يكى از بزرگترين ساختمانهاى ادارى دنيا ساختمان وزارت دفاع
آمريكا يا همان پنتاگون است كه به دليل موقعيت شكلى آن از نام
لاتين پنتا به معناى پنج در آن استفاده شده است. اين ساختمان
عظيم سه برابر محيط آسمانخراش «امپايراستيت» در نيويورك و
دوبرابر مركز تجارى شيكاگو مساحت دارد. افراد زيادى هستند كه
خارج از محيط اين ساختمان عظيم را ديده اند ولى تعداد اندكى
توانسته اند واردآن شوند. پنتاگون خود يك نوع شهر است. حدود
۲۳هزار
نفر كارمند دارد كه كارمندان از افرادنظامى وغيرنظامى تشكيل
شده اند.
۱۶پاركينگ
پنتاگون روزانه حدود
۸۷۷۰
ماشين را در خود جاى مى دهند.
۶۹۱
آبخورى، مصرف روزانه
۴۵۰۰
فنجان قهوه و متوسط تماس تلفنى
۲۰۰هزار
در روز نشاندهنده حجم گسترده فعاليت اين مركز است. ساختمان
پنتاگون كه در زمانهاى اوليه جنگ جهانى دوم ساخته شده هنوز
محكم و استوار است. آن زمان ساختمان پنتاگون، اين شكل نبود،
ولى در سال۱۹۴۳
و با صرف
۸۳ميليون
دلار هزينه (در آن زمان) به شكل كنونى درآمد.
اين ساختمان بزرگ محل كار وزيردفاع آمريكا است. شخصيتى كه از
۱۱سپتامبر
به بعد بايد او را وزير جنگ ناميد. پنتاگون محلى است كه
جمهوريخواهان آمريكايى به آن ارادت خاص داشته و در طول تاريخ
نوين سياست آمريكا همواره مقر اصلى آنها بوده است.
تئوريسين هاى بزرگ جنگ و سياستمداران ورزيده كه بيشتر آنها
يهودى هستند، در اين مركز گزارشهاى مختلفى از سراسر دنيا جمع
آورى كرده و آن را تحليل مى كنند. از
۱۱سپتامبر
به بعد ديگر اين وزير خارجه نيست كه در كنار رئيس جمهور جاى
دارد و درباره تحولات اخير سياسى با او مشورت مى كند. حالا دو
عضو ثابت و قدرتمند ديگر نيز هستند: وزير دفاع و مشاور امنيت
ملى.
جاسوس اسرائيلى در پنتاگون
هفته گذشته خبر كوتاه ولى عجيبى روى خط خبرگزاريهاى خارجى ديده
شد. يكى از كارمندان عالى رتبه پنتاگون با اتهام جاسوسى مواجه
شد. پليس فدرال آمريكا ـ اف بى آى ـ گزارش داد و تأييد كرد كه
يك جاسوس اسرائيلى در سطوح عالى پنتاگون شناسايى شده است.
«هرالد ساندى » با ذكر اين خبر و به نقل از راديو محلى گزارش
داد كه اين جاسوس اسناد محرمانه پنتاگون را كه مرتبط با
اطلاعات ايران بوده به اسرائيل تحويل مى داده است. مقامات
اسرائيلى به سرعت اين اتهام را تكذيب كردند. هرچند اين اتهام
تكذيب هم به دنبال دارد چرا كه اسرائيل احتياجى به سرقت
اطلاعات از پنتاگون ندارد و اين اسرائيلى ها هستند كه سياست
راهبردى به خصوص راهبرد نظامى آمريكاييها را تدوين مى كنند. با
اين حال «يووال استاينتيتز» رئيس كميته نظامى و دفاعى پارلمان
اسرائيل در يك نطق راديويى اعلام كرد كه «هرگونه اتهام جاسوسى
اسرائيل در پنتاگون بى پايه و اساس است.»
