نامه مهناز محمدی-مستندساز- به عشرت شايق نماينده مجلس
چندی پيش پس از مدتها تحقيق در مورد زنان خيابانی به نكته
دردناكی رسيدم. زنانی كه از جانب مردان خيابانی «عروس شب» خطاب
میشوند، شدند فيلمی به نام عروس شب كه به دلايلی نيمه تمام
ماند.
و اما اين نامه ...
بغضی است به جا مانده از عروسان شب و دردی عظيم از بیتوجهی به
زنان بیپناهی كه بیپناهیشان سرآغاز سقوطشان به اين قهقراست.
مادرم تمام زندگيش
سجادهايست گسترده
در آستان وحشت دوزخ
مادر هميشه در ته هر چيزی دنبال جای پای معصيتی میگردد
سركار خانم شايق عزيز! هربار حرفی، سخنی و خطبهای از شما جايی
خواندهام بیاختيار ياد اين قطعه از شعر فروغ فرخزاد
افتادهام.
اشتباه نكنيد! قصد بحث سياسی ندارم. فقط گپ سادهايست با زنی
كه جايی خواندهام اداره كننده جلسات مذهبی هم بوده است*
قطعا پای درددل زنان بسياری نشستهايد... اجازه دهيد خاطرهای
بگويم. در سفری برای نمايش فيلمم با يكی از نمايندگان مجلس
آلمان آشنا شدم. از او در مورد شغلش و نوع نگرش به حرفهاش
پرسيدم. در جوابم گفت نمايندگی شغلش نيست (او كارمند
لوفتهانزا بود) نماينده بودن را وظيفه و خدمت به مردم برای حل
مسائل و رسيدن به خواستههايشان میدانست (خوشا به حال
شهروندانشان).
میدانم حتما آزرده خواهيد شد! اما در كمال تأسف نمايندگان قبل
از انتخابات خادم و در كنار مردم و بعد از انتخابات...!!!؟؟؟
سخنم فقط به خاطر مريمها و نرگسهاست و روياهايی كه برباد
رفتند. از آغاز مجلس هفتم بيشترين اظهارنظرهای شما درمورد زنان
فقط به جداسازی آنان از مردان، فرهنگ عفاف، اختلاط دختران
نيمهبرهنه و ... تا آنجا كه نطق پيش از دستور شما در مجلس فقط
بحث حجاب بوده است.*
درحاليكه غافل از نرگس 32 سالهايم كه بعد از بيست سال زندگی
بدون هيچ حقوقی با فرزند خردسال و پدر و مادرپير خود در خانه
استيجاری به سختی زندگی میگذراند و كميته امداد هر دو ماه
بيست هزار تومان (البته با شناسنامه) مُسكن* به او میبخشد.
خانم شايق!
درد عميقتر و كاریتر از آن است كه با اين مُسكنها التيام
يابد. آری همه میدانند مردان موظفند نفقه بپردازند* اما
بسيارند زنانی چون رويا كه برای داشتن حق طلاق از همسر لاابالی
و عياش خود از حقوق خود (مهريه، نفقه و...) میگذرند و بدون
هيچ پشتوانه مالی در نهايت، همچون رويا به زوال میرسند. (رويا
زنی بود كه به خاطر نداشتن سرپناه شش ماه از زندگی خود را در
ماشين با مردی گذراند و سرانجام مرد روزی سيراب از او به
بهانهای وی را در خيابانی جا گذاشت!) و او اكنون يكی از همان
زنانی است كه به قول خانم آليا(نماينده ديگر مجلس) «باعث سقوط
مردان به معراج رسيده است!»
آری، اگر به واقع تمام دستورات قرآن در مورد نحوه طلاق و حقوق
زن اجرا میشد، شايد امثال رويا مردان را تنها پناه خود
نمیديدند.
زمانی كه هيچ امنيت شغلی برای زنان آزاده و هيچ پناهی برای
زنان بیسرپرستمان وجود نداشته باشد و ازدواج دختران امری واجب
برای آينده مطمئن باشد، كماكان زنان عروسكی و به قول سردار
قاليباف «مانكن»
حاصل اين جامعه مردسالارانه خواهد بود.
سركار خانم شايق عزيز!
در اين روزگار كه هر نظری، ايدهای از جانب عامه مردم - به قول
دولتمردان- موجب تشويش اذهان عمومی میشود، قطعا نگارش اين چند
خط نه از شجاعتم كه از غم زنان بیپناهمان است كه همچو عقرب
وقتی به آتشی گرفتار آيند به خودزنی میرسند.
به اميد روزی كه ما و شما نه در مقابل هم كه در كنار هم باشيم.
------
*1_ زنان شماره 110
*2_ نطق پيش از دستور 21 تير 83
*3_ در جواب اعتراض يكی از زنان مددجوی به كميته امداد آنها
اظهار میكنند: «اين پول فقط مُسكنی برای شماست» |