كريمی‌راد سخنگوی جديد قوه قضائيه كه می‌كوشد پس از انتخابات فرمايشی مجلس هفتم و آسوده شدن خيال مافيای قدرت، چهره‌ای پاسخگو از قوه قضائيه ارائه دهد، درآخرين مصاحبه مطبوعاتی خود، كه در پايان هفته پر نمايش تجليل از بسيج بعد از جنگ انجام شد، مسائلی را مطرح كرد كه خود نوعی افشاگری عليه قوه قضائيه است.

كريمی در پاسخ به سؤالی در مورد ماجرای مرگ يك جانباز شيميايی در زندان، درگيری داديار قوه قضائی با وی را تائيد كرد اما گفت: اين جانباز پس از انتقال به بيمارستان مرد.

كريمی توضيح داد:

اين جانباز شيميايی به اتهام نگهداری وسائلی مثل دستبند و چراغ گردون به يكی از شعب دادياری يكی از دادسراها منتقل شد. هنگام مباحثه با داديار كشيك، اين فرد احساس كرد كه دستور بازداشت او صادر شده و به همين دليل عكس‌العمل‌هايی از خود نشان داد و برخوردهايی بين او و داديار اتفاق افتاد كه در نهايت داديار در برخورد با اين جانباز شيميايی از اسپری گاز شيميايی استفاده كرد، كه روی اين فرد تأثير گذاشته و راهی بيمارستان ‌شد.

اين جانباز شيميايی مدت 19 روز در بيمارستان بستری بود ولی در نهايت فوت كرد. علت فوت او طبق اظهارات پزشكی قانونی عفونت پيش‌رفته‌ داخلی و عوارض ناشی از آن بوده است.

خبرنگار پرسيد: می‌گويند داديار پس از پاشيدن اسپری شيميائی به صورت اين جانباز فرار كرده است.

سخنگو گفت: اين داديار فراری نيست ولی با اين حال اين پرونده قابل پيگيری است. ( نه دردست پيگرد، بله قابل پيگرد!)

سخنگوی قوه قضائيه، دراين مصاحبه فاش ساخت كه يك سفر تحقيقاتی هم در اين روزها به بلژيك داشته است. (البته مخفيانه نرفته، اما خبرش هم جائی منتشر نشده بود. سحر خيز كه نيست با خبر قبلی برود فرودگاه و يكبار پاسپورتش توقيف شود!).

كريمی‌راد، كه همان سخنگو باشد گفت:

در اين سفر از شورای عالی قضايی، ديوانعالی كشور، روزنامه‌ رسمی و زندان بلژيك بازديدی داشتيم كه به طور كلی دستگاه قضايی اين كشور در مقايسه با دستگاه قضايی جمهوری اسلامی ايران نقاط قابل توجهی نداشته كه بتوان از آن الگوبرداری كرد. فقط يكی از نكات مثبت اين بود كه در ديوان عالی بلژيك فقط تعداد 20 وكيل می‌توانستند مراجعه كنند كه اين وكلا فيلتر خوبی بودند كه هر پرونده‌ای به ديوان عالی ارجاع نشود. ( می‌بينيد چه تفاوت كوچكی است؟ حتی داديار آنها هم لابد اسيد می‌پاشد به صورت جانباز و يا زندان‌های مخفی دارند و بازداشتی‌ها را هفته‌ها و ماه‌های در سلول‌های انفرادی آن بازجوئی می‌كنند و يا مثلا دادستان بروكسل هم مثل دادستان تهران شخصا در بازجوئی منجر به قتل امثال زهرا كاظمی شركت می‌كند و به معاونش دستور می‌دهد ضربه به صورت بزند و خودش لگد به پهلوی زهرا كاظمی بلژيكی می‌زند؟)

سخنگوی قوه‌ قضاييه با اشاره به اينكه در سال 1996 اتفاقی شبيه حادثه‌ پاكدشت در بلژيك نيز اتفاق افتاده بود، خاطرنشان كرد: اين حادثه مردم و مسؤولان را متوجه ضعف دستگاه قضايی كرده و از آن زمان مسؤولان در جهت مدرنيزه كردن دستگاه قضايی خود برآمدند. (با اين تفاوت كه در بلژيك لابد يكبار اتفاق افتاده كه باعث مدرنيزه كردن دستگاه قضائی شده، اما چون درجمهوری اسلامی هر روز اتفاق می‌افتد، اين مدرنيزاسيون هر روز بايد تكرار شود!)

سخنگوی قوه قضائيه تلويحا اعلام كرد كه گوبلز سپاه پاسداران "دكتر عباسی” كه جهان را تهديد به بمباران اتمی كرده بود و ركيك ترين ناسزاها را نثار رئيس جمهور، خود نظامی و در واقع سپاهی است و علاوه بر استادی دانشگاه امام حسين سپاه، خودش هم يكی از سرداران سپاه است و پرونده اش را به دادسرای نظامی فرستاده اند.

كريمی  در پاسخ به سؤال خبرنگار ديگری در مورد پرونده‌ حسن عباسی، اظهار داشت:

در اين رابطه دو پرونده در دادسرای نظامی و دادسرای عمومی تهران تشكيل شد كه قرار است پرونده‌ تشكيل‌شده در داسرای عمومی تهران با قرار عدم صلاحيت به دادسرای نظامی منتقل شده و اين پرونده در يك مرجع رسيدگی شود.

از سخنگوی قوه قضائيه در باره مسئله جاسوسی در امور اتمی ايران هم سئوال شد، كه ظاهرا يكی از مهم ترين مسائل مورد بحث و مناقشه در داخل قلعه قدرت است و قطعا يك سر آن به تشكيلات امنيتی سپاه و سر ديگر آن به بيت رهبری وصل است. او در پاسخ به سؤال خبرنگاری در مورد دادگاه جاسوسان هسته‌ گفت: بهتر است اين موضوع را از رئيس دادگاه انقلاب (مبشری) كه مرجع پيگير اين پرونده هستند سؤال كنيد.