شبكه خبرى سى بى اس آمريكا كه براى نخستين بار اين قضيه را
برملا كرده بود، گزارش ديگرى منتشر كرد و دلايل مطرح شده و
اظهارنظرهاى رسمى كه حكايت از تأييد مقامات رسمى آمريكا را در
خود داشت، منتشر كرد
. آمريكا اعلام كرد كه اين جاسوس ـ كه در هفته گذشته براى
چندروز نام او را مخفى كردند و حتى به زن يا مردبودن او اشاره
نكردندـ فقط وظيفه داشته درخصوص پرونده دشمن قسم خورده آمريكا
يعنى صدام حسين كار كند اما پا را فراتر گذاشته و فعاليت هاى
ديگرى نيز داشته است.
اف بى آى در گزارش خود اعلام كرد كه اين جاسوس در دفتر «داگلاس
. جى . فيث» از مشاوران عاليرتبه دانالد رامسفلد كار مى كرده و
آقاى فيث همان كسى است كه عهده دار مشاوره به وزيردفاع آمريكا
درباره عراق وايران است .
اين گزارش همچنين افزود كه اسناد دزديده شده از اسناد طبقه
بندى شده و محرمانه دستگاه ادارى دولت بوش در باره ارتباط و
رويه مقابله با ايران بوده و فرد مزبور رابط بين كميته
اطلاعاتى آمريكا ـ اسرائيل بود واطلاعات را از طريق آنجا به
اسرائيل داده است.
طبق گزارش اسناد ياد شده نشان مى دهند كه آمريكا هنوز به رويه
مشخصى درمقابله با ايران نرسيده وراههاى پيشنهادشده زيادى در
آنها به چشم مى خورد و با اين كار اسرائيلى ها قصد داشتند جاى
خود را در حلقه اصلى تصميم گيرى پيدا كنند. اسرائيل پس از حمله
آمريكا به عراق به جاى اينكه احساس امنيت بيشتر كند به ترس
زيادترى مبتلا شده است.
نقش اسرائيل
اسرائيل دراين فكر بود كه با جنگ آمريكا در عراق اوضاع بسيار
بهتر مى شود
. ايران و تركيه درگير قضيه كردها مى شوند واسرائيلى ها علاوه
برپايگاه اينجرليك تركيه، يك پايگاه نظامى ديگر در عراق مى
سازند ومنطقه را به تصرف خود درآورده و خودشان درآن منطقه به
تعيين تكليف براى ديگر كشورها مى پردازند.
اگر اين اتفاق مى افتاد اسرائيل ديگر حتى نگران فعاليت هسته اى
ايران نبود ومى توانست با كوچكترين بهانه اى به تأسيسات ايران
حمله كند وبا حضور نيروهاى آمريكايى درعراق، ايران نمى توانست
در يك جبهه قدرتمند وارد جنگ شود.
اما اسرائيل به اين فكر نكرده بودكه ايران با سياست تنش زدايى
رابطه خوبى باكشورهاى حوزه خليج فارس دارد و مؤثرترين كشور
يعنى عربستان سعودى را با خودهمراه كرده است.
حتى اسرائيل فكر اين را نكرده بودكه با حضور صدام درعراق ،
ايران همواره نگران عملكردهاى دولت عراق بود ولى حالا ديگر
صدام در كار نيست وايران به جاى يك گام به پيش، گامهاى زيادترى
به جلو برداشته و بسيار قدرتمندتر از گذشته در منطقه حضور
دارد. تنها چاره اسرائيل اين بودكه بداند در داخل آمريكا چه مى
گذرد؟ اگر اسرائيل مى فهميد كه تلاشهاى پنهانى در كار است تا
مخاصمه سياسى بين ايران وآمريكا را پايان دهد، آن زمان بايد
تمام عملكردها و برنامه هاى خود را تغيير مى داد و اين تغيير
با احساس ترس زيادى همراه مى شد. اينجاست كه اسرائيل وحشت زده
فقط به لابى صهيونيست ها اتكا نكرد وتصميم گرفت اسناد محرمانه
پنتاگون را به دست آورد. پنتاگون ازاين نظر براى آنها اهميت
داشت كه مى توانستند به تفكرات اصلى سياست راهبردى آمريكاى
نوين ـ يعنى همان نومحافظه كاران ـ پى ببرند. افرادى چون
داگلاس فيث و پل ولفوويتز از طراحان اصلى قضيه هستند واسرائيل
نياز دارد بداند چه اتفاقى در حال گذر است.
