معصومه عبهر"رئيس پليس زنان تهران وپليس امنيت عمومی تهران
بزرگ، به مناسبت هفته پليس در مصاحبه ای باروزنامه ايران،
نمايش نحوه دام گذاری پليس برای زنان خيابانی در نمايشگاه
نيروی انتظامی را از برنامه های واحد تحت امر خود در اين هفته
اعلام می كند. ديگر عناوين وظايف پليس زن نيز همگی به مداخله
پليس زن در هنگام ارتكاب جرم« توسط زنان» اشاره دارد و البته
حرفی از جرايمی كه به وفور«عليه زنان» صورت ميگيرد، در ميان
نيست. پس از خواندن اين خبر، به اين نمايشگاه سری زدم. بعد از
ظهر چهارشنبه 15 مهر وارد محوطه نمايشگاه بين المللی تهران
شدم. از هر كس سوال كردم نه از نمايش دام گذاری خبر داشت و نه
عبهر رئيس پليس زنان را می شناخت. برای آنكه دست خالی برنگشته
باشم در نمايشگاه چرخی زدم. در نمايشگاه نيروی انتظامی خبری از
غرفه زنان پليس نبود، ولی يك غرفه به دانشجويان دختر نيروی
انتظامی اختصاص داشت. چند عكس از دانشجويان در چادر سياه نيمه
دوخته و تفنگ در دست و چند پايان نامه با عناوينی شامل حجاب ،
بی حجابی ، بد حجابی و...تمام آن چيزی است كه در آنجا ديدم.
پس از بازديد از غرفه " مبارزه با مفاسد اجتماعی "قطعا متقاعد
ميشويد كه علت العلل تمام مفاسد اجتماعی زنان و دختران هستند و
حتی اگر جرمی عليه آنها صورت گيرد مسبب اصلی ، تنها و تنها خود
آنان هستند و نيز هرگاه چند دختر و پسر در يك مكان، حتی در
اردوی تفريحی دانشگاه كنار هم باشند قطعا مشغول فساد و فحشا
هستند.
پديده بدحجابی ويا مانكنهای متحرك
بد حجابی يا مانكن های متحرك يكی از مواردی است كه درتابلوی
ديوار غرفه اينگونه به آن اشاره شده است : "مدتی است برخی از
زنان و دختران جوان تحت تاثير تبليغات سوء، تصاوير ماهواره و
اينترنت مبادرت به استفاده از البسه بسيار تنگ و كوتاه و بدن
نما مينمايند، غافل از اينكه با استفاده از اين نوع پوشش مبتذل
مغاير با فرهنگ اسلامی و ايرانی چه شخصيت ...{ سه نقطه در متن
اصلی است} را از خود ارائه ميدهند در سطح اجتماع به تردد
پرداخته كه علاوه بر ايجاد نارضايتی اجتماعی، در بعضی از موارد
افراط و تفريط آنان در نحوه پوشش و استفاده از لوازم آرايش كار
را بر خانواده های آنان نيز سخت نموده تا جايی كه طلب استمداد
از نهادهای اجتماعی شده است تا با اين پديده ناميمون برخورد به
عمل آيد. آيا اين افراد به عاقبت اين كار انديشيده اند؟چگونه
مزاحمت هايی كه بر اثر نوع پوشش آنها توسط افراد لاابالی به
وجود ميآيد آسايش را از آنان و خانواده های آنان سلب خواهد
نمود؟ اين تصاوير مربوط به دختران و زنان بدحجاب دستگيرشده
توسط نيروی انتظامی است كه اينگونه خود را در معرض نمايش و خطر
احتمالی فرصت طلبان قرار داده اند."
زير اين مطلب عكسهای دو دختر با شلوارهايی سفيد تا روی مچ پا،
دختری با مانتوی قهوه ای كه تا كمر دكمه دارد و دختر ديگری با
مانتوی صورتی تنگ، قرار دارد. عنوان تابلوی ديگر« مجالس پارتي»
است: « پارتی يكی ديگر از مصاديق فساد و پديده های وارداتی به
عنوان يكی از الگوهای تجدد و تمدن غرب موجب اجتماع جوانان (
دختر و پسر) به صورت مختلط با يكديگرگرديده و نتيجه آن اشاعه
فساد وفحشاء و لااباليگری و سست نمودن بنيان ارزشهای دينی و
فرهنگی در جامعه است. اينگونه مجالس كه تحت عناوين جشن تولد،
سالگرد ازدواج، فارغ التحصيلی و...معمولا با اهداف مختلف
برگزار ميگردد و فيلمهای تهيه شده از آن ضمن آنكه در بين عموم
پخش ميشود، مشكلات عديده ای برای شركت كنندگان جهت سوء استفاده
های بعدی از آنان به وجود می آورد.»
در ميان چند عكس كه از مراسم خصوصی افراد در منزل آنها برداشته
شده، عكسی مربوط به يك اردوی دانشگاهی به چشم ميخورد كه دختران
با مانتو و مقنعه در كنار پسران عكس گرفته اند و در تابلوی
بعدی كه به نام " هشدار" است آمده "والدين گرامی مراقب حجاب و
نحوه پوشش فرزندانتان باشيد. در بررسی به عمل آمده پيرامون چند
شبكه فعال در اغفال زنان و دختران، يكی از اولين دلايل انتخاب
و جذب افراد، حجاب نامناسب آنان بوده است." در پايين اين مطلب
عكسی از يك دختر 9- 8 ساله به چشم ميخورد كه چفيه و روسری و بر
روی آن چادر به سر دارد.
