلاح طلبان داخل حاكميت اند و بخش زيادی از آنها
طرفداران اصلاحات در خارج از حاكميت، نامهای را در ارتباط با
انتخابات رياست جمهوری منتشر كرده اند و در آن معيارهای شركت
در انتخابات را بر شمرده اند.
متن اين نامه بشرح زير است:
«رهبر انقلاب اسلامی ايران، پيش از پيروزی آن، و مسئولان و
گردانندگان جمهوری اسلامی، از آغاز تأسيس، پيوسته وعده تحقق
آرمانهای آزادی، استقلال و زندگی بهتر، عادلانه و آزادانه را
دادهاند. انقلاب اسلامی ايران مشروعيت نقد تند رژيم پيشين و
مبارزه برای براندازی آن را، در سركوب سياسی توسط آن رژيم،
فقدان آزاديها، وجود اختلاف طبقاتی و وابستگی شديد حكومت به
قدرتهای بيگانه به دست آورده بود. اما اكنون، 26 سال پس از
پيروزی انقلاب و بيش از دو دهه حكومت به نام خدا و دين، رويكرد
و عملكرد نظام جديد، از آن آرمانها بسيار دور شده است. حكومت
جمهوری اسلامی، در كنار منازعات گسترده، دامنهدار و
پايانناپذير در درون خود، در هيچ دورهای نسبت به منتقدانش
بیتفاوت نبوده، از هر فرصتی برای
از هم پاشيدن يا ساكت و ساكن كردن آنان بهره جسته است.
تصميم گيرندگان و دولتمردان نظام، گرچه در جريان رقابتهای
درونی گاهبهگاه گوشهای از بحرانهای جمهوری اسلامی را بازگو
میكنند، در برابر رقبا و منتقدان، نظام مطلوب خود را حكومتی
يكه و يگانه و نحوه عملكردشان را بهترين شيوه حاكميت در جهان
معرفی و از همه شئون آن دفاع میكنند و هيچ گونه اپوزيسيون
جدی را برنميتابند.
اينك بار ديگر انتخاباتی در پيش رو داريم و تنها چند ماهی به
برگزاری نهمين دوره انتخابات رياست جمهوری باقی مانده است.
غلغلهای كه در ميان جناحهای مختلف حاكميت، به ويژه
محافظهكاران، برای شركت در انتخابات و معرفی نامزد بر پا ست
حكايت از اهميت ويژه اين دوره از انتخابات برای آنها دارد.
جناح راست و جريانهای محافظهكار وابسته به آن تا پيش از تصرف
مجلس، فغان و فرياد برآورده بودند كه فرصتها و منابع مهم كشور
صرف رقابتهای بیفايده سياسی میشود و از همين رو، جمعی را به
نام آبادگران يك شبه به راه انداختند تا به ظاهر با شعار
سازندگی و توسعه
ـ و نه كارهای سياسی به اصطلاح بیفايده ـ وارد معركه سياست
نمود. اما در مدت عمر نسبتا كوتاه مجلس هفتم، روشن شده است كه
اين گروه برخلاف شعارهای پر آب و تابش، جز به «تصفيه و
پاكسازيهای سياسی و فرهنگی و تلاش برای يكپارچه كردن نظام
سياسی نه به چيزی میانديشد و نه برنامههای مشخص و مؤثری برای
تحقق شعارها و وعدههايش دارد. از سوی ديگر، گروهها وجناحهای
مختلف وابسته به جريان راست و محافظهكار برخلاف برخی از
بيانات اوليه، در ميان خود دچار تشتت و پراكندگی بر سر
تصاحب كرسی رياست
جمهوری شدهاند.
