جمعی از فعالان دانشجوئی كه بدنبال درگذشت حاج داود كريمي( از
فرماندهان و پايه گذراران سپاه پاسداران) به ديدار سيد هاشم
آغاجری در خانه وی رفتند. او در اين جمع گفت:
برخی صاحبان قدرت علاوه بر تقسيمبندی شهروندان به شهروند
درجه يك ودرجه دو جانبازان را هم درجه بندی كردهاند و كسانی
مثل"حاج داود كريمی” ظاهرا از جانبازان درجه دو بود.
برخورد ابزاری با اسلام و مقدسات همان چيزی است كه در تبليغاتی
كه پس از شهادت حاج داوود از طريق رسانههای رسمی صورت گرفت.
داود كريمی در سالهای گذشته به جرم ايستادگی بر سر عهد و
پيمان و عدم تمكين در مقابل ناجوانمرديها توسط برخی صاحبان
قدرت مطرود شد و سالها در رنج و تنهايی زندگی كرد.
عدهای در اين كشور حتی جانبازان را هم در راستای خواستههای
خود قرار ميدهند و با استفاده ابزاری از آنان باعث ايجاد
فاصله ميان اين نسل و نسل جوان ميشوند, اين برخوردهای ابزاری
با دين و ارزشها باعث فاصله افتادن ميان مفاهيم مقدس با نسل
جوان شدهاست. اين افراد دم از ارزشها ميزنند و از سوی
ديگر تعبير ديگری از ارزشها ارايه ميكنند و از اين رهگذر
شايد جوانان حق دارند كه داوری ديگری نسبت به اين مسايل داشته
باشند.
آغاجری با ابراز تاسف از اين كه از جانبازی و مسئله شهادت برای
تئوريزه كردن خشونت استفاده ميشود گفت:
انگار كه جانبازان وسيله سركوب سياه عليه مردم و آزاديهای
آنها بوده اند. باتبليغاتی كه می شود جانبازان به جای اين كه
يادآور چهره امام حسين (ع) باشند، نشانگر پيراهن سياهها
موسيلينی
و
هيتلر
شدهاند و به همين دليل جوانان كه ناسپاسی ميكنند شايد حق
داشته باشند.
وی تاكيد كرد: يكی از وظايف ما اين است كه چهره واقعی شهدا و
جانبازان را به مردم نشان دهيم.
آغاجری با بيان اين مطلب كه من نه به عنوان يك جانباز كه به
عنوان يك ناظر سخن ميگويم, اظهار داشت: در ميان جانبازان
تنها به تعداد محدودی كه نور چشمی هستند, توجه ميشود؛ بقيه
جانبازان كه جوانی و سلامت خود را در راه آرمانها و اهداف
مقدس دادهاند احساس ميكنند كه آرمانهايشان كه همان
آرمانهای مردم درسال 1357 بود پايمال شده است.
شهدا نه در منطق اين جهانی كه فراتر از اين حرفها عمل
كردهاند و آنها هستی خود را با خدا معامله كردند؛ اما در عين
حال به دنبال ايجاد تغيير در اين جهان هم بودند. آنها صوفيان
خانقاه نشين و درويشان خلوت نشين نبودند, بلكه كسانی بودند كه
ميخواستند از همين جامعه و جهان به خدا برسند. |