ازمسؤول غرفه اداره گذرنامه علت الزامی بودن داشتن حجاب كامل
برای دختران 6 ساله را، در عكس گذر نامه ميپرسم. او ضمن اينكه
نيروی انتظامی را « تنها» مجری اين قوانين ميداند ميگويد :"
چون اعتبار گذرنامه 5 سال است و در اين مدت دختر به سن تكليف
ميرسد و حجاب بر او واجب ميشود، آنها پيشاپيش جلوی اين گناه
احتمالی را كه با هيچ قاعده و قانون فقهی سازگار نيست می
گيرند. او توضيح بيشتری نميدهد و می گويد حق مصاحبه ندارد.
"در غرفه بعد، دو عروسك زن و مرد پشت ميزی نشسته اند. دختر با
روسری نيمه افتاده و سيگاری گوشه لب وپسر با يك كاپشن و بطری
مشروب در كنار، و روی تكه كاغذی نوشته شده: تدريس خصوصي!
آلبوم عكسهای مربوط به آسيبهای اجتماعي
از عكسهای معتادان و متكديان كه بگذری به عكس دخترانی برميخوری
كه در حال قدم زدن هستند. هر چه سر تا پايشان را نگاه می كنی
نشانی از آسيب اجتماعی در آنها نمی بينی و وقتی ناچار از مسؤول
غرفه در اين باره سؤال ميكنی در پاسخ ميگويد: اين افراد به
تنهايی در حال ولگردی هستند.
حالا كه با ديدن اين غرفه، كاملا خطر حضور دختران در جامعه را
درك كردی ، نوبت به فاجعه بعدی ميرسد كه نيروی انتظامی تنها
نهادی است كه از وقوع و شدت آن آگاه شده است! در غرفه حفاظت
اطلاعات ناجا، بخش عمده ای به خطرات گسترش« سازمانهای غير
دولتی دارای مجوز» اختصاص يافته است. در يكی از تابلوها هم «
تخلفات مؤسسات غير انتفاعی
NGO»
تشريح شده كه شامل بخشهای مختلف اجتماعی، اداری، اقتصادی و
سياسی است. در بخش تخلفات اجتماعی اينگونه ميخوانيد:« جرائم
عمومی، فساد اخلاقی، عدم رعايت شئونات اسلامی، سوء استفاده
ازشخصيت حقوقی مؤسسه».
در بخش ديگری با عنوان « چالشها و آسيب پذيريهای تشكلهای غير
دولتی
NGO
» مطالب زير درج شده:
1- سوء استفاده جريانهای سياسی در جهت نيل به آرمان و آمال
حزبی خود و ايجاد بحران
2- سوء استفادهNGO
از معافيتهای مالی و پرداختن به امور اقتصادی و سوء استفاده از
عناوين تشكلهای غير دولتي
3- اجرای سياستهای مشكوك استكبار جهانی تحت عناوين جذابی مانند
حقوق زن و حقوق بشر و حقوق كودك
5- تلاش برخی از اركان حكومتی برای خارج كردن
NGO
ها از نظارت ناجا
6- تدوين قوانين و مقرراتی كه در جهت حذف هرگونه كنترل و مجوز
باشد.
7- گسترش فرهنگ غرب و تهی كردن مردم از فرهنگ اصيل خود.
نكته سنجی و تيز بينی ناجا آنقدر زياد است كه كوچكترين فسادی
از چشمان تيزبين آنها پنهان نمی ماند. يك نمونه آن جلوگيری از
كار زنان در كافی شاپها و سرويس دادن آنها به آقايان است كه
يكی از دلايل مهم گسترش فساد و فحشاء است. البته عكس آن هيچ
مشكلی ندارد و معلوم هم نيست پذيرائی از آقايان با پذيرائی از
خانمها چه تفاوتی دارد.اين مطلب در مصاحبه مطبوعاتی رئيس اداره
نطارت بر اماكن ناجا در بخشی از اين نمايشگاه بيان ميشود. اين
نمايشگاه روز 18 مهر به كار خود پايان داد و اگر شما از كسانی
هستيد كه از آن بازديد نكرده ايد مسؤول همه فساد و فحشايی كه
خود يا خانواده تان دچارش خواهيد شد خودتان هستيد چون عصاره و
چكيده تمام معضلات جامعه در آنجا به رايگان و با موشكافی و
توضيح كافی در اختيارتان بوده است.
پس ميتوان اميدوار بود، با لغو مجوز تمامNGO
ها، جداسازی تمام مكانهای فعاليت زنها از مردها ( البته در اين
صورت جای آقايان خيلی تنگ ميشود، بهتر است اصولا زنها در خانه
بمانند، مگرهزاران سال كه زنها در خانه بوده اند از اين مشكلات
پيش آمده بود؟ قديمی ها حتما يك چيزهايی ميدانستند!) و ...
مشكل امنيت در ايران حل شود. تحصيل برای زنان هم چون ممكن است
منجر به كلاسهای تدريس خصوصی يا اردوی مختلط شود تكليفش روشن
است و با مبارزه با چنين بدعتهائی قطعا ديگر شاهد جنايت پاكدشت
، خشونت خانگی عليه 66% زنان ، فرار دختران از خانه ، تقاضاهای
ميليونی مهاجرت ، افسردگی نيمی از مردم ايران ، خود كشی و
خودسوزی زنان و وجود 20 مرد خيابانی در برابر هر 1 زن خياباني(
از تعداد ترمزو بوق بر ثانيه ، در برابر يك زن كه منتظر تاكسی
است به اين عدد ميرسيم) و ... نخواهيم بود. حالا كه فهميدم در
چه مملكت امنی زندگی می كنم جا دارد به برادران نيروی انتظامی
خسته نباشيد بگويم! |