دادگاه فرمايشی متهمان قتل كودكان در پاكدشت كرج، پس از دو
جلسه غير علنی، سر هم بندی شد و پايان آن اعلام شد. يكی از دو
متهم (بيجه) به اعدام محكوم شد و ديگری كه علی غلامپور نام
دارد از اتهام قتل تبرئه و بعنوان آدم ربايی به 15 سال حبس
محكوم شد. چند ضربه تازيانه هم برای آنكه بايد اعدام شود و
آنكه به زندان محكوم شده در نظر گرفته شد و پرونده را بستند.
پيش تر والدين كودكان به قتل رسيده گفته بودند "علی باغی” متهم
رديف 2 كه اكنون به 15 سال زندان محكوم شده را خود سال گذشته
دستگير كرده و تحويل مقامات انتظامی و قضائی داده بودند كه با
سپردن يكصد ميليون تومان وثيقه آزاد شد.( ظاهرا همان دست هائی
كه آن وثيقه سنگين را پرداخت كردند، اين بار نيز علی باغی را
از اعدام نجات دادند.)
نه حكمی كه برای اين دو متهم صادر شد در افكار عمومی از اهميت
برخوردار است و نه اعدام و حبس آنها. آنچه اهميت دارد افزوده
شدن برگ ديگری بر دفتر بی اعتباری قوه قضائيه و روابط مافيائی
حاكم برآن از يك طرف و اطلاعاتی است كه درجريان اين ماجرا فاش
شد. در راس اين اطلاعات همانا كشف باندی است كه اعضای بدن
كودكان را می خريده است و اين قتل ها با همين هدف صورت گرفته
است. در اين ميان تجاوز به اين كودكان دردرجه دوم اهميت قرار
ميگيرد. درهمين ارتباط است كه دردادگاه، علاوه بر مسئله يكصد
ميليون تومان وثيقه علی باغی، ماجرای كشتن كودكان با تزريق
سيانور است. اين مسئله نيز در پشت در بسته دادگاه مطرح شد و
عجله ای كه برای بستن پرونده و اعدام بيجه به خرج دادند با هدف
طرح نشدن همين نكات بود.
هم در دادگاه و هم درگزارش نيروی انتظامی آمده بود كه متهمين
خود در كوره های آجرپزی كار می كرده اند. حال بايد از قاضی
پرسيد كه كدام كارگر كوره آجرپزی تزريق سيانور می داند چيست كه
اين دو متهم می دانسته اند. جز اينست كه سيانور از سوی باند
تهيه می شده و تزريق نيز توسط كسان ديگری و يا توسط همين متهمی
اما پس از آموزش از سوی متخصصين؟
از ايجاد حريق در سينما ركس آباد كه منجر به كشته شدن حدود 400
تماشاگر داخل سالن اين سينما شد(درآستانه انقلاب 57) تاكنون،
دهها پرونده مشهور و بنام در جمهوری اسلامی وجود دارد كه
همينگونه بسته شده است. اين رازها سر به مهر نخواهد ماند. |