خبرگزاری سينا، رفته است سراغ مسعود ده نمكی رهبر وقت انصار حزب الله برای مصاحبه!

ده نمكی كه فيلم بی‌نمك و گمراه كننده "فحشاء" را ساخته دراين مصاحبه نقطه نظرهائی را مطرح كرده است. نكاتی از اين مصاحبه، بدين لحاظ خواندنی است كه فصل تازه كتاب حكومت با اقتدار امنيتی و گروه‌های فشار، از برخی بيداری‌ها در همين گروه‌ها ورق خواهد خورد. ده نمكی را بدشوار تصور كرد به درك جديد و واقع بينانه‌ای رسيده باشد( مثلا مانند مخملباف) اما در صفوف همفكران او هم ولوله هست و در آينده شاهد بيرون زدن و افشاگری دهها و صدها تن نظير فرشاد اميرابراهيمی خواهيم بود. او هم دبيرسياسی حزب الله بود!

ده نمكی خود را عضو سابق انصار حزب الله معرفی كرده و می‌گويد:

فحشا كمتر جدی گرفته می‌شود و فكر نمی كنند كه فحشا به عنوان اپيدمی در جامعه ما در حال شيوع است و آن را به عنوان يك معضل مهم قلمداد نمی كنند.هنوز عده‌ای فكر می‌كنند مشكل در حد بدحجابی، روابط دختر و پسر ،حرف زدن و رفتن به پارك است.

من اسم زنان خيابانی را در مقوله فحشا نمی پسندم چون مكانيزم فحشا درجامعه ما مدرنيته شده است اگر درجامعه ما قبلا بدين صورت بود كه خانه‌های تيمی وجود داشت وخانم رئيس‌ها گرداننده آنها بودند و تلفن رد و بدل می‌كردند و عوامل را مكان و سرويس می‌دانند، امروز می‌گويند ايران سرای من است ، يعنی موبايل به عنوان يك خانه تيمی عمل می‌كند، افراد با يك گوشی تلفن حتی با يك ظاهر محفوظ می‌توانند اين كار را انجام دهند بدون اينكه در تيررس نگاه انتظامی و قضايی باشند.

درايران چيزی به نام قاچاق دختران به طوريكه در دنيا مرسوم است وجود ندارد، بلكه اين امر در ايران به صورتی داوطلبانه و آگاهانه است كه سمبل‌های شناخته شده‌ای دارند.در كشورهای مختلف دبی و تركيه دختران و زنان را در صندوق عقب ماشين پنهان می‌كنند و آنها را ترانزيت می‌كنند.در ايران درصد بسيار كمی از قاچاق را اين موارد تشكيل می‌دهد. در غرب خيابان‌های مخصوص اين كار مشخص است. از طرف ديگر زنجيره فقر به صورتی است كه اگر ايرانی برای تن فروشی نزد مردان عرب می‌رود، زن آذربايجانی و نخجوانی نيز پيش مردان ايرانی می‌آيد، يعنی فقر نسبی است .

ما بين سنت ومدرنيته بالانس می‌زنيم. از طرفی به جمهوری و از سوی ديگر به اسلامی بودن معتقديد.

بخاطر فيلم "فحشا" كه ساخته ام نائب رئيس شورای شهر تهران كه مداح و يك شخص فرهنگی است مرا به سياه نمايی و عقده ثروت و قدرت و شهرت متهم می‌كند. من در جوابيه نائب رئيس شورای شهر نوشتم كه من شما را به حساب نظام نمی گذارم ،شما سليقه تان اين است.

فحشا از مرحله پيشگيری گذشته است. ما در جامعه‌ای زندگی می‌كنيم كه مبتلا به معضل فحشا است برای اين مشكل بايد چه كرد؟ هم بايد با علت و هم با معلول برخورد كرد . شما به راحتی در يك خيابان می‌بينيد كه خانمی می‌ايستد 20 بار ماشين برايش بوق می‌زنند و به راحتی يك مسافر را می‌برند و هزار بلا به سرش می‌آورند.

س : يكی از نمايندگان مجلس گفته اگر ده زن خيابانی اعدام شود ،فحشا از ميان می‌رود نظر شما در اين باره چيست؟

ج : به نظر من شايد اگر ده آقازاده اعدام شود، فحشا از بين برود ،اما با اعدام ده زن خيابانی نه تنها فحشا از بين نمی رود ،بلكه در سطح شهر بيشتر نيز می‌شود.

فرزند يك مسوول به ندرت گير می‌افتد چون مشكل اينجاست كه با قانون برخورد تبعيض اميز می‌شود. شما در شمال شهر می‌بييند كه دم هر خانه يك پاسبان برای امنيت شهروندان ايستاده است اما در جنوب شهر يك عربده كش شيشه ده مغازه را می‌شكند و مدتها طول می‌كشد تا پليس پيدايش شود و با آن برخورد كند.