امام جمعه شيراز، از همان طايفه ايست كه مشگينی، مصباح يزدی، ملاحسنی، امام جمعه شميرانات"دعاگو" و... اهل آن طايفه اند و احمد جنتی پدرخوانده آن.

اين طايفه درجمهوری دوم، كه به دوران پس از آيت الله خمينی شهرت دارد، يكی يكی جای امام جمعه‌های ترور شده نشستند و از انقلاب و انقلابيون انتقام گرفتند. انتقامی كه خود آيت الله خمينی پيش بينی كرده بود حجتيه و روحانيون وابسته به آن و يا هم انديش با آن از انقلاب و روحانيت تحول خواه خواهند گرفت، اما پايبند به تئوری "وحدت روحانيت" خود اين مسير را تا پايان رفت.

امام جمعه شيراز"محی الدين حائری شيرازی” كه از هم انديشان ناب حجتيه است برای شركت در يك همايش يا كنگره راهی تهران شد تا در آن سخنرانی كند!

بخش هائی از اين سخنرانی را بخوانيد، تا بهتر دانسته شد در جمهوری دوم، چه كسانی جانشين آيت الله مطهری، آيت الله طالقانی، آيت الله منتظری، آيت الله طاهری اصفهان، آيت الله موسوی خوئينی، آيت الله محقق داماد، آيت الله موسوی اردبيلی، آيت الله صانعی و امثال كديور و محسن رهامی و قوامی و... شدند.

اين نماينده ولی فقيه در استان فارس گفت:

«... تأكيد بر حفظ حجاب در جوامع برای زن، نه نشانه ضعف، بلكه نشان‌دهنده قدرت زن است.
ورود حجاب به كشورهای غربی امروز بزرگ‌ترين ترس نظامهای غيردينی است. غرب از بازتاب حجاب و رعايت اين حدود در جامعه خود به شدت ترس دارد و نسبت به آن واكنش نشان می‌دهد، اما سرانجام حرف آخر را حقانيت خواهد زد.

«چنگيز»، خونخوار، با نيروی نظامی جهانگيری می‌كرد، اما بازماندگان او، اولين سلاطين شيعی بودند كه سكه چهارده معصوم را ترويج كردند و اين نشان می‌دهد، كه فرهنگ مغولی در فرهنگ اسلامی به دليل حجت و منطقی كه در آن وجود داشت، حل شد(البته جز خوی چنگيزی كه در امثال ايشان باقی مانده!) و اين جای تعجبی ندارد كه پيروزی نظامی در جنگ فرهنگی، تسليم شده و عقب‌نشينی كند. »

بعد از اين اظهارات جهانی- تاريخی، امام جمعه شيراز و نماينده رهبر در فارس اظهارنظرهائی هم درباره غريزه جنسی كرد كه با "دارونيسم" فرويد زياد تفاوتی ندارد. او گفت:

«... ناديده گرفتن غريزه جنسی در يك جامعه، باعث فرو ريختن بنيانهای آن جامعه خواهد شد و مشكلی كه در عصر حاضر، بلای جان اروپا و آمريكا شده است، بی‌اهميت شدن نسبت به كشش اين غريزه است. آنجا كه اين غريزه جنسی سبك شمرده و بازيچه قرار گيرد، واحد ساختمان جامعه يعنی خانواده سست گشته و نهايتا نابودی و هلاك يك جامعه را به ارمغان خواهد آورد.
حجاب از بسياری انحرافات در جامعه جلوگيری كرده و غرايز انسانی را تحت كنترل در می‌آورد.( حاصل 25 سال حجاب اجباری البته در ايران از روشن تراست و شبانه روز در كنار خيابان‌ها عيان) حجاب و بسيج اين دو مقوله‌ای هستند كه هر دو، ريشه در پاكی و معنويت دارند و همين مسئله باعث شده است كه مسلمانان و آزاديخواهان جهان به تاسی از انقلاب اسلامی، مقابل زر و زور ايستاده و در راه تحقق ارزشهای اسلامی و انسانی حتی از جان خود نيز بگذرند.»