ايران

پيك

                         
 

از قنداق بچه در سيمای ج.ا

گل و گردنبند در می آيد!

                                                                                                                 آرمين محسن
 

يكى از مهم ترين اتهامات دكتر سيدهاشم آقاجرى در محاكمه جنجا ل آفرين وى «تخفيف مقام و جايگاه ائمه معصومين(ع) ...» بود. دكتر آقاجرى در سخنرانى همدان خود به نقد برخى عقايد خرافى پرداخت و همين سخنان، مستند اتهام ارتداد او شد. حكمى كه موضوع مجادلات داخلى و سوژه بحث هاى سياسى بى نظيرى درباره ايران گرديد.

دكتر آقاجرى در جلسات دادگاه دائماً بر اين نكته تاكيد مى كرد كه هدف من نقد يك ديدگاه انحرافى بوده است و مخالفان وى ضمن انكار وجود چنين ديدگاه هايى در تاريخ تفكر شيعه، او را به تخفيف ائمه هدى(ع) متهم مى كردند. چنانكه در حكم دادگاه اخير آقاجرى تحت عنوان «تخفيف ائمه معصومين(ع) ...» آمده است: «متهم ... در ادامه صحبت با طرح مطالب سخيف و عباراتى موهن از چگونگى صفت ائمه طاهرين ياد مى كند. ايشان هرچند در مقام دفاع از خود عنوان داشته است كه در مقام نقد اين ديدگاه بوده است، ولى با توجه به اينكه ايراد انتقاد فرع بر مطرح شدن اصل موضوع است و در عالم تشيع چنين ديدگاهى ... وجود ندارد و متهم نتوانسته است در اين خصوص مستندى ولو غلط ارائه كند و اصولاً روش نقد با استهزا و تمسخر كاملاً متفاوت است. همان گونه كه در فيلم سخنرانى مشخص است نحوه پرداختن به عبارات و حتى آهنگ صدا و حركت اعضا و جوارح متهم در حين اداى عبارات حكايت از نقد ندارد.»

در اين نوشتار قصد آن نداريم نشان دهيم ادعايى مبنى بر اينكه در عالم تشيع چنين ديدگاهى وجود ندارد تا چه اندازه به صواب نزديك است. همچنين نمى خواهيم درباره پديده غلو در تاريخ شيعه و افكار غاليان و نيز احاديث موضوعه اى كه از طريق ايشان وارد مجامع حديثى شيعه شده است سخن بگوييم. مرورى بر احاديث باب كيفيت خلقت ائمه(ع) و ارواح طيبه ايشان در كتاب بحارالانوار و ملاحظه اسناد و راويان حديث و نيز تلاشى كه مرحوم مجلسى به رغم پايبندى شديد به ظاهر روايات براى توجيه و تاويل آنها مى كند خود گويا است. در اين مقام صرفاً به ذكر يك نمونه از اين دست آن هم نه از كتب روايى بلكه به روايت صداوسيماى جمهورى اسلامى ايران بسنده مى كنيم تا معلوم شود چنين تلقياتى به نام دين نه در تاريخ گذشته بلكه در عصر حاضر هم قائلان و طرفدارانى دارد يا خير؟

روز ميلاد مبارك مولاى متقيان (ع) صداوسيماى جمهورى اسلامى ايران كه على القاعده بايد از چنين مناسبت هايى براى ارتقا و آگاهى و افزايش ارادت مردم مومن و عاشق ائمه اطهار(ع) استفاده كافى ببرد برنامه اى پخش كرد كه در آن گوينده ماجراى تولد و كودكى مولا(ع) را به اين صورت تشريح مى كرد.

«وقتى مولا به دنيا آمد مادر وى فاطمه بنت اسد خواست او را قنداق كند اما هرچه كرد فرزند اجازه نمى داد و بند قنداق را باز مى كرد. مادر گفت: فرزند دلبندم، چرا چنين مى كنى! اين رسم و شيوه ماست. كودك تازه تولد يافته بايد قنداق شود و كودك همچنان با پاهايش قنداق را پس مى زد تا آنكه به صدا آمد و گفت مادر يادت هست وقتى مرا باردار بودى رفتى لب چشمه آب بيارى. ناگهان شيرى در برابر تو ظاهر شد، ترسيدى به تو حمله كند اما در همين زمان سوارى ناشناس سررسيد و شير در برابر او زانو زد و نشست و تو به پاس اين كار گلى از كنار چشمه چيدى (و به روايتى ديگر كه در كتاب ها آمده گردنبند خود را درآوردى) و به آن سوار دادى. (تصور كنيد در سرزمين خشك و بى آب و علف مكه چشمه اى باشد و گل و بوته و سبزه و درختى و بيشه اى كه در آن شير رفت و آمد كند) بگذريم. گوينده ادامه داد: كودك پس از بيان اين خاطره گفت: مادر آن سوار من بودم و سپس گل (و به روايتى گردنبند) را به مادر داد و گفت اين همان است كه به آن سوار دادى.»

اينكه در هر عصرى ولو در عصر علم و آگاهى و تكنولوژى افرادى باشند و چنين مطالبى را به نام دين باور داشته باشند امرى شگفت نيست. ممكن است گفته شود مگر قائلان چنين عقايدى در چه حدى از اعتبارند كه دكتر آقاجرى به نقد افكار ايشان پرداخته است. اما سخن اين است كه اين سخنان از صدا و سيماى جمهورى اسلامى ايران به عنوان رسانه و نشر دهنده عقايد ناب، اصيل و ترويج خلوص دينى پخش مى شود. اگر كسى از مسئولان صداوسيما كه در جريان محاكمه آقاجرى در پوشش اخبار دادگاه وى بسيار كوشا بودند و اعتراضى به اين برنامه مى كرد و يا اگر پخش برنامه با محتواى عقايد اينچنينى به نام عقايد دينى به همين يك مورد محدود بود قطعاً مى توانستيم آن را به حساب غفلت بگذاريم و بگوييم به قول معروف از دست در رفته است. اما وقتى به خاطر اين جفاى آشكار در حق عقايد متعالى اسلامى و شيعى از مردم عذرخواهى نمى شود كه هيچ، بلكه نمونه هاى ديگرى از همين سنخ را دائماً مشاهده مى كنيم ديگر نمى توان آن را حمل بر غفلت و از دست در رفتن كرد.اما فراموش نكنيم يك استاد مسلمان جانباز دانشگاهى با نقد همين افكار و عقايد و با اين منطق كه آنچه نقد كرده است اصلاً در تاريخ شيعه هيچ قائلى ندارد، به ارتداد و اعدام محكوم شد و دو سال تمام در زندان به سر برد

  
 
                      بازگشت به صفحه اول
Internet
Explorer 5

 

ی