سى بى اس در گزارش خود به اين قضيه نيز پرداخت كه آيا اسرائيل
نقشى در حمله آمريكا به عراق و تنظيم سياستهاى آمريكا داشته
است ؟ اما جوابى به اين پرسش داده نشده است.
جاسوس مرموز هنوز دستگير نشده وهنوز هيچ مقام رسمى به نام او
اشاره نكرده و حتى تحقيق وبازجويى از او نيز آغاز نشده. ديويد
سيگل سخنگوى سفارت اسرائيل در واشنگتن با عصبانيت تمام اين
اتهامات را رد كرد و آنها را مضحك و مخاصمه برانگيز خواند. در
اسرائيل و از كميته دفاعى ونظامى پارلمان بيانيه ديگرى صادر شد
كه در آن چنين آمده بود: «اسرائيل در حال حاضر فقط نگران
برنامه هسته اى ايران است ولى حتى به اين خاطر به معاهده
۲۰ساله
خود با آمريكا پشت پا نمى زند و جاسوس به آمريكا نمى فرستد.
مقامات رسمى پارلمان اسرائيل اعلام كردند كه به اندازه كافى بر
جورج بوش رئيس جمهور فعلى آمريكا تأثير دارند كه توسط او ايران
را كنترل كنند و نيازى به اطلاعات بيشتر نيست.
اين درحالى است كه
در سالهاى
۱۹۸۰ «جاناتان
پولارد» افسر اطلاعات عمليات نيروى دريايى آمريكا متهم شد كه
اطلاعات نظامى آمريكا را به اسرائيل مى داده و پس از محكوميت
هنوز در زندان آمريكايى ها است.
اسرائيل فشار زيادى آورد تا پولارد آزادشود. پولارد درنوامبر
سال
۱۹۸۵
درحالى دستگيرشد كه سعى مى كرد خود را به سفارت اسرائيل رسانده
و درخواست مصونيت كند. اسرائيلى ها بارديگر تأكيدكردند كه پس
از قضيه پولارد حدود
۲۰
سال است كه اسرائيل ديگر قصد جاسوسى از آمريكا را ندارد ولى
حالا اين آمريكا است كه قضيه را رها نكرده است.
هويت جاسوس«لارنس
فرانكلين»
همان كسى است كه اتهام جاسوسى متوجه اوست. «جووان كول» از
تحليلگران پنتاگون اشاره كرد كه هدف اين جاسوس تأمين اهداف
جانبدارانه و تندروى حزب ليكود اسرائيل است.
طبق تحليل كول، ليكود از همان ابتدا سه خط اصلى براى آمريكا و
درگيرى اين كشور درجنگ طراحى كرده بود. ابتدا حمله به عراق،
سپس به ايران و درآخر سوريه.
«ديويد وورمسر» از اعضاى اصلى اين گروه جنگ طلب درحزب ليكود
اعتراف كرده كه يكى از اهداف اصلى پس از يازدهم سپتامبر اين
بود كه آمريكا ازطرف اسرائيل وارد جنگ هايى شود كه كمترين
تلفات را به اسرائيل واردكند ولى درعين حال جاى پاى آنها را
درمناطق مختلف ممكن كند.
اما
لارنس فرانكلين سرهنگ نيروى هوايى ارتش آمريكا و عضو سابق بخش
اطلاعات عمليات پنتاگون به عنوان تحليلگر است.
او زمانى در اسرائيل عضو اصلى سفارت آمريكا بوده كه اتهام
جاسوسى او از اين جا سرچشمه مى گيرد. با پايان جنگ سرد
فرانكلين به مسائل ايران علاقه مند شده و آن را دنبال مى كند و
خود اقدام به آموختن زبان فارسى مى كند.
