اين گفتگو كه خلاصه ای و بخش هائی از آن را می خوانيد توسط
"يوآن مهرگان" صورت گرفته و
روی سايت "چالش" كه ظاهرا سايتی يكبار مصرف برای انتشار اين
گفتگو بوده انتشار يافته است.
گفتوگو با اسدالله بادامچيان در فضای خاصی شكل گرفت. او
درحالی كه از مصاحبه با روزنامههای موسوم به اصلاحطلب
به دليل «عدم مقبوليت نزد امام زمان (عج)» استنكاف
ميورزيد، حاضر شد برای كتابی كه نگارنده در حال تدوين آن
است و درباره دولت آقای خاتمی است، گفتوگو كند.
پس از چند بار تماس با دفتر حزب موتلفه اسلامی بالاخره
قرار مصاحبه در يك روز سرد اوايل ديماه گذاشته شد.
دفتر حزب موتلفه مانند
نهادها و ارگانهای مهم دولتی با يك سيستم امنيتی كنترل می
شود. نگهبان دم در كارت شناساييام را تحويل گرفت. يك
بيسيم بهدست، كيفم را تجسس كرد و همان فرد تا دفتر
بادامچيان همراهيام كرد.
چند دقيقه منتظر ماندم، بادامچيان به پيشوازم آمد و
ماحصل اين ديدار دو ساعت گفتوگو بود.
1- عمدهترين پرسشها درباره بحرانهايی بود كه دولت را
درگير خود كرده بود.عضو برجسته حزب موتلفه كوشيد در مورد
مهمترين حادثه يعنی قتلهای سياسی
آذر 77 انگشت اتهام را متوجه استكبار و خارج از
كشور كند.درباره كوی دانشگاه تهران هم همهكار را به
تحكيم وحدت نسبت داد، اما درباره تعطيلی فلهيی مطبوعات
هيچ توضيحی ارايه نكرد.
2- وقتی چاپ مصاحبه اسدالله بادامچيان را در نشريات
سراسری با مشكل مواجه ديديم و از طرفی لازم ميديدم كه
اين گفتوگو منتشر شود، يكبار برای هميشه اقدام به طراحی
اين وبلاگ كردم. بديهی است پس از انتشار اين مصاحبه،
اين وبلاگ نيز تعطيل خواهد شد.
3- از انصاف نگذرم، برخورد اسدالله بادامچيان را محترمانه
ديدم. از او سپاسگزارم.
موتلفه از مشتركات با دولت خاتمی حمايت كرديم. ساير
گروهها هم همينطور. كدام يك از گروهها و احزاب متعلق
به جناح ارزشگرا كارشكنی كردهاند؟ حتی من و آقای غفوری
بوديم كه پيشنهاد دبيركلی آقای خاتمی را برای سازمان ملل
مطرح كرديم.
- در دوران دولت آقای خاتمی اجازه ندادند احزاب سياسی نفس
بكشند، مطبوعات را تحمل نكردند، حاميان آقای خاتمی را قيچی
كردند، تا توانستند به نظريات خاتمی تاختند اما حالا مدعی
دبيركلی وی ميشوند؟
- چه كسی با گفتوگوی تمدنها مخالف بود؟
- كسی نگفت كه با گفتوگوی تمدنها مخالفت شده است.
- من بارها و در مصاحبههای گوناگون از نظريه گفتوگوی
تمدنها حمايت كردهام.
- من هم ميگويم حمايت كردند اما كسانی كه از اين نظر
حمايت كردند قايل به گفتوگو در داخل كشور نبودند.
- شما درباره مخالفت با گفتوگوی تمدنها پرسش كرديد. به ما
ثابت شد كه كسی با گفتوگوی تمدنها مخالف نبوده است. اما
حالا شما يك بحث جديدی را مطرح ميكنيد.
- نميدانم شما چرا برداشت ديگری از پرسشهای من داريد؟
- من هيچ برداشتی ندارم. شما حرفتان را نقص ميكنيد.
- من پرسشهايم را نقص نميكنم، برداشت شما را اشاره
كردم.
- اگر شما بحثتان اين است كه در داخل آزادی گفتمان
(گفتوگو) نبوده...
- دقيقا حرف من هم همين است.
