نخستين روز تشكيل اردوی سالانه دفتر تحكيم وحدت، روزی بود پر
خبر. چنان كه بايد بسياری از شركت كنندگان آن را به فكر فرو
برده باشد. علاوه بر اخباری كه اين و آن برای هم نقل می كردند،
سخنرانان نيز ناچار شدند به اخباری اشاره كنند كه نيازمند
تفسير هم بود. از جمله موسوی خوئينی نماينده دانشجوئی در مجلس
ششم كه نقش مهمی در بازديد از زندان ها و افشای بازداشتگاه های
مخفی داشت، در سخنرانی خود خطاب به شركت كنندگان دراردو گفت:
با اعلام انصراف ميرحسين موسوی برای انتخابات آينده رياست
جمهوری، تنها گزينهای كه ميتواند گزينه جريان مقابل را دچار
چالش كند هاشمی رفسنجانی است و به نظر ميرسد ظرف 10 الی 20
روز آينده موضوع آمدن وی نيز مشخص
ميشود.
جريان مقابل در حال حاضر در حال تدارك موانعی بر سر
راه ورود هاشمی رفسنجانی به صحنه انتخابات است زيرا آنها از
روحانی نبودن، جوان
بودن و حتی شرط سنی برای كانديدای رياست جمهوری صحبت ميكنند و
شايد قصد دارند اين
شرط را به نحوی مطرح كنند كه به هاشمی بفهمانند كه اكنون لازم
نيست در صحنه حضور
پيدا كند.
در بين برخی گروههای دوم خردادی مانند
كارگزاران، حزب اسلامی كار و خانه كارگر طرح كانديداتوری
هاشمی مطرح است و در
صورتی كه وی نيايد آنها هر شخصی را كه هاشمی به آنها توصيه
كند به عنوان
كانديدای خود مطرح خواهند كرد. مجمع روحانيون مبارز و حزب
همبستگی نيز با منتفی شدن
كانديداتوری مهندس موسوی، در صورتی كه هاشمی رفسنجانی در صحنه
انتخابات حاضر شود،
كروبی
را به عنوان كانديدای خود مطرح خواهند كرد و البته اين را به
صورت رسمی اعلام
نكردهاند. مشاركت و سازمان مجاهدين انقلاب نيز در حال حاضر
روی گزينه دكتر معين تمركز
كردهاند
و به نظر ميرسد مشاركت طی ب كنگره خود در مورد معين به نتيجه
رسيده
است.
در اين ميان دفتر تحكيم وحدت و
سازمان ادوار تحكيم اعتقاد دارند كه به جای حركت به سمت نظام
انتخاباتی و پارلمانی بايد با حركت
به سمت نهادهای مردمی به صورت منتقد عمل كنند.
جبهه دوم خرداديها در حال حاضر نواقص و مشكلات زيادی دارد كه
آن را شكننده كرده
است. با توجه به اختلاف در درون جبهه دوم خرداد بعيد به نظر
ميرسد كه
اين جبهه ظرفيت آنچنانی داشته باشد كه بتواند در صحنه
انتخابات نقش موثری را ايفا
كند.
حتی در مجلس ششم، فراكسيون دوم خرداد در مواقعی به صورت
دموكراتيك عمل نميكرد.
اكنون گروهها و احزابی را مشاهده ميكنيم كه با مشی
اصلاحطلبانهای كه دارند دارای پايگاه مردمی هستند ولی در
داخل حاكميت و جبهه دوم خرداد حضور ندارند، بنابراين
به نظر من بايد با تغييراتی در جبهه
دوم خرداد ساختاری دموكراتيك در آن ايجاد شود
تا گروههايی مانند ملی مذهبيها
و نهضت آزادی نيز بتوانند در
آن حضور داشته
باشند.
اين گروهها از سوی جبهه
مشاركت مورد پذيرش واقع شده و در روزههای سياسی اين حزب افراد
ملی مذهبی و نهضت
آزادی حضور داشتهاند ولی گروه عمدهيی كه دارای نفوذ زيادی در
جبهه و حتی دارای حق وتو است(سازمان مجاهدين انقلاب) مخالف
حضور اين گروههاست و ما فكر ميكنيم برای اينكه
جبهه دوم خرداد بتواند نقش عمدهای در انتخابات ايفا كند بايد
اجازه دهد كه
گروههای اينچنينی وارد اين جبهه شوند. سازمان ادوار
در حال تلاش
است كه اين جبهه را متقاعد به پذيرش اين امر كند. در صورتی كه
اين امر تحقق نيابد
جبهه جديدی
ايجاد ميشود، جبههای كه كار خود را بايد از يكی، دو ماه
آينده تحت
عنوان هر نامی مانند جبهه ايرانيان
و جبهه دموكراسيخواه ايجاد
كند.
عدهای قصد دارند دفتر تحكيم را
منحل كنند. البته تحقق اين امر فوقالعاده برای آنها مشكل است
و در
حال حاضر شايد به اين نتيجه رسيدهاند كه با ناكارآمد كردن اين
مجموعه، از برگزاری انتخابات آزاد در آن جلوگيری كنند و با
عبور اعضای انتخابی خود از فيلتر نظارتی مانند انتخابات رياست
جمهوری به جای رييسجمهور، تداركاتچی انتخاب
كنند.
آنها قصد دارند با ايجاد هيات نظارت
در
دانشگاه
و محدود كردن گزينههای انتخاباتی مثلا در انتخابات انجمنهای
اسلامی در
دانشگاهها به اين برسند كه فقط اعضای عضو در انجمنها حق شركت
دارند در صورتيكه
قبلا افرادی كه در انجمن نيز عضويت نداشتند ميتوانستند در
انتخابات شركت كنند. اين
افراد حتی اجازه نميدهند كه مجموعههايی خارج از تحكيم وحدت
ايجاد شود. مثلا
تشكيلاتی تحت عنوان جمهوريخواهان
از دانشگاه يزد تشكيل شد كه به راحتی برای جلوگيری از فعاليت،
آن را معلق كردند. من به اين افراد هشدار ميدهم كه دانشگاه را
با جاهای ديگر اشتباه نگيريد، اتخاذ چنين سياستهايی در
دانشگاه هزينههای زيادی خواهد داشت.
موسوی خوئينی با يادآوری تجربه دومين
انتخابات شوراها و انتخابات مجلس هفتم گفت: گروهی به نام
آبادگران از سوی جناح
محافظهكار در اين دو انتخابات حضور پيدا كردند و با حضور خود،
افراد سرشناس
گروههای سنتی جناح محافظهكار را يا كنار گذاشتهاند و يا
درصدد به حاشيه راندن
آنها هستند و به طور كلی در ميان اين افراد
افكار نظامی رسوخ دارد. اين
افراد با
گرفتن فرمان،
خود را منسجم ميكنند در حقيقت آنها فقط
اجراكننده
دستورات هستند و
اگر در مجلس هفتم مشاهده ميكنيم كه در بين اصول گرايان در
بعضی مواقع در اتخاذ
مواضع اختلافات و حتی تضادهايی وجود دارد به اين علت است كه
اين هماهنگی مدتی طول
ميكشد. اين گروه علاوه بر داشتن روحيه نظاميگری درصدد
امنيتی كردن فضا
هستند.
اكنون از سوی موتلفه به
عنوان يكی از گروههای سنتی محافظهكاران، عسگراولادی به عنوان
كانديدا مطرح شده
است، در حالی كه همين آقای عسگراولادی و دوستانش در انتخابات
مجلس هفتم بر اثر فشار
همين گروههای جديد مجبور شدند صحنه انتخابات را ترك كنند. |