|
هيات موسسان سنديكاهای كارگری كشور طی خطابيهای عواقب دست
اندازی به قانون كار را متذكر شد. در اين خطابيه آمده است:
اين خطابيه, هشداری است به رئيس جمهوری به عنوان مسوول اجرای
قانون اساسی و قانون كار جمهوری اسلامی ايران, اين خطابيه به
مثابه درخواست كمك از همه ی نهادها و ارگانهای مسوول و متعهد
در دفاع از حقوق كارگران ايران در سطح ملی و بين المللی است و
خطاب به همه ی كارگران ايران در دفاع از قانون كار است.
ماده يكم قانون كار صراحت دارد كه: كليه ی كارفرمايان و
كارگران, كارگاهها , موسسات توليدي, خدماتی و كشاورزی مكلف به
تبعيت از اين قانون میباشند و ماده ششم قانون كار اعلام
میدارد, براساس بند چهار اصل چهل و سوم و بند شش اصل دوم و
اصول نوزدهم, بيستم و بيست و هشتم قانون اساسی جمهوری اسلامی
ايران, اجبار افراد به كار معين و بهره كشی از كار ديگران
ممنوع و مردم ايران از هر قوم و قبيلهای كه باشند, از حقوق
مساوی برخوردار بوده و رنگ, نژاد , زبان و مانند اينها سبب
امتياز نخواهد بود و همه ی افراد اعم از زن و مرد يكسان در
حمايت قانون قرار دارند و هر كس حق دارد, شغلی را كه به آن
مايل است و مخالف اسلام و مصالح عمومی و حقوق ديگران نيست,
برگزيند.
قانون كار با روش هايی نظير خروج كارگاههای پنج كارگر از شمول
قانون كار (مصوبه مجلس پنجم)- خروج كارگران قاليباف از شمول
قانون كار (مصوبه مجلس ششم) و خروج كارگران كارگاههای ده
كارگر از شمول قانون كار (مصوبه هيات دولت براساس ماده صد و
نود و يك قانون كار) بخش قابل توجهی از كارگران از حمايت قانون
محروم شده اند و تاسف بارتر اينكه در آبان ماه سال جاری طرح يك
فوريتی ماده واحدهای در صحن مجلس هفتم قرائت شده كه براساس آن
, كليه ی كارگران قراردادی تا پايان "برنامه چهارم توسعه" از
شمول قانون كار خارج میشوند, بدين ترتيب حذف تدريجی مقررات
كار به مرحله نهايی نزديك میشود و اين در حاليست كه به اعتقاد
بسياری از كارشناسان حقوق كار, قانون كار فعلی فاقد بسياری از
مواد حقوق كار پذيرفته شده ی بين المللی است كه در مقاوله
نامههای هشتگانه بين المللی به آنها استناد شده و دولتهای
عضو و غير عضو ملزم به رعايت آنها هستند.
اين درست است كه اكثريت نمايندگان مجلس هفتم با حداقل آرای
ممكن به پارلمان راه يافته اند و قاعدتا مدافع منافع كسانی از
مردم ايران هستند كه با رای آنان نماينده شده اند؛ اما مطابق
وظيفهای كه قانون اساسی به عهده ی نمايندگان گذارده و براساس
سوگندی كه ياد كرده اند, بايد نگاهبان دستاوردهای انقلاب باشند
و از قانون اساسی دفاع كنند. قرائت ماده واحده در مجلس شورای
اسلامي, نشانگر عزم و اراده ی نمايندگان در ناديده گرفتن حداقل
دستاوردهايی است كه از انقلاب نصيب كارگران شده است كه در صورت
تصويب اين ماده واحده, قريب چهل و شش درصد كارگران كشور از
حمايت قانون بینصيب میشوند و اين در حاليست كه رشد فزاينده ی
كار موقت و قراردادی تا پايان "برنامه ی توسعه" به نود درصد
خواهد رسيد و تصويب اين طرح و ادامه ی روشهای پيشين, موجبات
شتاب روند افزايش نرخ بيكاری كارگران, اعم از دائم و قراردادی
را فراهم میسازد.
با تصويب اين ماده واحده, كليه ی مزايای قانونی از قبيل حداقل
دستمزد و مزد اضافه كاری كاهش میيابد. افزايش ساعت كار , كاهش
مرخصی سالانه, محروميت برخورداری از تامين اجتماعي, محدوديت
برخورداری از بهداشت كار, نابرابری حقوقی كارگران زن و مرد در
مقابل كار يكسان, رواج كار كودكان و كار اجباري, رواج انواع
كار سياه و كثيف از اثرات جدی و حتمی حذف تدريجی مقررات كار
خواهد بود.
با تصويب قوانين محدوديت زا عليه كارگران, امكان تشكل يابی
آزادانه و مستقلانه كارگران در سنديكا و اتحاديههای كارگري,
عليرغم تحركات اخير, مبتنی بر اصلاح فصل ششم قانون كار, به نفع
حق آزادی تشكل بر اساس مقاوله نامههای هشتاد و هفت و نود و
هشت سازمان جهانی كار, از دست خواهد رفت وخارج شدن كارگران از
شمول قانون كار و محدوديت دامنه ی حقوق كار, آزادی مطلق حقوق
كار كارفرمايی را به دنبال خواهد داشت كه نتيجهای جز رواج
بردگی و اسارت به بار نخواهد آورد.
تنها دستاورد اين گونه مصوبات, بيكاری؛ بيكاری و بيكاری و در
نتيجه رشد آسيبهای اجتماعی در ميان خانوادههای كارگران بوده
و خواهد بود. متلاشی شدن خانواده ها, رواج فساد و فحشا, اعتياد
و روان پريشی نيزتبعات ناشی از اين بيكاری است. |