- خُب كارشكنيهای ديگرما چه بود تا عرض كنم؟
- از راهاندازی كارناوال عصر عاشورا در قبل از دوم خرداد
شروع ميشود تا اينكه آقای خاتمی در 16 آذر جمعبندی خودش
را اينگونه بيان كرد كه از كژانديشانی كه مطالبات مردم
را نديدند طلبكارم. كژانديشان چه كسانی بودند؟
- آقای خاتمی گفتند، خودشان بايد توضيح بدهند كه چه كسانی
كژانديش بودند. من از طرف آقای خاتمی نميتوانم بگويم آن
كژانديش چه كسی است. پس اين بحث را كنار بگذاريد و
برويم سر بحث كارشكنيها. شما موارد كارشكنی را بگو كه چه
كسی انجام داده است.
- يكی از آنها بحث دستگيری شهردار تهران است.
- در مساله شهردار تهران، قوه قضاييه از 14 مورد اتهامات
ايشان، در 4 مورد تبرئه كردند و در چند مورد ايشان را
محكوم كردند. اينكه تصور كنيد شهرداری كه تخلف كرده باشد
و قوه قضاييه محاكمه كند، اين كارشكنی عليه دولت است و
اگر يك دولت اينقدر ضعيف باشد كه محاكمه شهردارش كارشكنی
تلقی شود و ناكارآمدياش را توجيه كند خيلی اسفناك است.
- محاكمه شهردار تهران يكی از موارد هر 9 روز يك بحران
آقای خاتمی بود.
- هر 9 روز يك بحران از شوخيهای بزرگ تاريخ است.
- آقای خاتمی گفته است.
- آقای خاتمی هم فرموده باشند، ايشان شوخی كردهاند. خيلی
صحيح هم شوخی فرمودهاند. چرا؟ چون بحران تعريف علمی
دارد. اگر اينگونه باشد ما با 150 بحران در طول 4 سال
مواجه بودهايم. 150 بحران را منطبق با تعريف علمی آن
بيان كنيد.
- آقای بادامچيان! در طول مصاحبه به اظهارنظر يا بيانيه
هيچ يك از گروههای سياسی اشاره نكردهام. استناد من به
اظهارات آقای خاتمی است، خب شما هم كه آقای خاتمی را
قبول داريد؟
- آقای خاتمی هم ممكن است اشتباه كند. چرا آقای خاتمی
استدلال نكرد. هر كس به 140 بحران اشاره كند من به او
جايزه ميدهم.
- 140 تا خير! اما من به دو تا اشاره ميكنم كه برای
سقوط هر دولتی كفايت ميكند.
- كدام بحرانها؟
- فاجعه قتلهای زنجيرهيی و كوی دانشگاه تهران.
- پس به اينجا رسيديم كه هر 9 روز يك بحران شوخی بود!
- من به دو تا از اين بحرانها اشاره كردم.
- اينها جوابشان خيلی ساده است.
- خوشحال ميشوم بشنوم.
- هر دولتی كه بر سر كار ميآيد طبعا مخالفانی دارد. از
مخالف هم چه انتظاری ميرود؟
- طبعا مخالفت.
- پس اگر دولتی توانا باشد، مقتدر باشد، استراتژی داشته
باشد، تيم قوی داشته باشد، مخالفت مخالفان چه كار می
تواند بكند؟
- وقتی مخالفان قدرتی معادل 85 درصد كل قدرت نظام را در
اختيار داشته باشند؟
- وقتی جريانی دو قوه اصلی مملكت را در دست داشته باشد،
رهبری هم از دولت حمايت و اداره ميكند. گروههای مخالف
هم، مخالفت نكنند، خب اين دولت بايد بتواند كار كند. اصلا
مساله 18 تيرچه ربطی به گرانی دارد؟
- آيا باعث فرار مغزها و فرار سرمايهها نميشود؟
- 18 تير را می گوييد؟!
- هم 18 تير و هم قتل های زنجيرهيي؟
- مساله فرار مغزها را هم جدا بررسی ميكنيم. من ميگويم
آيا حادثه 18 تير در تورم نقشی دارد؟
ندارد؟
- هيچ آدم عاقلی نميآيد بگويد 18 تير كه يك حادثه جنجالی
بوده در اين مملكت و پشت سرش هم فتنه خارجی بوده.
تمام تورم و گرانيها به علت 18 تير است.
- آقای بادامچيان از شما بعيد است كه اينگونه حكم
ميدهيد. وقتی يك عده شبه نظامی، شبانه به كوی دانشگاه
حمله ميكنند، يا عده يی از ماموران امنيتی يك زوج
كهنسال را قطعهقطعه ميكنند يا شبانه 25 روزنامه را به
محاق توقيف ميبرند اينها برسر سرمايهگذاری تاثيرگذار
نيستند؟
- شما اگر اظهاراتتان را نزد يك كارشناس دوم خردادی هم
ببريد قطعا خواهند گفت كه سطح بحثتان چقدر ساده است.
