12 سال پس از اجرای برنامههای توسعهای در هيچيك از مناطق
كشور فقر مداوم كاهش نيافته است.
طبق نتايج پژوهشی با عنوان «بررسی عملكرد برنامههای اول، دوم
و سوم توسعه در كاهش فقر مناطق شهری و روستايی كشور» كه توسط
مؤسسه تحقيقاتی تدبير اقتصاد تهيه شده است، در نواحی روستايی و
شهری نه تنها در اين مناطق فقر كاهش نيافته بلكه در پارهای از
موارد حتی افزايش يافته است.
اين تحقيق نشان ميدهد كه يكی از ضعفهای عمده برنامه اول، دوم
و سوم توسعه نگرش متمركز بر فقر و به دنبال آن عدم شناخت دقيق
از گستره فقر در كشور بوده است.
مؤسسه تحقيقاتی تدبير اقتصاد در تحقيق خود دلايل متعددی را
برای اين امر برشمرده است كه از آن جمله است: عدم توزيع متناسب
منابع، عملكرد نامطلوب اقتصاد كشور كه موجب كاهش سطح عمومی
زندگی افراد می شود، فقدان يك برنامه استراتژيك و جامع
فقرزدايی.
جنجالی بيهوده
برای نگفتن واقعيت
اين اطلاعات توسط خبرگزاری ايسنا و در چارچوب اخباری كه اين
روزها پيرامون طرح جنجالی و پوچ فقرزدائی انتشار می يابد منتشر
شده است. ريشه ها فاجعه ای كه اكنون برايران حاكم است و 70 در
صد جمعيت كشور را زير خط فقر برده، آن دلائل و استدلال های
بالا كه كپی برداری از شيوه نگرش موسسات تحقيقاتی سرمايه داری
جهان به فقر در كشورهای جهان سوم است نيست. اين ريشه ها به
حاكميت مافيائی و مصادره ثروت ملی ميان چند هزار فاميل روحانی
و بازاری حاكم بر سرنوشت كشور و نابودی توليد در داخل كشور
است. امری كه به ساختار طبقاتی حاكميت باز می گردد و تا اين
ساختار در جهت حاكميت ملی و مردمی تغيير نكند و مردم مستقيما
در سرنوشت اقتصادی و سياسی خود شريك نشود، نه فقر و نه هيچ
مشكل ديگری كه بحران كنونی را درايران رقم می زند حل نخواهد
شد.) |