محمد خاتمی كه پس از سفر به جمهوری ارمنستان راهی جمهوری
بلاروس شده است، در پايتخت اين جمهوری "مينسك" با مقامات اين
كشور ملاقات كرد. خاتمی پس از ادای احترام در بنای يادبود
قهرمانان جنگ عليه فاشيسم، در برابر انديشمندان و آكادرميسين
های بلاروس سخنرانی كرد. او در بخشی از سخنرانی خود گفت:
«... من، به عنوان رهروی كوچك اما
اميدوار به افق بلند «گفتوگو»، فرصت حضور در جمع دانشمندان و
فرهيختگان كشور دوست
-
بلاروس - را به عنوان يادآورندهای بر «ندانستن» و
برانگيزانندهای بر «گفتوگو» امری فرخنده ميدانم و آن را
مغتنم ميشمارم.
برای فهميدن ديگران بايد با آنان به سخن نشست، به آنان گفت و
از آنان شنيد و بر آگاهی خود افزود.
ماندن در يك عالم و يك ساحت، برای انسانها و جوامع، نه مطلوب
است و نه ممكن. بايد به جهانهای ديگر راه برد و از آنها
آموخت.
رخدادهايی كه جهان امروز ما را در گردونهی هولناك جنگ و خشونت
انداخته، و بشر
امروز را در دو راهی هراسآفرينی قرار داده، ضرورت بازانديشی
در باب مقولهی گفتوگوی تمدنها را بيشتر كرده است. حوادث
نگرانكنندهی جهان امروز، به ويژه روند شتابان و گريزان آن پس
از فاجعهی يازدهم سپتامبر، نشانگر آن است كه دامنهی
منازعههای جهانی ميتواند سطح دولت
-
ملتها را درنوردد و تا مرزهای تمدنی فراتر رود. جنگافروزان
جهان امروز از هرسويی كه شيپورهای جنگ را به صدا درآورده
باشند، گاه به تصريح و گاه به تلويح، دايرهی منازعه را از حد
نزاع و تنش خاص ميان دو كشور و دو ملت فراتر ميبرند و برای
تسلط
بر افكار عمومی، با بهرهگيری از ابزارهای گوناگون رسانهای
خويش، چنان وانمود
ميكنند كه گويا به جد، نبردی در ميان تمدنها رخ داده است.
»
خاتمی در بخش ديگری از سخنان خود گفت:
« آن چه در عالم سياست ميگذرد با آن چه در جهان انديشه و علم
و در حوزه تفكر جاری است، كاملا متفاوت است؛ بيش از دو دهه است
كه تمدن غرب رويكرد نقادانه به خويشتن را
آغاز كرده و اكنون تمدن اسلامی نيز پای خود را از دورهی
شيفتگی بيچون و چرای به
خود، و نفرت تنگنظرانه به ديگری، فراتر نهاده است. به عنوان
يك مسلمان، با خشنودی فراوان ميگويم: امروزه متفكران جهان
اسلام نيز گفتوگوی انتقادی با خويشتن را آغاز
كردهاند. جهان سياست مستعد ستيزههای تمدنی است، با گفتوگوی
تمدنها افق مفاهمه را
روشنتر كنيم.
مهار سياست را به اخلاق و مهار قدرت را به
مردم بسپاريم تا راه را بر گفتوگو در
جهان واقعی بگشاييم.
|