اما مسأله بسيار مهم آن است كه ، مقامها ، مديران و
كارشناسان، هنگامی كه خود نيز، همزبان نيروهای منتقد، به
كاستيهای موجود اشاره ميكنند،
هيچ يك از آنان به اين پرسش اساسی پاسخ نميدهند كه سرانجام
مسئول اين فساد، خسران، توسعه نيافتگی و بهمريختگی اقتصادی و
اجتماعی كيست؟ و اين كه آيا رويكردها و عملكردهای رايج
و مرسوم در كشور تاكنون توانسته است حتی بخشی از شعارهای اساسی
انقلاب اسلامی و وعدههای نخستين رهبران صدر انقلاب را تامين
كند و يا به عكس، كاستیها و ناهنجاريها را تشديد كرده است ؟
هنگامی كه سازمان ملل متحد
در گزارشهايش مینويسد كه، در زمينه رفاه و توسعه يافتگی،
براساس شاخصهای «اميد به زندگی هنگام تولد»، «درآمد سرانه ملی»
و «باسوادی»، ايران در ميان 180 كشور جهان، رتبه
106 را داراست، آيا
جمهوری اسلامی میتواند به خود ببالد و بر مردم فخر بفروشد،
درحالی كه كشورهايی مانند كويت،
بحرين و
عربستان در اين گروهبندی
رتبههای 30 تا
40 را كسب كردهاند؟
برپايه همين گزارشها، از ميان 253 شهرستان كشورمان، 113
شهرستان محروم، 116 شهرستان نيمه برخوردار و تنها 24 شهرستان،
برخوردار تشخيص داده شدهاند. همچنين، آيا در حالی كه بيش از
20 درصد جمعيت كشور (يعنی بيش از
12 ميليون نفر) توانايی مالی برای رفع گرسنگی را ندارند
و نيمی از مردم (يعنی بيش از 30
ميليون نفر) نيز برای تامين نيازهای عادی روزمره و حفظ سلامت
تغذيهای با مشكل روبرو هستند آيا گردانندگان جمهوری اسلامی
میتوانند احساس يا ابراز افتخار كنند؟ بررسی اين گونه آمارها
را میتوان ادامه داد.
اما در شرايط كنونی، پرسش مهم اين است كه پس از برگزاری 8
دوره انتخابات رياست جمهوری، آيا خيری برای مردم ايران در
انتخابات دوره نهم نهفته است؟ و آيا جريانها و چهرههايی كه
اين روزها بر سر زبانها هستند و از آنان سخن گفته میشود،
خواهند توانست گامی در راستای بهروزی، ترقی و توسعه مردم و
كشور ايران بردارند؟
امضا كنندگان زير، ضمن درك اهميت انتخابات پيش روی، بر اين
باورند كه جهتگيری كلی حكومت در طول سالهای اخير، بدان گونه
نبوده است كه احزاب و نيروهای اپوزيسيون قانونی كشور را نسبت
به امكان مشاركت مفيد و موثردر اين انتخابات خوشبين سازد. در
عين حال، از آنجا كه نيروهای سياسی در بستر كار فعاليتهای مشخص
به انسجام دست میيابند، آنان معتقدند كه انتخابات فرصت مناسبی
برای مطرح كردن مطالبات مردم و تقويت فرايند گذار به دموكراسی
پديد میآورد كه نبايد مورد غفلت قرار گيرد و از دست داده شود.
بنا به جهاتی كه ذكر شد، امضا كنندگان زيرتلاش دارند با كليت
انتخابات برخورد فعال بنمايند و با توجه به تحليلی كه از شرايط
كنونی و چشم انداز آينده ايران دارند، در راستای ايجاد فضای
مناسب برای گفتگو بين تمام نيروها، احزاب و گروههای معتقد به
مردمسالاری كوشش نمايند.
برگزاری انتخابات آزاد، سالم و رقابتی بدون تامين پيش شرطهای
اجتنابناپذير آن معنا و مفهومی ندارد. در فصل سوم قانون
اساسی، حقوق و آزادیهای اساسی ملت و در فصل پنجم آن، راههای
اعمال حق حاكميت ملت تصريح شده است. بدون تحقق و تامين اين
حقوق ـ كه از جمله آنها، آزادی
احزاب، اجتماعات، و
مطبوعات میباشد ـ اعمال
حق حاكميت ملت افسانهای بيش نخواهد بود. مردم هنگامی
میتوانند با آگاهی از حق انتخابشان بهرهمند شوند كه مطبوعات
آزاد باشند كه در چارچوب قانون، عملكرد هر يك از مسئولان را،
در هر زمينهای، مورد نقد و بررسی قرار دهند، درباره علل و
دلايل پيدايش وضع نابسامان كنونی كشور بحث كنند و مسئولان را،
در هر مقام و منصبی به چالش بكشند و آنان نيز خود را موظف به
پاسخگويی و گزارش كلی به ملت بدانند،
اصلاحطلبان ايران
ـ كه به طور جدی و راهبردی به حق حاكميت ملت و مردمسالاری
اعتقاد و تعهد دارند ـ برای اثرگذاری بر روند تحولات كليدی،
بايد حول محورهای مشترك، امكاناتشان را در يك
جبهه گسترده متمركز سازند
و با ارزيابی هماهنگ، در صورت تامين شرايط انتخابات آزاد
وسالم، در انتخابات شركت كنند.
