سخنرانی محمد خاتمی در مراسم 16 آذر كه بازتاب گستردهای هم در
داخل و هم خارج از كشور داشت، حاوی نكاتی حاشيهای بود، كه
اهميت آنها گاه از متن اين مراسم و سخنرانی نيز با اهميت تر و
گويا تر بنظر میرسيد. اين درحالی است كه در متن سخنرانی خاتمی
نيز عليرغم فضای متشنجی كه سازمان يافته توانستند ايجاد كنند،
تا تمركزی برای سخنران باقی نگذارند، نكات مهم ودقيقی برای
نخستين بار طرح شد. نكاتی كه ناظران سياسی روی آنها متمركز
شدند، نه بر روی جنجال آفرينی ها.امری كه سازماندهندگان جنجال
انتظار آن را داشتند.
1-
سالن كوچك و سرپوشيدهای را برای سخنرانی انتخاب كردند تا شمار
حاضران در سالن كم باشد و سيمای جمهوری اسلامی اگر ناچار شد
بخشی از اين مراسم را پخش كند مجبور نشود جمعيت زيادی را نشان
دهد.
2-
آشكار تر از روز بود كه جمعی از وابستگاه گروههای فشار، لباس
شخصیها و انصار را در سالن و از قبل جاسازی كرده بودند تا هم
شعارهای سوپر چپ بدهند و هم با ايجاد جنجال تمركز سخنران را
بهم بزنند و ضمنا با توهين و اهانت اعتبار و احترام او را
پائين بيآورند. آنها بسيار كوشيدند اين جنجال آفرينی را تحت
پوشش "تاخير در اصلاحات" و " شكست اصلاحات" و "عدول خاتمی از
وعده هايش" به ديگران نيز تحميل كنند و فضا را بدست گيرند كه
خيلی زود دستشان رو شد و در انزوا قرار گرفتند. آنها كه اين
نمايش را از قبل تدارك ديده و در سالن سخنرانی و توسط همانها
كه دربالا نوشته شد به اجرا گذاشتند، هدف ديگری نيز داشتند:
ثابت كردن و جا انداختن اين امر كه نتيجه وحاصل فضای باز و
دمكراسی با جوانی كه خام است و بايد توی سر او زد همين است كه
میبينيد!
دوبار تذكر و اشاره خاتمی، دست آنها را رو كرد. يكبار وقتی
گفت:" وای به روزی كه قدرت در دست شما متمركز شود. آن روز چه
خواهيد كرد!" و يكبار نيز وقتی گفت:" اگر ادامه دهيد خواهم گفت
از سالن بيرونتان كنند و جا را به كسانی بدهند كه بيرون سالن
مانده اند و نمی توانند داخل شوند."
3-
گروهی بنام بسيج دانشجوئی در اين مراسم حاضر شده بودند.
شعارهايشان مبارزه با فساد اقتصادی و به سود عدالت اجتماعی
بود. همان تزی كه 8 سال جناح راست پشت آن پنهان شد و مجلس
فرمايشی هفتم را از دل اين مقابله بيرون آورد، كه هر دردی
داشته باشد، درد فقر و عدالت و زحمتكشان را ندارد؛ كه اگر داشت
در اين مدت كه اين همه تظاهرات و تحصن كارگری در كشور جريان
دارد يك ناله كرده بود. نه تنها چنين نكرده، كه برعكس عليه
كارگران مصوبه از مجلس گذرانده است. شايد با فرض صداقت در
گفتار و انديشه برخی از اين افراد و ساده دلی و بیاطلاعی شان
از عمق و ريشههای فاجعه اقتصادی در جمهوری اسلامی بود كه
خاتمی علاوه بر اشاره به فساد اقتصادی در سخنرانی 16 آذر، روز
بعد نيز بصورتی دقيق تر و صريح تر در همايش "فساد حكومتی...."
مسئله را باز كرد، كه در همين شماره پيك نت آن را با عنوان
بزرگ صفحه اول میخوانيد.
