احمد جنتی رهبر حزب الله ايران و دبيرشورای نگهبان، كه در
جمهوری دوم(پس از درگذشت آيت الله خمينی) بمدت 15 سال امام
جمعه موقت تهران است،
درخطبههای نماز جمعه گذشته خود، عملا تائيد كرد كه پشت جنجال
جديدی كه بخشی از بسيج و حزب الله تهران در حمايت از كارتن
خواب ها، در تهران راه انداخته او قرار دارد.
احمد جنتی كه خود در راس حيف و ميل كنندگان ميلياردها دلار پول
ايران در جنگ بوزنين و در شورای تبليغات اسلامی و برگزاری
انتخابات فرمايشی مجلس هفتم است، ابتدا نفت برآتشی ريخت كه خود
از پشت صحنه در برپائی آن دست دارد و در ارتباط با جنجال
آفرينی بر سر مراسم جشن تئاتر در خوزستان گفت:
"ما حالا كارمان به آنجا رسيده كه از خارج هم بايد رقاصه
بياوريم اينجا. مثل اينكه در اين زمينه هنوز به خود كفايى
نرسيده ايم و بايد از ارمنستان و جاهاى ديگر هم وارد كنيم.
اين چه وضعيتى است كه در اين مملكت دارند كار مىكنند و اين
دفعه اولش هم نيست، اينها توى اين جشنوارهها مكرر از اين
كارها كردند. هر كس هم هرچه داد زد، گوش ندادند." جشنواره
هاى دهه فجر ، مكرر در مكرر از اين ابتذالها فراوان داشته
است. مسئله فساد اخلاقى جاى خودش ، پولى كه بايد صرف مثلا
كارتن خوابها بشود، خرج اين جور كارها مىشود."
با اين مقدمه چينی تحريك آميز، طراح و فرمانده حمله به خوابگاه
دانشجويان در سال 78 ، رفت سر اصل موضوع و هدف مورد نظر شعبده
بازی بر سر جشن تئاتر خوزستان و حمايت از كارتن خواب ها، يعنی
توجيه سركوب آزادیها و گفت:
« آن روزى كه دريچه سدى به نام "آزادى" باز مىشود ولى
سيلبندها محكم نمىشود ، معلوم است كه سيل همه را مىبرد،
بايد سيل بندها محكم شود. خدا همه ما را از خواب غفلت بيدار
كند.
از روز روشن تر است كه ماجرای حمايت از كارتن خوابها كه اكنون
تبديل به دستآويزی برای لباس شخصیها و حزب الله و بسيجیهای
تحت امر احمد جنتی شده، نه حمايت از كارتن خوابها كه اگر چنين
بود بايد مقابله با غارت و ثروت افسانهای روحانيونی نظير ناطق
نوری و احمد جنتی و مهدوی كنی و... میشد، بلكه فريب افكار
عمومی و موج سواری برای قبضه پست رياست جمهوری توسط امثال احمد
توكلی و احمدی نژاد شهردار تهران است. اگر غير از اين بود، چرا
در حمايت چند ميليون خانوار كارگران بيكار شده و از زير حمايت
قانون كار خارج شده توسط مجلس پنجم و هفتم فقر ستيزان به ميدان
نيآمدند و امام جمعه موقت چرا در تمام هفتههای اخير كلامی
دراين باره بر زبان نرانده است؟
ميان كارتن خواب ها، همه نوع آدم هست؛ از معتاد تا بزهكار، از
فقر زده تا آواره و... كه برای هر گروه از آنها چارهای
جداگانه بايد انديشيد. اما آن صدها هزار كارگری كه دراين
هفتهها دراعتراض به مصوبه مجلس هفتم و خطاب به شورای نگهبانی
كه جنتی دبيرآنست نسبت به لغو گام به گام قانون كار دست به
تظاهرات خيابانی میزنند و در استاديومهای مختلف شهرها جمع
میشوند، چرا دلسوزی و دلرحمی احمد جنتی را برنيانگيخت؟ چرا
مجلس دراين باره لالمونی گرفته؟
چرا برای حمايت از كارتن خوابها میروند مقابل وزارت كشور در
كارتن میخوابند؟ بروند جلوی خانه رهبر در كارتن بخوابند، كه
به اعتراف صريح خود در جريان جزئيات مسائل امور اقتصادی كشور
بوده و هست و آنچه حاصل آمده، نتيجه همين نظارت عاليه است.
بروند بجای خوابيدن دركارتن، جلوی قصر ناطق نوری بنشينند كه با
مرمر سفارشی از ايتاليا بنا شده، بروند جلوی برج سبز بنشينند و
به فوقانی ترين طبقه آن چشم بدوزند كه محل سكونت احمد جنتی
است!
جنتى در نماز جمعه تهران برای زلزله زدگان بم هم سينه به تنور
چسباند. دراين زمينه هم اگر راست میگفت، از فرماندهان سپاه و
كميته امداد هيات موتلفه میپرسيد كه آن كمكهای عظيم خارجی را
چه كردند و چرا حساب و كتاب آن را اعلام نمی كنند؟
درد جنتی دراين بخش هم درد ديگری است. درد او فعاليت
سازمانهای غير دولتی و مردمی در بم است كه اتفاقا يگانه حركت
سالم و مردمی است. اين بخش و اين درد جنتی را هم بخوانيد:
«...عده اى از تشكلها، كه عين قارچ دارند اين طرف و آن طرف
بيرون مىآيند، آنجا دارند رشد مىكنند و دخترها و پسرها را
جمع مىكنند و القائات غير اسلامى مىكنند. مسوولان توجه كنند
كه اگر خانه و نان و آب بمىها درست مىشود، عقايد آنها فاسد
نشود.» |