در شرايط ملی و بينالمللی كنونی، تنها راه مقابله با خطرات
تهديد كننده داخلی و خارجی و ايستادگی و پايداری در برابر
طوفان حوادث سهمگين كه ممكن است در انتظار كشورمان باشد،
كاهش فاصله ملت ـ حاكميت و
هموار كردن راه برای مشاركت گسترده مردم درنهمين دوره انتخابات
رياست جمهوری است و اين مهم هنگامی ميسر خواهد شد كه هر چه
سريعتر، همه زندانيان سياسی
ـ اعم از دانشجويان، فعالان سياسی، حقوقدانان و
روزنامه نگاران ـ بیقيد و شرط آزاد شوند، امكان انتشار مجدد
نشرياتی كه برخلاف قانون توقيف وتعطيل شدهاند فراهم گردد،
فشار احزاب و گروههای سياسی و محدوديت فعاليت آنها برداشته
شود و امكان حضور و فعاليت
نامزدهای اپوزيسيون قانونی نيز اعلام گردد. بااجرای اين
شرايط است كه میتوان مردم را به حضور فعالانه در انتخابات
دوره نهم رياست جمهوری قانع ساخت. در غير اين صورت، نمیتوان
اميدوار بود كه در شرايط حذف نامزدهای مستقل و متنوع اصلاح
طلبان تنها با حضورنامزدهای مختلف
درون نظام مردم را به شركت گسترده در انتخابات ترغيب
كند.
اميد است كه حاكمان اين توصيههای خيرخواهانه ما را بپذيرند و
به آنها عمل كنند، چرا كه به نظر ما خير و صلاح ملك و ملت و
خود حاكمان نيز در پذيرش و اجرای اين توصيهها نهفته است.
20 دی 1383
آزادی محمد-
آزادخواه ابراهيم-
آقايی مسعود- آصفی حميد- ابوذریعباس- احراری حميد-احمدی
رضا- ادب بهاءالدين-
اربابی حسن- اشفاق مرتضی-
اعتمادی حسن- افتخاراردبيلی حسن-
اقتداری جلال-
اكبری كاظم-
اكبرزادگان
عليرضا- اكرمی علی- اميراحمدی
محمود- ايزدی
مصطفی- بازرگان ابوالفضل- بازرگان عبدالعلی- بازرگان فرشته -
بازرگان محمد نويد- بازرگانی كمالالدين- باقی عمادالدين-
بختيارنژاد پروين- بديعزادگان اكبر- برهانی رحمتالله -
بزرگيان امين-
بستهنگار محمد- بنیاسدی محمدحسين- بهزادی محمد-بهشتی
حميد-
بهفروزی محمد- بيطرف صفا- پدرام مسعود- پوراظهری عباس- پويان
رضا-
پيشبين محمود- پيمان حبيبالله - پيمان مجيد-
تاجالدينی عباس
- تنها مصطفی- تهرانی رضا- تهوری محمد - توسلی غلامعباس- توسلی
محمد-
توسلی محمدرضا- تولائی مجيد-
ثنائی حسن-
جابری مجيد- جمشيدی فريده-
جلالیزاده جلال-
حاجی رضا- حافظی بهمن- حجاريان سعيد- حجازی طه-
حديثی مجيد- حسنپور قاسم- حسيندوست محمود - حسينیامين
سيدرضا-
حريری حسين- حقپناه بهزاد-
حقيقی عليرضا-
حكمت
مسعود-
حكيمی ابوالفضل- حكيمی عبدالكريم- حكيمی مجيد-
خرازی اكبر- خوشسيرتسليمی ابراهيم- خورشدفر حسن-
حمسی محمدرضا- خائف جعفر- خدادادی ابراهيم- خرم امير-
خوشمحمدی اسماعيل- خيرانديش هوشنگ- دادخواه سيدمحمدعلی-
دادفر محمد-
دادمهر رسول-
دردكشان محمود-
درودی سعيد- دفتری پرويندخت- دلآسايی محمود- دهقان نژاد
عباس- دوانی مصيب-
داودی مهاجر فريبا- ذوالفقاری حسينعلی-
ربانی محمدصادق- رجائيان محمدجواد- رجايی عليرضا - رضائی احد -
