ايران

پيك

                         
گفتگوی "سيما مرعشی” با "جوزفا(ژيژی) فرانسيسكو"
خصوصی سازی
اسلامی وغير اسلامی اش
در ايران و جهان يكسان است
 
 
 

"ژيژی” در مالزی بدنيا آمده و 29 سال است. حقوق بين الملل درس می‌دهد. سه بار در دولت ماركوس زندانی شده، و در حال حاضردر يك كالج زنانة كاتوليك اقتصاد سياسی درس می‌دهد. خود را ماركسيست فمينيست می‌داند و هماهنگ كنندة دو سازمان بين المللی "دان" و "شبكه بين المللی تجارت و جنسيت " در آسيا است. او سياست‌های كشورها برای ورود به بازارجهانی شدن سرمايه را مغاير منافع زنان می‌بيند. ژيژی را در گردهمايی پكن + 10 در تهران ملاقات كردم. ما توانستيم فرصتی كوتاه برای گفتگو داشته باشيم.


س: لطفا ازاهداف و برنامه‌های دو سازمانی كه شما هماهنگ كنندة آن درآسيا هستيد بگوئيد.
ژ: هردو سازمان نقش تهيه منابع و كمك برای ديگر سازمان‌های غير دولتی در سطح منطقه‌ای و بين المللی را در دستور كار خود دارند. دان مخف شدة نام سازمان "تحولی متفاوت برای زنان در دوران جديد" است. اين سازمان درسال 1985 به وجود آمده و امسال سالگرد بيستمين سال فعاليت هايش را جشن می‌گيريد. دان شبكة همكاری‌های زنان محقق، سازمان دهندگان آنها و فعالين اجتماعی است. اين سازمان درگير پژوهش‌های فمينيستی، تحليل از محيط زيست جهانی و متعهد به دستيابی به عدالت اقتصادی، عدالت جنسيتی و دموكراسی است. من ده سال پيش به آن پيوستم.

س: در حال حاضر بر روی چه مباحثی كار می‌كنيد؟

ژ: تمركز ما بر روی مباحث اقتصاد سياسی جهانی شدن سرمايه، تجديد ساختار سياست و دگرگونی اجتماعی، معاش ادامه پذير، و حقوق جنسی و باروری است كه با ديگر سازمان‌های غيردولتی جهانی و شبكه‌های زنان كشورهای آفريقا، آسيا، كاريبين، لاتين آمريكا و كشورهای پسيفيك كار می‌كنيم.

س: اهداف و شكل گيری "شبكه بين المللی جنسيت و تجارت" چيست؟

ژ: شبكه‌ای است از مدافعان مقولة جنسيت، كه بر روی” حقوق زنان" و" تاثير اقتصادی جهانی شدن سرمايه برزندگی زنان در آسيا" كار می‌كنند. شبكه در سال 1999 درسميناری در ژنو، بعد از شكست ملاقات سران كشورهای دربرگيرندة سازمان تجارت جهانی در سياتل شكل گرفت. اين نشست فمينيست ها، اقتصاددانان، فعالان اجتماعی، و سواد آموزان اقتصادی را دور هم گرد آورد. هدف آن بود كه زنان هفت منطقة آفريقا، آسيا، آمريكای شمالی، اروپا، كاريبين، لاتين آمريكا، و پسيفيك را به بحث و گفتگو و مذاكره دربارة تجارت جهانی و موافقتنامه‌های منطقه‌ای بكشاند. و زنان پژوهشگر، سازمان دهنده و فعالان اجتماعی برای فهم و تحليل از اوضاع تجارت منطقة خويش از پژوهش، ترويج و سواد اقتصادی بهره مند شوند.

س: "تاثيرات اقتصادی جهانی شدن برزندگی اجتماعی زنان درآسيا" از مباحث مهم اين گردهمائی بود. به نظر می‌رسد كه درگفت وگوهای مربوط به جهانی شدن سرمايه كمترين تمركز و تحليل بر تاثير منفی جهانی شدن برزندگی زنان بوده است.

ژ: مطالعات نشان داده اند كه در پروسة جهانی شدن سرمايه، برخلاف گذشته كه درابتدای ورود سرمايه‌های خارجی، بازار كار برای زنان بعلت دستمزد پائين ترآنان رونق می‌گرفت، تغيير شكل يافته است. در ده سال گذشته سرمايه گذاری‌های خارجی در كشورهای در حال توسعه سيری نزولی داشته اند، و اين روند انعكاسی مشابه براشتغال يابی زنان داشته و حتی سبب پس زدن زنان از بازار كار رسمی گشته است. در نتيجه زنان جويای كار به طرف كارهای غير رسمی، بخصوص كارهای خدماتی و خانگی سوق داده شده اند. اشتغال در اين گونه مشاغل بمعنای كاربيشتر با دستمزد كمتر، نداشتن اتحاديه‌های كارگری و عدم تضمين كاری است. و اين روش بازار كار سبب شده تا زنان با شدت هر چه بيشتربه مهاجرت از مناطق كوچكتر به شهرهای بزرگ درسطح كشوری و بين المللی برای يافتن شغل هائی با درآمد بيشتر و حتی كاذب كشانده شوند. اين در حالی است كه مهاجرت زنان برای يافتن كار آنان را در مقايسه با كارگران داخلی ضربه پذيرتركرده و بر مشكلات آنان افزوده است. مشكلاتی چون آزارهای جنسی در حين كار، قاچاق زنان، مهاجرت‌های اجباری، ازهم پاشيده شدن خانواده وبی سرپرست رها كردن كودكان اززمره مشكلات متعددی است كه گريبانگيراين گروه از كارگران زن شده است. همچنين مهاجرت زنان از روستاها به شهرها سبب از بين رفتن زراعت‌های خرد وميانی گشته و دستيابی آتی آنان به زمين و سرمايه را غير ممكن ساخته است.

س: برنامة جهانی شدن سرمايه و خصوصی سازی احتياجات اولية ملت‌ها مانند بهداشت، تحصيل، آب و برق و غير همچنان درحال پيشروی است. اين درحالی است كه كمتر مردم اين كشورها خود را درگيراين مباحث كرده اند و دولتها از پيچيدگی موضوع استفاده كرده و جهانی شدن را به عنوان مقوله‌ای اجتناب ناپذيراين قرن پذيرفته اند. در چنين شرايطی چه روشی را مردم می‌توانند اتخاذ كنند؟

ژ: مردم و بخصوص زنان بايد بشدت با برنامه‌های سياسی- اقتصادی سازمان جهانی تجارت و صندوق پول جهانی مخالفت كنند و دولت‌ها را موظف نمايند تا سياست‌های حمايتی از بازتوليد بشر و فقرزدائی را به بازتوليد اقتصادی اولويت دهند. نبايد بازتوليد اقتصادی را جدا از بازتوليد اجتماعی برنامه ريزی كرد. به اشتغال زدائی اهميت دهند و برنامه‌های حمايتی برای كارو كارگران، چون دستمزد مناسب برای زندگی مناسب داشته باشند. بايد به ياد داشت كه برنامه ريزی برای آزادی تجارت از برنامه‌های دراز مدتی كه به ريشه فقر می‌پردازد متفاوت است.  بايد يادآور شد كه فعاليت‌های بازار بدون شركت مردم موفق نخواهد بود، همچنان كه جهانی شدن تاكنون موفق نبوده است.

  
 
                      بازگشت به صفحه اول
Internet
Explorer 5

 

ی