ايران

پيك

                         

جلسه خانه احزاب در تهران
با يك سخنرانی 10 دقيقه‌ای
چُرت همگان، يكبار پاره شد
!
امريكا، با ما همان كاری را می‌كند، كه با آغاجری،
مهاجرانی، عبدالله نوری، كرباسجی و ديگران شد

 
 
 

نهمين‌ نشست‌ فصلی خانه‌ احزاب‌، پنجشنبه گذشته به صحنه‌ای تماشائی در تلاش برای سخن گفتن و كوشش برای بستن دهان يكی از سخنرانان تبديل شد.

دبيركل‌ مجمع‌ اسلامی فرهنگيان‌ "اكبرزاده"‌ با سخنرانی خود چُرت جلسه را بهم زد، چرا كه در تشريح فشارهای بين المللی اخير به ايران( بر سر مسائل اتمی و حقوق بشر) گفت:

«... وقتی هاشم‌آغاجری‌، جانباز انقلاب‌ و برادر شهيد به‌ اعدام‌ محكوم‌ می‌شود، عبدالله‌ نوری با آن‌ سوابق‌ انقلابی‌اش‌ در صورت‌ كانديداتوری ردصلاحيت‌ شده‌ و با غلامحسين‌ كرباسچی اين‌گونه‌ برخورد می‌شود، چگونه‌ انتظار داريم‌ امريكا و ديگر كشورهای غربی‌...

جلسه از اينجا به بعد متشنج شد و مخالفان كه از احزاب دست راستی حاضر در جلسه بودند خواستار قطع سخنرانی وی شدند! و موافقان‌ خواستار ادامه‌ نطق‌.

اكبرزاده‌ كه‌ صدايی‌رسا دارد، بی‌توجه‌ به‌ اعتراض‌ها، نطقش‌ را ادامه‌ داد. معترضان‌ خشمگين‌تر شده و با فرياد از هيات رئيسه خواستند ناطق را سر جايش بنشاند. نطق اكبر زاده، سرانجام ناتمام ماند.

روزنامه اعتماد كه متن اين نطق را از اكبر زاده گرفته، آن را منتشر كرده كه بخش هائی از آن را در ادامه می‌خوانيد:

شايد و متاسفانه‌ نيكسون‌ در كتاب‌ «فرصت‌ را دريابيم» درست‌ گفته‌ باشد، كه‌ ما در جهانی با يك‌ ابرقدرت‌ زندگی می‌كنيم‌ و آگاهان‌ به‌ تاريخ‌ قدرت‌ و اصحاب‌ سياست‌ نيز به‌ عوارض‌ و مقتضيات‌ قدرت‌ مطلقه‌ آشنايند. اگر با او باشی‌، اسراييل‌ غاصب‌ جزو مدعيان‌ حقوق‌ بشر و مخالفين‌ تروريسم‌ قلمداد می‌گردند؛ و اگر با او نباشی‌، تروريست‌ خواهی بود، مورد تحديد و تحريم‌ اقتصادی قرار می‌گيری و پشت‌ سر عراق‌ در نوبت‌ برای عمليات‌ بعدی‌.

در چنين‌ شرايطی چه‌ بايد كرد، آيا بر منافع‌ ايدئولوژيك‌ و حقوق‌ حقه‌ خود همانند يك‌ كشور دارای حقوق‌ مساوی با امريكا تاكيد نماييم‌ و سانتريفوژها را فعال‌ كنيم‌ و به‌ دنبال‌ انرژی هسته‌يی باشيم‌ و هر چه‌ پيش‌ آمد نيز خوش‌ آمد. و يا از طريق‌ مذاكرات‌ ديپلماتيك‌ و واگذاری امتيازات‌ معقول‌ در پی تعليق‌ و تاخير تصميمات‌ خصمانه‌ شورای امنيت‌، عليه‌ ايران‌ برآييم‌. بالاخره‌ با اين‌

كدخدای بزرگ‌ جهانی چگونه‌ بايد كنار آمد؟

برای فهم‌ قدرت‌ او و نوع‌ برخوردش،‌ بهتر است‌ مثالی در اشل‌ داخلی زده‌ شود. ما در درون‌ كشور با كسانی كه‌ با قدرت‌ جناح‌ حاكم‌ كنار نيايند چگونه‌ برخورد می‌كنيم‌؟

آيا پيشكسوتان‌ انقلاب‌ را رد صلاحيت‌ نمی‌كنيم؟

اگر روحانی و مورد تاييد امام‌ راحل‌ و راحت‌تر بگويم‌ عبدالله‌ نوری هم‌ باشد به‌ جرم‌ سب‌النبی به‌ دادگاه‌ فرا خوانده‌ نمی‌شود؟

  
 
                      بازگشت به صفحه اول
Internet
Explorer 5

 

ی