رضائی اصغر- رضائی بيوك-رضائی عبدالعلی- رضاخانی بهمن - رفيعی
حسين - رهنما مهدی - رئيسطوسی
رضا-زارعپور
حيدری رقيه-
زرهساز
جمال-
زمانی محمد ابراهيم - زندینيا پرويز - زيدآبادی احمد - زهدی
محمدرضا-
ساريخانی عليرضا- ساعی احمد- ستوده نسرين- سجادی داريوش-سحابی
عزتالله- سحابی فريدون- سحابی منصور- سحابی هاله- سحرخيز
عيسی- سرچمی محمد - سعيدی سعيده- سعيدی
جواد
- سلطانی عبدالفتاح- سيدزاده سيدرضا- سيفزاده سيدمحمد -
شاددل بصير محمود - شاكری ابراهيم- شامخی تقی- شاملو علی- شانه
چی محمد- شاهحسينی حسين-
شريف محمد-
شمبوری اللهوردی- شهامت دار احمد - صابر فيروزه-
صارمی محمود-
صباغيان هاشم- صدر حاجسيدجوادی احمد- صدر رضا- صراف مهدی-
صفری مظفر -
صلواتی فضلالله- صميمی كيوان- ضرغامی علی اشرف - ضرغامی
فريدون- طالقانی اعظم- طالقانی حسام- طالقانی طاهره- طالقانی
نرگس - طاهری اكبر -طاهری
رئوف-
طاهری محمد-
عابدی هما-
عباسزادگان سيدجعفر- عربزاده حسن- عطوفت روئين-
عظيمی بهرام
- علویتبار عليرضا-علوی
محمدباقر-عليزاده نائينی علی- علیپور حسن-
عمادی محمد جعفر-
عمرانی محمود- غروی علیاصغر- غروی علیرضا-غروی
ماجد- غروی مسيح-
غفارزاده سعيد
-
غفاری مسعود- غفرانی علی- غنی مهدی-
غيرت فريده- فراستخواه مقصود-
فرزدی غفار- فريد اعلم حسن- فلاح مرتضی-
فياضی زاهد- قائمالصباحی عباس- قاسمزاده عزيز-
قشقايی خسرو- قشقايی ماهرو-
قمیزاده عبدالحسين
- قندیزاده عبدالمجيد - قهاری نظامالدين- قهرمانی مصطفی-
قياسی حجهالله - كارگشا رحمان-
كارشناسی اسدالله- كاظمی رضا-
كاظميان مرتضی- كديور محسن- كديور منوچهر-كردپور
خسرو- كردپور مسعود- كركهآبادی عبدالرحيم- كرمی علی-
كمالی احمدسرايی فاطمه - كميليان ناصر- كهزادی پروين- كوثری
يعقوب -گلافزا بيژن- گوارايی فاطمه - لدنی مسعود-
مؤمنی علی-
مؤمنی محمود- متقی محمدتقی- محققی محسن-محمدی اردهالی احمد-
محمدی اردهالی محمد- محمدی
مهديه-
محمدی نرگس
-
مدنی سعيد- مدنی
حسن-
مديحی ماشاءالله - مرتاضی لنگرودی مرضيه
-مسكين
مصطفی- مسموعی رضا- مصباح ضياء - مصطفوی ليلا - مصطفوی مصطفی-
مصلحی عباس- مظفر محمدجواد-معصومی
احمد-
مفيدی بدرالسادات - مقدم مرتضی - مميزی هرمز- منتظری احمد-
منتظری سعيد- منصوريان خسرو-
موحدیساوجی محمدحسن-
موسویسعادتلو سيدرضا-
موسوی كاظم-
مولايی يوسف - ميرخانی امير- ميرزاده وحيد- ميرزايی الله كرم
-
ميقاتی قاسم- ميقاتی كاظم-
ناصرگيوهچی فرشته -
نجاتی علیمحمد-
نراقی حسن- نعيمپور محمود- نكوروح محمود- نكوفر امير-نكوفر
محمد تقی-
نوحی سيد حميد- نوحی سيد مجيد- نوربخش فخرالسادات - نوربخش
منوچهر-
هادی زاده يزدی هادی- هاشمی ناصر- هندی عليرضا-هوشمند
احسان-والی اكبر- ورپايی رسول-
ولی بيك باقر-
ولیبيك جليل- ياوری رحيم - يحيايی علیفريد- يزدی ابراهيم-
يوسفيان رضا.»
|