4-
خشم فروخورده، كم آگاهی از تاريخ مبارزات اجتماعی ايران و
ترفندهای كهنه كارانه غارتگران و خائنين به انقلاب بهمن 57،
نتيجه قطع ارتباط جوانان با حاكميت، پرسشهای بیجواب مانده و
يا با چوب و چماق در خوابگاهها و اجتماعات خيابانی پاسخ گرفته
نيز در مراسم 16 آذر آشكارتر از آن بود كه نيازی به اشاره
داشته باشد. اگر برای جبران اين ارتباط و فراهم سازی زمينه
گفتگوئی ملی فراهم نشود، همين خشم كور، حتی با نگاه به امداد
گر و نجات دهندهای از خارج، میتواند نقش آفرين غمبارترين
رويدادهای آينده ايران شود. همين همايش كوچك و محاصره شده در
سالنی كوچك نشان داد( البته اگر چشم بينائی برای ديدن آن در
جناح راست باقی مانده باشد) كه مردم ايران، آن جمعيت اندكی
نيستند كه در نماز جمعهها جمع میشوند و يا به ديدار رهبر
برده میشوند.
5-
پيرامون 16 آذر دانشگاه تهران، گفتند و نوشتند كه اين حادثه
نشان داد، جوانان ظرفيت دمكراسی را ندارند. حتی اگر اين
ارزيابی و سخن از دهان و قلم كسانی جاری نشده و بركاغذ نيآمده
باشد كه خود دستی در اين ماجرا داشتند و برای تبليغ همين
ارزيابی چنان واقعهای را سازمان دادند، به آنها كه ساده
لوحانه چنين ارزيابی دارند بايد گفت:
درعظيم ترين اجتماعات سال نخست پس از انتخابات دوم خرداد، هرگز
چنين اتفاقاتی نيفتاد. بنابراين، متهم نه جوانان كم تحمل و
بقول شما نالايق برای دمكراسی، بلكه آن كسانی اند كه اين لياقت
را از نسل جوان كشور گرفتند و مشت و لگد و چوب و چماق و شكنجه
و اعتراف گيری و زندان و فرستادن دانشجوی جوان و زندانی به بند
جانيان حرفهای در زندانهای ايران بوجود آوردند. گريبان آنها
را بايد گرفت، نه اينها را.
6-
شعار دارودستهای كه سازمان يافته در سالن سخنرانی جاسازی شده
بودند، شباهت كم نظيری با همين شعارها توسط سلطنت طلبان داشت و
اين نبود و نيست مگر آن سياستی كه بموجب آن و به بهانه شكست
اصلاحات و ناتوانی خاتمی و اصلاح طلبان مردم را زمين گير و
نااميد كرده اند. باتلويزيونهای ماهوارهای ديگر مخالف نيستند
و حتی خود نيز در خارج از كشور كانال هائی مشابه راه انداخته و
از پنجره خارج وارد خانه مردم شده اند تا همين سياست را تبليغ
كنند. آن ماهواره همين را میگويند كه در سالن مراسم 16 آذر
گروههای سازمان يافته مافيای قدرت و غارت گفتند. درسی نبايد
گرفت؟
7-
مضمون كلامی خشم فروخورده جوانان، در جلسه 16 آذر دانشگاه
تهران، به شهادت همه گزارش هائی كه تاكنون منتشر شده، هرگز
فراتر از اعتراض به خاتمی كه چرا سخن نگفته و دست مخالفان را
رو نكرده و يا چرا از رفراندوم دفاع نمی كند و يا چرا جلوی
توقيف روزنامهها را نگرفته... فراتر نرفت. آنها كه در آن جلسه
وقاحت را جسارت تبليغ میكردند، نه دردشان آن مضمون خشم جوانان
بود و نه جسارتشان، جسارتی در اعتراض به قدرت؛ كه اگر خلاف اين
بود، چرا نرفتند در جلسه احمد توكلی و علی اكبر ولايتی از اين
شعارها بدهند؟
از 16 آذر امسال هنوز بايد درسها آموخت. |