سطح بحثتان را ساده نكنيد. يك خبرنگار ارزش خبرنگاری او
به اين است كه سطح بحثش قوی باشد.
- من هم ادعايی نكردهام.
- اينكه شما يك مرتبه با احساسات خاصی شروع ميكنيد به
بحث درباره سرمايهگذاری و آن را مرتبط ميكنيد با دو سه
حادثه در كشور معلوم است شما درباره سرمايهگذاری در
اقتصاد هيچ اطلاعی نداريد. عيبی هم ندارد گناه شما هم
نيست!
- پس به نظر شما سرمايهگذار به دنبال امنيت سرمايهاش
نيست؟
سرمايهگذار به اين مساله توجه ندارد.به سودش نگاه
ميكند، لذا در منطق سرمايهداری كشوری كه دارای ريسك بالا
است بايد سودش خيلی بالا باشد. مساله سرمايهگذاری مساله
سودش است.نه اين مسائل.
- امنيت سرمايهگذاری چه ميشود؟
- امنيت را محاسبه ميكند.امنيت برقرار باشد، سرمايهگذاری
ميكند.اگر امنيت ناپايدار باشد سود و زود برگشت سرمايه را
بالا ميبرد. اين منطق كسانياست كه سرمايهگذار هستند.
اما درباره قتلها. خيلی جالب است. اين قتلها در زمان
چه كسی اتفاق افتاده است؟
- قتل در وزارت اطلاعات توسط دو سه نفری كه در اين
زمينه بودهاند انجام شده و در دوران آقای خاتمی انجام
شده است. پاسخگوی اين قتلها آقای خاتمی و دولتش است نه
ديگران! اين قتلها در درون وزارت اطلاعات اتفاق افتاده
است نه توسط گروههای سياسی. اما در همه جای دنيا وقتی
اين اتفاق ميافتد دولت خودش را ميلرزاند؟! خطايی اتفاق
افتاده است،در همه جای دنيا هم خطا رخ ميدهد. اين چيزی
نيست كه گروههای سياسی غير دولت را با آن متهم
كنيد.بنده اعتقاد دارم قتل خانواده فروهر شيطنتی بود كه
بيش از آنكه عليه دولت آقای خاتمی باشد
عليه تيپ ارزشگرا بود و به
همين علت ديديد كه همه زود متهم كردند كه نيروهای
حزباللهی اين كار را كردهاند. گروهی كه كارگردان اين
قتلها بودند ميخواستند سركوب كنند.نه از طرف آقای خاتمی
از طرف افراد ديگر.
-
بنابراين حادثه قتلها تلخ است اما بحران نيست.
تازه اگر فكر كنيد كه دو نفر را بكشند گردن نظام جمهوری
اسلامی بيندازند ما بايد سادهانديش باشيم كه فكر كنيم
استكبار جهانی از اين كارها نميكند.نه دوستان آقای خاتمی
اهل اين كارها هستند و نه جناح ما چون از نگاه جناح ما
انجام اين قتلها گناه است.
-
درباره 18 تير هم كه گندش درآمد.يك گروه ويژه يك
كاميون سنگ خالی كردهاند. صبح اعلاميه داده كه شب در
خوابگاه تظاهرات ميكنند. شب كه تظاهرات كردند واز
خوابگاه خارج شدند و شروع به تخريب اموال مردم كردند
اين طبيعی بود؟! اين كار جامعه اسلامی بود يا كار يك گروه
از دفتر تحكيم وحدت؟ هيچ گروه تظاهر كنندهيی ساعت 11 شب
جمعه تظاهرات نميكند؟ بعد آمدند شعار دادند «برادر شهيدم
راهت ادامه دارد» مگر چه كسی كشته شد؟ فقط يك نفر؟
-
حالا آنهايی كه چهرهشان را بستند و سنگ زدند،
گروهسياسی هستند يا يك عده برانداز؟ اينها كه انجام شد
هيچی. در دادگاه آقای نظری اسلحهيی كه عزت ابراهيم نژاد
با آن كشته شد را آقای محسن رهامی به دادگاه ارايه
كرد.اين اسلحه پيش آقای رهامی
چهكار ميكرد؟ ميگفت مردم به حراست دادهاند، پس
چرا به قاضی پرونده نداند. |