ماجرای كشته شدن تعداد زيادی از كودكان پاكدشت خيلی تكان دهنده
تر از آن است كه قابل تصور باشد. با دقت اوليه به چند نكته مهم
می توان توجه كرد:
1-
چقدر دردناك است كه در طول اين مدت كه حتماً پدران و مادران و
خانواده آنها به در و ديوار می زده اند كه از فرزندشان خبری
داشته باشند و پارتی ای برای پی گيری نداشته اند و بی پاسخ
مانده اند كه خبری نيست.
2-
نيروهای اطلاعاتی و انتظامی ما نيروهای قوی ای هستند. نشان
داده اند كه در ماجراهايی كه انگيزه دارند به خوبی می توانند
آن را رد يابی و ريشه يابی كنند. در اين ماجرا نيروی انتظامی و
بخش اطلاعاتی آن وظيفه اصلی را دارد. در مورد برخورد با سينما
يا برخورد با مسأله بدحجابی كه انگيزه اصلی است! و يا حتی
مساله قاچاقچيان و ترافيك و حوزه سياست نشان داده اند كه توانا
هستند و خوب هم توانا. آنها بايد پاسخ دهند كه در اين ماجرا و
احتمالاً ماجراهای ديگری كه در حال وقوع است چه كرده اند و چه
نوشدارويی پس از مرگ سهراب ارائه كرده اند. فرمانده نيروی
انتظامی اين خوبی را داشته كه گفته در اين مورد پاسخگو است.
منتظر هستيم.
3-
در تو در توی ا ين كشور بزرگ و زير اين پرده نازك معنويت تبليغ
شده، دنيای لجنی خوابيده است. جنايت
و فقر غوغا می كند. اين درد دل همه شماهاست و هركس اندك
عقلی داشته باشد برای آينده اين كشور كه اولويتهای آن به شدت
به هم ريخته است نگران می شود. آری، اولويتها به هم ريخته!
حفظ امنيت فرزندان مردم كه كشته نشوند از خيلی از چيزها اوليت
بيشتری دارد! |