محمد علی ابطحی:
ايران در توليد گندم به خودكفايی رسيد و هفته گذشته جشن
خودكفايی گندم را با
حضور آقای خاتمی برگزار كردند.
خبر كوتاه بود. در خبرهای ديگر ناپديد شد.
حيفم
آمد
كه من هم مثل ساير رسانههای رسمی داخل كشور چشم بر اين خبر هم
ببندم. اين يك
افتخار ملی است. آرزو و آرمان همه كسانی بود كه به ايران مستقل
میانديشيدند. وقتی كشوری بتواند در اساسی ترين قوت روزانه
مردمش از ديگران خودكفا شود، میتواند احساس
غرور كند.
اين اتفاق مهم اگر در دولت آقای خاتمی صورت نگرفته بود، كشور
چراغان میشد. اما از آنجا كه نبايد دولت آقای خاتمی در افكار
عمومی موفق جلوه كند، اين
خبر مثل دهها خبر ديگر عبوری در بعضی رسانه مطرح شد. ديروز
داشتم مروری میكردم بر
اخبار رسيده از نماز جمعه ها. مطلب عمومی تقريبا همه آنان
بنوعی اعتراض به توافق
اخير ايران و كشورهای اروپائی بود. كه لابد طبق معمول در
بولتنی كه از مركز برای آنان ارسال شده، چنين تأكيدی توجه شده
بود. همانجا به ذهنم رسيد كه تريبونهای نماز
جمعه در كنار اين همه اعتراض و ايراد به دولت در طول سال و اين
همه توصيه كه در
ايام انتخابات هفتم مجلس به دولت میكردند كه بايد به فكر مردم
و معيشت آنها بود،
آيا جا نداشت كه توجهی از مركز برای اين افتخار ملی خودكفايی
گندم صورت
پذيرد؟
آيا نمی شد يك راهپيمايی خودجوش مثل راهپيمائی هائی كه نوعاً
بصورت
خودجوش! بعد از نمازجمعهها عليه اين يا آن
برگزار میشود، اين بار به تشكر از آنها
كه اين افتخار ملی را آفريد برگزار شود و
يكبار به جای مرگ بر، تشكر از، شنيده شود؟
چنانچه از اهالی وبلاگ و اينترنت نيز اين
گلايه هست. در هر حال قبل از همه بايد از
كشاورزان تلاشگر كشورمان تشكر كرد كه
بيابانهای ايران را به خوشههای زرين گندم
آذين بستند و پس از همه برنامه ريزان بخصوص از
وزارت جهاد كشاورزی بايد تقدير كرد.
اين يك وظيفه ملی است. برای همه
كسانی كه با هر عقيده و مرام سياسی به ايران و سر
بلندی آن میانديشند. در طول اين سالها كه اين
برنامه ريزی در حال نتيجه دادن بود، هر
وقت كه رئيس جمهور از اين اتفاق بزرگ در حال وقوع يادی كرد،
لبخند غرور آميزی نيز او را همراهی میكرد.
خدا كند اين لذت، جبران
دلهرههای 24 ساعته آقای خاتمی را وقتی كه در سالهای اول رياست
جمهوريش لحظه به لحظه از سيلوها خبر میگرفت و
مصرف 3 تا 4 روز بيشتر در سيلوها نبود، كرده
باشد. |