الهه كولايی، استاد دانشگاه و معاون
دبيركل جبهه مشاركت، در جلسات
جبهه مشاركت شرق تهران گفت:
آنچه كه همواره ما طی سالهای گذشته شاهد بوديم، هزينههای
گزافی بود كه مردم ما برای دسترسی به حقوق و آزاديهايشان
پرداختند.
من هميشه فكر ميكنم ما تجربيات بسياری را از انقلاب مشروطه تا
جنبش اصلاحات به دست آوردهايم كه ثمره تلاشهای يك قرن
گذشته ماست و به همين
دليل هم ناظران جهانی وقتی به مسايل ايران و تجربيات مردم آن
نگاه ميكنند به اهميت
اين تلاشها كاملا واقفاند.
ايران در منطقه پردردسری واقع شده است. طبيعتا ما به لحاظ يك
جامعه بشری در مجموع كشورهای جهان تحت
تاثير فضايی كه در جامعه جهانی وجود دارد قرار داريم، يعنی
مانند همهی كشورهای در حال توسعه نسبت به تحولاتی كه در جهان
رخ ميدهد، تاثير پذير هستيم، ضمن اينكه
بر آنها تاثير ميگذاريم.
همجواری با افغانستان و عراق، قرار گرفتن در منطقهيی مهم و
استراتژيك جهان به لحاظ
انرژی و مطرح بودن بعنوان تنها كشور جهان كه دو حوزه بسيار
پراهميت انرژی يعنی دريای خزر و خليج فارس را به هم وصل
ميكنيم، واقعياتی است كه بايد با آنها زندگی كنيم.
نميتوانيم بگوييم تمام مسايل جامعه ما
سياسی يا اقتصادی يا تنها فرهنگی و اجتماعی است؛ بايد ببينيم
در مسير اين تحولات،
كشورهايی كه تجربه موفقی داشتهاند چه راههايی را پيمودهاند و
چگونه تجربياتشان
را مورد استفاده قرار دادهاند.
ما در شمال
كشور، فروپاشی اتحاديه جماهير شوروی را تجربه كرديم، در شرق
دولت طالبان، سقوط آنها
و حضور آمريكا را، در غرب سقوط صدا با نام وجود سلاحهای كشتار
جمعی كه نهايتا ضد
آن ثابت شد، ولی آمريكاييها آمدند و ميلياردها دلار نفت طی
اين مدت
از عراق خارج شده بدون هيچ حساب رسی خاصی.
اينكه بوش ميگويد آمريكا به عنوان كانون خير وظيفه مقابله با
محور شرارت را دارد، كاملا نگاهی ايدئولوژيك است كه آمريكا خير
و ايران، كره
شمالی و عراق هم شر هستند. طبيعتا اين همان ادبياتی است كه
ريگان در دهه 80 و
زمان اتحاد شوروی سابق از آن استفاده كرده بود.
امروزه در قرن 21 مبنای مشروعيت هر
نظام سياسی، ميزان حمايتی است كه مردم بعنوان صاحبان يگانه
حاكميت و مرجع حاكميت
ملی در جهان، در حمايت از حكومتهای سياسی به نمايش ميگذارند
و شايد ما بعد از فوت
حضرت امام (ره) يك بار و در سال 76 برای بار دوم، حمايت
يكپارچه مردم و حضور آنها
بعنوان عامل بقای جمهوری اسلامی ايران را شاهد بوديم.
توجه داشته باشيد كه واقعيتی در جهان وجود دارد
كه امروز هراس از تكرار 11 سپتامبر و به هر حال احساس ناامنی و
اينكه شبهی در جهان
به حركت در آمده كه اسلام سياسی و بنيادگرايانه نام گرفته و به
نام اسلام در جهان
ترويج و تبليغ ميشود و نفرت و خشونت كشور را به نام اسلام
تحميل ميكند؛ يك پاسخ
برای آن در نظر گرفته شده و آن اينكه برای حفظ ثبات و آرامش،
تغييراتی در زمينههای مختلف ضروری تلقی ميشود.
در چنين شرايطی كه نظامهای بدون حضور
مشاركت مردم محكوم به تغييرات هستند، لزوم حضور هر چه
گستردهتر و حداكثری مردم به
وضوح قابل درك است؛ ما در واقع امروزه راهی جز ادامه اصلاحات
و اصلاح اصلاحات
نداريم و در اين راستا بايد توجه كنيم كه به محض اراده
مقصودی، مقصد حاصل نميشود
و اين امر مستلزم لوازم بسيار و گذشت زمان است. |