خبرگزاری دانشجوئی ايران نتايج يك تحقيق وسيع، پيرامون خشونت
خانگی را كه در 28 استان كشور را منتشر كرد.
بموجب اين تحقيق، يك سال اول ازدواج، دوران تنگنای مالی، پس از
تولد فرزندان، ميانسالی و دوران بارداری پرخشونتترين دورههای
زندگی زنان ايران است.
موارد رايج خشونت ها عليه زنان ايران عبارتند از:
بهانهگيريهای پی در پی، داد و فرياد و بداخلاقی با زن (4/38
درصد)، قهر و صحبت نكردن شوهر با همسر و خودداری از گفتگو در
مورد مسائل فيمابين، (9/37 درصد)، به كاربردن كلمات ركيك و
صحبتهای بيرون از نزاكت و دشنام (8/30 درصد) محكم كوبيدن به
در، به هم زدن سفره، انداختن ميز ناهارخوری، (25 درصد)، سيلی
زدن (6/22 درصد)، ايجاد فشارهای روحی روانی با رفتار آمرانه و
تحكمآميز (7/20 درصد) منت نهادن مداوم از بابت تامين معاش و
عهدهداری زندگی و سركوفتهای روانی پی در پی، (9/17درصد)،
تحقير و خجالت زده كردن نظير بياحترامی، بيارزش تلقی كردن و
بردن آبرو پيش ديگران (5/17 درصد)، كشيدن و هل دادن (8/16
درصد) ممانعت از كاريابی و اشتغال در بيرون خانه و يا ادامه
اشتغال (8/16 درصد)، ايجاد محدوديت در ارتباطات فاميلی (6/16
درصد) ايجاد مداوم احساس درماندگی (6/15 درصد)، زدن با مشت و
يا چيز ديگر (5/15 درصد) لگد زدن ( 3/16 درصد) از بين بردن
كرامت انسانی و عزت نفس (5/12 درصد)، ايجاد محدوديت در ادامه
تحصيل، مهارتآموزی و مشاركت در انجمنهای اجتماعی (3/11 درصد)،
كتككاری منجر به سقط جنين (2/1 درصد) زدن تا حد نقص عضو (3/1
درصد)، زدن تا حدی كه فك يا بينی شكسته است (5/1 درصد)، زدن تا
حدی كه پرده گوش پاره شده است (5/1 درصد)، شكستن دندان (6/1
درصد)، زدن تاحدی كه دست و پا شكسته است (2 درصد) جلوگيری از
نگهداری فرزندان در زمان متاركه (2 درصد) ازدواج مجدد شوهر
بدون رضايت همسر (2 درصد) مجبور كردن به سقط جنين (5/2 درصد)
زدن تا حدی كه دندانها لق شده است (5/2 درصد)
برآورد كلی انجام شده مربوط به گستره خشونت خانگی در 28 مركز
استان كشور نشان ميدهد 66 درصد خانوادههای مورد مطالعه از
اول زندگی مشترك تا زمان اين تحقيق حداقل يك بار تجربه خشونت
خانگی با تعريف عام آن را داشتهاند. در 30 درصد خانواده ها،
حداقل يك بار در طول زندگی مشترك خشونتهای فيزيكی جدی و حاد و
در 10 درصد خانوارها خشونتهای منجر به صدمات موقت و يا دائم و
جدی گزارش شده است.
همچنين تحت نظر قراردادن و ايجاد محدوديت در تماسهای تلفنی و
رفت و آمدهای روزانه، تهديد به ترك خانه، تهديد شوهر به آوردن
بلا بر سرخويش و يا اقدام به خودكشی، تهديد به آزار و اذيت
فرزندان، تهديد و شكايت به پليس و دادگاه عليه زن و اقوام او،
تهديد به طلاق و يا تهديد به ازدواج مجدد و آوردن هوو، بيگاری
كشيدن در انجام امور، تهديد به كشتن فرزندان و اقوام و خويشان،
ندادن خرجی و ايجاد مضيقه مالی و اجبار برای درخواست پول،
جلوگيری از استقلال مالی، مجبور كردن به فروش اموال، عدم دستری
به درآمد و پس انداز، دخل و تصرف در اموال، امتناع از طلاق
عليرغم اصرار زن به متاركه، مجبور كردن به ديدن عكسهای مبتذل،
اجبار در روابط زناشويی ناخواسته و غيرمتعارف، عدم بكارگيری
وسايل پيشگيری از بارداری درحالی كه مرد دچار بيماری واگيردار
است، حاملگی ناخواسته و جلوگيری از مصرف داروهای ضدبارداری،
متهم كردن به بيمبالاتی در مسايل ناموسی، شك و بددلی، محروم
كردن از غذا و دارو در زمان بيماری، زندانی كردن، اخراج از
خانه، كشيدن، گرفتن و بستن، لگد زدن، گازگرفتن، كتك كاری مفصل،
چنگ انداختن و كشيدن موها، زدن تا حد كبودی زير چشم، زدن تا حد
لق شدن دندانها، زدن تا حد از دست دادن دندانها، شكستن دست يا
پا، پاره شدن پرده گوش، بستری شدن و رفتن نزد دكتر، شكستن فك و
بينی و بيهوشی از جمله ديگر خشونتهايی هستند كه از سوی زنان به
عنوان خشونتهای خانگی تجربه شده است.
در مورد نوع شكلگيری ازدواج 8/63 درصد زنان ناچار به قبول
ازدواج تحميلی و كاملا تحميلی شده اند، صرفا 8/8 درصد ازدواج
كاملا غيرتحميلی داشتهاند.
نحوه تربيت كودكان عمدهترين عامل اختلاف زن وشوهر
تربيت بچهها، تصميمگيری در مورد مسائل مهم زندگی، دخالت
بيجای ديگران، طرفداری بيدليل يكی از والدين از بچهها،
ولخرجی همسر، نبود امكانات اساسی در زندگی، تفاوت سليقه در
روش زندگی و معاشرت با نامحرمان، 8 مورد از موضوعات عمده موجب
اختلاف در خانواده هاست.
بررسی سطح درآمد و تاثير آن بر خشونت خانگی نيز بيانگر آن است
كه زنان در خانوارهايی با هزينههاي75 هزار و 226 تا 300 هزار
تومان شاهد بيشترين و كمترين ميزان خشونت در شاخصهای كلی و
شدت صدمات ناشی از خشونت بودهاند. |