به دنبال حوادث دانشگاه علم و صنعت كه طی آن اعضای بسيج
دانشجويی تحت هدايت نمايندگی ولی فقيه در دانشگاه رياست اين
دانشگاه را به گروگان گرفته و مورد ضرب و شتم قرار دادند، مجلس
هفتم كميتهای را تحت عنوان كميته «حقيقتياب» برای بررسی اين
ماجرا و عوامل مؤثر در آن تشكيل داد.
به گزارش خبرنگار «رويداد»، نتايج «حقيقتيابی» راهيافتگان روز
دوشنبه هفتم دی ماه منتشر شد كه طی آن تقصير مهاجمان و
گروگانگيران تنها «غلبه احساسات كه منجر به انجام اقدامات خلاف
قانون و عرف» شده، ذكر شده است و در مقابل در هفت مورد رياست
دانشگاه و تشكل دفتر تحكيم وحدت طيف علامه و نيز سخنرانان
مراسم «مصطفی تاجزاده و ابراهيم يزدی» مقصر شناخته شدند.
بر اساس «حقيقتيابی» راهيافتگان مجلس هفتم، دلايل حادثه
دانشگاه علم و صنعت عبارتند از:
1- عدم تمكين و يا اطلاع از قانون توسط مسؤولان دانشگاه در دو
دوره مسؤوليت قبلی و فعلي
2-
حريمشكنیهای اخلاقی و اعتقادی و سياسی در نشريات و جلسات
دانشجويی و عدم توجه به اعتراضات قشرهای مختلف دانشگاهی [منظور
همان گروه فشار است!] در اين مورد از
سوی مسؤولان دانشگاه
3- غلبه احساسات بر دانشجويان مذهبی [باز
هم منظور همان گروه فشار است] و انجام
اقدامات خلاف قانون و عرف
4- عدم برخورد با تخلفات افراد قانون شكن و خاطی در شورای صنفی
و انجمن طيف علامه در چند سال اخير و جری شدن آنان به طريقی كه
از انجام هيچ اقدامی [احتمالاً
كتك خوردن از گروههای فشار] هراس
ندارند.
5- سوءتدبير مسؤولان دانشگاه و عدم تمكين آنان از نظرات
كارشناسی مقامات ذيصلاح [احتمالاً
منظور از مقامات ذيصلاح امام جماعت دانشگاه علم و صنعت است كه
محرك اصلی گروههای فشار محسوب میشود]
جهت پيشگيری از التهاب و بحران در دانشگاه در روز حادثه [گفتنی
است در همين روز امام جماعت فوقالذكر طی يك سخنرانی برای
اعضای بسيج دانشجويی و ديگر تشكلهای وابسته به محافظهكاران
آنان را تهييج كرد و به دنبال آن ماجرای گروگانگيری شكل گرفت]
6- غلبه نگاه سياسی بر وظايف مديريت دانشگاه در برخورد با
تشكلهای مختلف دانشجويي[در
مورد غلبه نگاه سياسی و نمايندگی ولی فقيه و ساير نهادهای
محافظهكار دانشگاه اشارهای در اين گزارش به چشم نمیخورد.]
7- حضور افراد مخالف نظام در دانشگاهها [منظور
ابراهيم يزدی و مصطفی تاجزاده است] و
بيان مطالب ساختارشكنانه توسط ايشان [منظور
از مطالب ساختارشكنانه دعوت از دانشجويان برای حضور فعال در
انتخابات است]
8-
عدم سعه صدر كافی سرپرست دانشگاه در برخورد با دانشجويان در
روز حادثه [احتمالاً
سرپرست دانشگاه هنگام كتك خوردن «آخ!» گفته است.]
نكته جالب ديگر در اين «حقيقتيابی» آن است كه از رياست
دانشگاه به خاطر «ايجاد محدوديت برای تشكلهای دانشجويی مذهبی»
انتقاد شده است. كه به نظر میرسد منظور از اين تشكلها بسيج
دانشجويی است كه حادثه اخير نشان داد نه تنها در اين دانشگاه
با هيچ محبوبيتی مواجه نيستند بلكه ظاهراً مديريت
شركت واحد اتوبوسرانی
را هم در اختيار دارند و میتواند در
مواقع ضروری
اتوبوسها را نگه دارند و افرادی نظير رياست دانشگاه را به آن
منتقل كنند و در سطح شهر بگردانند.
جالبترين بخش گزارش «حقيقتيابان»مجلس هفتم آن است كه در بخش
«تعرض به سرپرست دانشگاه» طبق اسناد دانشجويان عضو بسيج
دانشجويی،مجمع حزبالله و دفاتر فرهنگی دانشكدهها ، كانون
قرآن و عترت، هيأت محبان الحسين، مسجد دانشگاه و انجمن
اسلامی طيف شيراز مورد اشاره قرار گرفتهاند ولی در مورد
چگونگی برخورد آنها با رئيس دانشگاه آمده است: «با توجه به
شرايط ملتهب دانشگاه، دانشجويان جهت
پاسخگويي(!)
به سرپرست دانشگاه مراجعه و ده دقيقه زمان برای توضيح خواستند
كه ايشان درخواست را نپذيرفته و نسبت به دانشجويان عصبانی نيز
شده است. دانشجويان ناراحت از شرايط موجود، معترض ايشان
(سرپرست دانشگاه) شده و حوادث ناگوار بعدی در فضای
احساسی،شرايط بدی را ايجاد كرده كه تاكنون در نوع خود
بیسابقه بوده و محكوم است.»
در باره تعرض فيزيكی به سرپرست دانشگاه نيز در گزارش
«حقيقتيابان» مجلس هفتم آمده است:«البته در دانشگاه به سرپرست
دانشگاه تعرض فيزيكی نيز صورت گرفته، ولی بيشتر صدمه به ايشان
به علت فشارهای متوالی و كشش ولی در مسير انتقال وی ايجاد شد،
اما بعد از سوار شدن به اتوبوس شرايط عادي(!) شده است.»
در اين گزارش هر گونه برنامه توسط گروههای فشار برای برخورد
با رئيس دانشگاه علم و صنعت رد شده و اين اقدام «فیالبداهه»
خوانده شده است. |