محمد علی ابطحی-
روزی كه عرفات تشييع میشد سكوت راديويی عجيبی در دو كشور
ايران و اسرائيل سايه انداخته بود. البته با دو موضع كاملاً
متفاوت. اسرائيلیها از عرفات متنفر بودند كه اهل سازش نيست.
بخش رسمی حكومت ايران هم از عرفات دلخور بودند كه سازشكار است.
البته در ايران روز قدس هم بود و تظاهراتی برپا بود كه 20 و
چند سال است در هفته آخر هر ماه رمضان انجام میشود. تظاهر
كنندگان عليه اسرائيل شعار میدادند و يادی از عرفات نمی
كردند. در همان لحظات هم مردم غزه و رام الله جنازه عرفات را
با شكوه كم نظيری تشييع میكردند. همه گروههای جهادی هم همراه
جنازه بودند. وقتی مردم فلسطين، گروههای جهادی دولتهای اسلامی
و مردم جهان سمبل مبارزه با اسرائيل را در عرفات يافته اند و
ساعتها جنازه اش را بر دوش بردند روز قدس بیعرفات در ايران
قابل نقد است.
عرفات بالاخره سمبل مردم فلسطين بود و هست. ايرانیهای مبارز
ياد و نام او را به خاطر دارند. معروف است هاشمی رفسنجانی
آنقدر تحت تاثير عرفات بوده است كه اسم فرزندش را به اين
مناسبت ياسر گذاشته است. آن وقت در مرگ او نه مسئولان رسمی
حكومت و نه تظاهر كنندگان روز قدس نامی از او نبردند! اين هم
از اين جهت!
*****
امروز به ديدن آقای خاتمی برای تبريك عيد رفتم. تازگیها وقتی
آقای خاتمی را میبينم احساس میكنم دريای موّاج غصه و نگرانی
در دورن وجود به ظاهر آراسته او، عجب طوفانی به پا كرده است.
حتی با اينكه به رو نمی آورد و سعی میكند لبخند بر لبانش
بماند.
نشسته بوديم و با دكتر صفدر حسينی حرف میزديم. رضا خاتمی آمد.
فاطمه دخترش و علی پسرش را هم آورده بود تا عمو را ببينند.
فاطمه خانم تنها خانمی بود كه به آقای خاتمی دست داد و روبوسی
كرد. وقتی رضا نشست آقای خاتمی به آقای دكتر خاتمی گفت بيكاری
باعث شده چه خوش تيپ و خوش آب و رنگ شدی و به دنبالش آهی. صفدر
حسينی گفت نوبت ما هم میرسد، ما هم خوش آب و رنگ میشويم. من
هم كه صفدر را خيلی دوست دارم و به او احترام میگذارم گفتم
بايد قابليت خدادادی وجود داشته باشد تا بعد از بيكاری خوشگل
شد. آقای خاتمی هم گفت لابد مثل آقای ابطحی كه قهرمان زيبايی
اندام است! |