علیاكبر ولايتی، علی لاريجانی و احمد توكلی سه
كانديدای جناح راست و امنيتی- نظامی
انتخابات رياستجمهوری در جمع اعضای شورای مركزی جامعه اسلامی
فرهنگيان
وابسته به جناح راست سخنرانی كردند.
اين سخنرانی ها، نه تنها حاوی نكات خبری جالبی است، بلكه سقوط
تمام معيارهای يك جمهوريت را نشان ميدهد. میگوئيم جمهوريت و
نه انقلاب. چرا كه حساب انقلاب از اين افراد و وابستگیهای
آنها بكلی جداست و اينها در برابر آن بوده و هستند.
خبرگزاری
" ايلنا"
از اين ديدار گزارش خواندنی زير را مخابره كرده است:
ولايتی
گفت: اين
اولين بار نيست
كه در معرض كانديداتوری قرار گرفتهام ، قبلاً در دو نوبت در
معرض نخستوزيري(توسط
علی خامنهای در دوران رياست جمهوری)
و دو نوبت هم در معرض رياستجمهوری بودم.
از سال 73 تا 76 هاشمی رفسنجانی و كارگزاران به دنبال رياست
جمهوری من بودند كه آقای ناطق نوری زير بار نرفت.
من تمايل و رغبت شخصی برای حضور در صحنه انتخابات را ندارم ،
ولی وظيفه خود میدانم كه بر اساس تكليف وارد اين عرصه شوم و
رأی آوردن يا نياوردن، اصلاً اهميتی برايم ندارد .
من منتظرم كه مجموعه دوستانی كه
كميته بررسی كانديداها
را تشكيل دادهاند، تصميم نهايی خود را بگيرند كه اگر آنها
بخواهند میآيم و اگر تصميم به آمدن فرد ديگری گرفتند،
بالاخره من هم به تكليف خود عمل كردهام .
ولايتی برای جلب نظر فرماندهان سپاه و بسيج
گفت:
يك دسته از افراد متأسفانه بعد از جنگ استحاله شدهاند. هرچند
جبهه يك ارزش است و ملاك خوبی برای انتخاب افراد میباشد، اما
تنها ملاك نيست و بايد به گذشته و حال افراد هم توجه
شود.
اغلب افرادی كه در جبهه بودند ، خودشان را حفظ كردهاند و
بايد از آنها با توجه به تخصصی كه دارند در حوزه تخصصیشان
استفاده كرد .
احمد توكلی
مبتكر لغو قانون كار
گفت:
در دوران دولت خاتمی، توجه جوانان از برخی امور كه به آنها
القاء شده بود، به امور واقعیتر معطوف شد.
به دنبال القای احساس تنگی و فضای بسته در جامعه كه البته تا
حد كمی وجود داشت، جوانان به دنبال آزادی اجتماعی بودند و
احساس فضای تنگ تحكمی برای آنها بسيار رنجآور بود، بنابراين
آنها تصور میكردند كه با آمدن خاتمی اين فضا تغيير كرده و
دريچههای زيادی گشوده خواهد شد.
همين افراد در دوره اول فارغالتحصيل و دچار مشكلات عديدهای
شدند.(
البته منظور سركوب آنها توسط همين جناح راست است!)
اما به رغم انتقادهايی كه به خاتمی میشد، ايشان برخلاف هاشمی
رفسنجانی مدام مقاومت كردند.
اگر رئيس جمهوری يا نامزدی معلوم شود كه به مطالبات جوانان
توجه داشته باشد و بتواند مشكلات آنها را رفع كند، نقد عملكرد
خاتمی میتواند تاثير زيادی در انتخابات داشته باشد.
علی لاريجانی
نماينده رهبر در شورای عالی امنيت ملی
و سرپرست سابق سيمای جمهوری اسلامی
گفت:
از آنجا كه اتخاذ سياستهای اصلی كشور از شئونات رهبری است,
رييس جمهوری بايد در مديريت و اجرا دارای توانايی لازم باشد.
(
يعنی من حاضرم تداركاتچی رهبر باشم!)
كسانی بايد مسئوليت امور اجرايی كشور را بر عهده بگيرند كه
پايههای ايدئولوژيكشان محكم باشد.(ظاهرا
امثال آيت الله منتظری، آيت الله طاهری، موسوی خوئينیها و
بسيار از روحانيون و غير روحانيون پايه ايدئولوژيكی شان مثل
سعيد امامی و حسين شريعتمداری و قاضی مرتضوی قوی نيست!)
مسئولان اجرايی بايد از افرادی باشند كه ايمان راسخ دارند.(ايمان
به چی و به كی، تفسيرش پشت صحنه است!)
گاهی جايگاه حكومت كردن با روش فكرمآبی اشتباه گرفته میشود.
امروز با پديدهای به نام طرح سئوالات غلط در جامعه مواجه
هستيم، به طوری كه مسائلی كه طرح میشود سبب میشود كه به
جای تمركز نيروهای جامعه بر مسائل اصلی توجه به مسائل فرعی جلب
میشود.
يك روز مساله جمهوری بيان میشود، روز ديگر از اصلاحات صحبت
میشود و روز ديگر از گفت و گوی تمدنها، طرح اين مسائل يعنی
آدرس غلط دادن به جامعه. |