250
تن از فعالان دانشجويی كه اسامی آنها در پايان نامهای خطاب
به دكتر مصطفی معين ديده ميشود، از وی برای پذيرش كانديداتوری
رياستجمهوری و حضور در اين
انتخابات دعوت كردهاند.
آنها در نامه خود، با اشاره به حجتيه و ارتجاع مذهبي- بازای و
انتقاد تلويحی از ميرحسين موسوی كه شانه از زير بار ورود به
ميدان انتخابات رياست جمهوری خالی كرد نوشتند:
پس از فوت حضرت امام، به تدريج عدهای از افراد كه نه تنها هيچ
سابقهای در همراهی با امام در عرصههای دشوار نداشتند، بلكه
بارها و بارها آشكارا
به مخالفت عنادورزانه- و نه انتقاد مصلحانه - پرداختند، در
عرصههای مهم رسوخ و به
آرامی تلاش خود را برای محو خط فكری و سيره عملی حضرت امام
آغاز كردند. اين عده
اكنون در تلاشند تا با نفوذ در تمامی نهادها، افكار متحجرانه
خود را، در قالب
جمهوری اسلامی پياده سازند و به نام اسلام محمد(ص) و انقلاب
امام، به ملت ايران جفا
روا دارند، حقوقشان را پايمال سازند، آزاديهای آنان را محدود و
منتفی سازند، ثروت
اين مملكت را به يغما برند و در نهايت برای تضمين بقای خود، سر
بر آستان بيگانگان
نهند و از سرمايههای ملی و تاريخی اين كشور هزينه كنند و به
بيگانگان باج دهند و
همچنان كه تاريخ اين مرز و بوم گواه است، حاكمانی كه مطيع
خواست ملت و نگاهبان
منافع آنان نبودند، لاجرم حلقه به گوش و خدمتگزار بيگانگان
ميگشتند.
اكنون كه عدهای برآنند كه مزورانه مناصب سرنوشتساز را
در اختيار بگيرند و نظام جمهوری اسلامی را از خط امام خارج
سازند و باز آن را به
دوره پيش از امام بازگردانند، سكوت و عافيت گزينی جز خيانت به
بنيانگذار انقلاب و
خونهايی كه فدای به ثمر رسيدن و حفظ اين انقلاب شده
است،نخواهد بود.
ما
دانشجويان امضاكننده اين نامه، در عين حال كه نگران حفظ
دستاوردهای جنبش اصلاحی مردم ايران هستيم، از حضرتعالی دعوت
مينماييم تا با حضور در عرصه رقابت انتخابات،
با پايمردی خود در جهت حفظ اين دستاوردها بكوشيد.
مسلما چنانچه جنابعالی خطر
كنيد و وارد ميدان شويد، ما نيز به ياری شما خواهيم شتافت؛ گو
اينكه اكنون علاوه بر
دشواريهای ديروز كه ناشی از اعمال فشار بر دانشگاهها بود، با
موانع ديگری نيز رو به
رو هستيم. درست در زمانی كه حفظ دستاوردها و تداوم جنبش اصلاحی
مردم ايران، مشروط
به پايمردی، استقامت و عمل ما است، عدهای از همراهان ديروز ما
نه تنها بی عملی و
انفعال خود را عين پيشگامی قلمداد ميكنند، بلكه حتی به تخطئه
دانشجويانی ميپردازند كه تنها راه به سوی فردايی بهتر را در
عمل سياسی و همراهی با جنبش
اصلاحی ملت ميدانند.
در اين گيرودار كينه و بيوفايی، دست كسانی را ميفشاريم كه
عليرغم دشواريها وارد ميدان عمل
ميشوند؛ ياريشان ميدهيم و از آنان ياری ميجوييم. |