بهزاد
نبوی
نايب رئيس اول مجلس ششم و عضو ارشد سازمان مجاهدين انقلاب
اسلامی
در
جلسهی سخنرانی و پرسش و پاسخی كه در دانشكده روانشناسی و
علوم تربيتی دانشگاه
تهران برگزار شده بود
گفت:
حركت جامعه در دوم خرداد 76 از قشر
دانشجو آغاز شد و اين همان نقش مهم دانشگاه بود كه با آگاهی،
جوانی و گستردگی ايفا
شد.
با
سابقهی 25 سالهی فعاليت سياسیام بعد از انقلاب معتقدم كه
انتخابات
دورهی نهم رياستجمهوری
اهميت ويژهای
دارد، چرا كه اين انتخابات ممكن است به
استقرار
يك نظام استبدادی ميليتاريستی
در كشور منجر شود؛ يعنی اين خطر، جمهوريت ودموكراسی را
میتواند تهديد كند.
در اين 8 سال هم
تمام
تلاش بر
اين بوده كه به مردم ثابت شود رای آنها نمیتواند در تعيين
سرنوشتشان، نظام و جامعه تاثير داشته باشد. يعنی رای آنها هيچ
خاصيتی ندارد و دولت
نمیتواند شعارهايش را تحقق بخشد، مجلس نيز نمیتواند قانونی
طبق خواست ملت تصويب
كند.
در
اين
وضعيت مردم يا منفعل میشوند و يا به اين باور میرسند كه هركس
به سراغ كار خود
برود و
هيچ قشری كاری به امور سياسی نداشته باشد. البته در مقاطعی هم
دستههای كوچكی از مردم تصور كردهاند بعضی خارجیها میتوانند
مشكل كشور را حل كنند، اين در
حالی است
كه اقليت ناچيزی هم در اثر نااميدی به اين نتيجه رسيدهاند كه
شايد بايد
به يك
اقدام غيرقانونی دست زد، كه البته در شرايط فعلی، دنيا هم بر
اشتباه بودن اين
روش نظر
میدهد.
امروز بخش
بيشتری
از مردم به بیتفاوتی
نسبت
به سرنوشت كشور
رسيدهاند.
تنها راه
خروج
از اين
معضل، مشاركت و حضور در صحنهی انتخابات و مبارزه در چارچوب
قانون است. من
با 40
سال سابقهی سياسی و مبارزاتی، غير از اين چيزی به ذهنم
نمیرسد و راههای مبهم ديگری را كه برخی پيشنهاد میدهند،
ناموفق و غيركاربردی میدانم.
بايد ابتدا
از
استقرار يك حكومت استبدادی نظامیگرا جلوگيری كنيم و البته اگر
توانستيم شرايط
را برای
انتخاباتی آزاد و عادلانه فراهم كنيم، به اين صورت حضور هرچه
گستردهتر،
مانع
موفقيت مخالفان مردمسالاری است.
عموم مردم و
بهويژه
دانشگاهيان در اين مقطع زمانی اگر میتوانند بايد انتخابات
آزاد و عادلانه
را بر
برگزاركنندگان تحميل كنند و در غير اين صورت نبايد اجازه بدهند
اين انتخابات
موجب محو
دموكراسی و جمهوريت و مشروعيت استبداد شود.
امروز همانند
گذشته، هيچ خبری از شورای شهر تهران و دعواهای مطبوعاتی آنها
نمیشنويم؛ چرا كه حاضران آنها محرم، و عملكردهايشان پشت درهای
بسته صورت میگيرد،
با اين
روش، ديگران هم در جريان كارهای خوب و بد آنها قرار نمیگيرند.
دربارهی رياستجمهوری نيز چنين قضيهای قابل طرح بود و اگر
موسوی قبول میكرد كانديدای رياستجمهوری شود، ديگر آن
حياتخلوت به هم میريخت و امكان ايجاد محيطی امن برای
نقشههای بعدی اقتدارگرايان وجود نداشت.
انتظار ما از
دانشجويان، پیگيری هوشيارانهی شرايط برای برگزاری يك
انتخابات
آزادانه
است كه تحريض و هدايت مردم برای مشاركت در سرنوشتشان تكليف
آنها نيز هست.
به نظر ما
بهترين
راه در
اين مقطع زمانی، مبارزهی اصلاحطلبانه است، نه دست بردن به
اسلحه يا انفعال
و قهر
كردن از صحنه.
امروز
اگر
نظام
نباشد، استقلال و تماميت ارضی كشور زير سوال میرود، دوام و
بقای كشور را در
سايهی
آزادی و مردمسالاری ميسر دانست.
نبوی
در مورد نامزدی
مفروض هاشمی رفسنجانی
گفت:
ما بارها
سناريوی انتخاب رييس دفتر يا تداركاتچی را برخلاف مصلحت ملت و
كشور عنوان
كردهايم، لذا از حضور هر شخصيت
مستقل و فردی كه برای اقتدارگرايان نقش آن را ايفا
نكند، استقبال میكنيم. بدين معنی كه به وی خوشامد میگوييم و
حضورش را در عرصهی رقابت علیرغم وجود رقيبهای ديگر مناسب
میدانيم.
ما
معتقديم برای جدیتر
شدن
رقابت انتخابات بايد چنين عناصری در عرصه حضور يابند.
اقتدارگرايان
حتی برای اينكه مخالفت خود را با حضور هاشمی رفسنجانی در
عرصهی
انتخابات توجيه كنند، سازمان مجاهدين انقلاب اسلامی را حامی
كانديداتوری هاشمی رفسنجانی معرفی و اين خبر را نيز بارها از
طريق رسانههايشان منتشر كردند.
آنها
میخواستند با اين كار هم حساسيت همفكران خود را عليه هاشمی
رفسنجانی ايجاد و
هم
حساسيت همفكران ما را عليه بنده ايجاد كنند.
اين نماينده
سابق مجلس ادامه داد:
جناح
اقتدارگرا همانطور كه از حضور ميرحسين موسوی در انتخابات
خشنود نبود، از حضور
هاشمی
رفسنجانی نيز در اين عرصه خشنود نيست و اين در حالی است كه در
بين اين جناح،
گروههايی
هستند كه مخالفتی با حضور هاشمی در عرصه ندارند.
نبوی در پاسخ به
سوال ديگری مبنی بر
اينكه
«بهتر نيست رييسجمهوری هم ارزانی اقتدارگرايان شود؟» افزود:
ظاهر قضيه اين
است كه
در اين صورت هم ما راحت میشويم و هم اقتدارگرايان. اما اين
مساله برای آيندهی كشور و ملت مفيد نيست و ما به هر حال بايد
نسبت به كشور و نظام احساس
مسووليت
كنيم. يعنی ما به عنوان يك جريان سياسی كه در آيندهی كشور نقش
داريم
نمیتوانيم بیتوجه باشيم، زيرا پيامدهای اين قضيه را در آينده
به هيچ عنوان
نمیتوان
جبران كرد.
|