كول كه يك بار او را در يك كنفرانس ديده اعلام مى كند كه زبان
فارسى فرانكلين چندان هم قوى نيست. خيلى ها پيش از اين اعلام
كرده بودند كه فرانكلين يهودى نيست و اعضاى مؤثر جنبش
نومحافظه كاران مستقر در پنتاگون است. فرانكلين از مشاورين
اصلى و مورداعتماد «پل ولفوويتز» مشاور ارشد رامسفلد است و اگر
مداركى را به كميته آمريكا ـ اسرائيل تحويل داده، به طور قطع
از روى سادگى و حماقت نبوده و نقشه اى هوشمندانه تر براى اين
كار طراحى شده است. فرانكلين درحالى بين دو مقام ارشد پنتاگون
يعنى ولفوويتز و فنث به كار پرداخت كه دراصل كارشناس آگاه و
خبره اى در مسائل ايران نبود و پيش از او اين كار به عهده
مايكل لدين بود. لدين براى رسانه هاى ايران نامى آشناست چرا كه
از تئوريسين هاى اصلى سرنگونى حكومت در ايران بوده و هنوز گاه
و بيگاه با نوشتن مقالات و ستون هايى در روزنامه ها بر
گفته هاى خود پافشارى مى كند. غير از لدين «هارولدرود» نيز
دراين قضيه دست داشته، شخص مرموزى كه مجرى دستورات حزب ليكود
درانجمن آمريكا ـ اسرائيل بوده و هنوز از دور دستى براين كار
دارد. لارنس فرانكلين آزاد است و به كار خود ادامه مى دهد وقدرتى
بزرگ اجازه نمى دهد كه وى موردبازجويى قرارگيرد.
پنتاگون؛ كندوى نومحافظه كاران
پنتاگون جايى است كه سياست هاى
۲۰
ساله نومحافظه كاران را پرورش داده و درچندساله اخير آنها را
به ترتيب عملى مى كند. نومحافظه كاران عصرجديد سياست آمريكا را
به خود اختصاص داده اند.
نطفه اين گروه درزمان رياست جمهورى رونالد ريگان بسته شد و
حالا به قدرت رسيده اند و جورج بوش نخستين رئيس جمهورى منتخب
اين گروه در آمريكا است.
نومحافظه كاران نيم نگاهى به مجاهدين خلق (منافقين) دارند و
آنها را به شكلى غيرمستقيم حمايت مى كنند
و حتى در قضيه درگيرى هاى نجف به نيروهاى نظامى آمريكا درعراق
دستور دادند تا از اعضاى اين گروه كه درعراق مستقر هستند،
استفاده
كنند.
نومحافظه كاران گردانندگان اصلى پرونده ايران كنترا بودند و
نقش مرموز خود را هنوز ادامه مى دهند. اين نومحافظه كاران
بودند كه احمدچلبى را حمايت كردند و از اطلاعات و شبكه
اطلاعاتى او استفاده كردند تا جنگ عراق را به راه بيندازند.
آنها انتظاراتى از چلبى داشتند و تا ديدند چلبى
قابل اعتمادنيست او را كنارگذاشته و يك شبه او را از اوج عزت
به حضيض ذلت فروانداختند.
نومحافظه كاران تمام تلاش خود را به كار مى گيرند تا جورج بوش
دوباره رئيس جمهور آمريكا شود و اين را در گردهمايى بزرگ
جمهورى خواهان كه اين روزها درنيويورك اجرامى شود، نشان
داده اند. تلاش نومحافظه كاران اين است كه پايگاه اصلى
تأثيرگذارى را به دست آورند.
رقيب جدى پنتاگون درحال حاضر وزارت خارجه آمريكا است. درجنگ
عراق هم رامسفلد سعى كرد تمام عملكرد و اقدامات پاول را خنثى
كند و دراين كار موفق بود به حدى كه سه هفته پيش ازموعد حمله
به عراق، فرمان حمله را صادركرد. گروه واقع گرايان مستقر در
وزارت خارجه رقيب اصلى نومحافظه كاران هستند و ساكنان خانه پنج
گوش به خانه اى ديگر مى انديشند. |