خامنهای، رهبر
جمهوری اسلامی با
دانشجويان
شركت
كننده
در
طرح
ولايت،
و
همچنين
شورای مركزی
و
جمعی از
اعضای بسيج
دانشجويی و
استادانی كه نزد برده شده بودند، حرف های هاشمی رفسنجانی در
همايش مساجد و نماز جمعه تهران را تكرار كرد وگفت
:
اشغالگران
به
رغم
تجهيزات
گسترده
و
پيشرفته
خود
در
مقابل
هيمنه
معنوی اين
مكان (نجف)
مقدس
شكست
خوردند
و
اين
يكی از
پديدههای
شگفتآور
دوران
ما
است.
امروز
ما
در
يك
كارزار
فرهنگی و
سياسی و
در
واقع
در
وسط
جنگ
دو
هويت
قرار
داريم
و
دشمن
در
اين
ميدان
جنگ
تمام
تلاش
خود
را
به
كار
گرفته
است
تا
اميد،
انگيزه
و
ايستادگی
نسل
جوان
را
در
هم
بشكند.
نظير همين سخنان را
علی اكبر ولايتی، وزير هميشه خارجه رهبر( سالها وزير خارجه و
سپس سخنگوی مجمع اهل بيت رهبري) در اصفهان و بعنوان نطقی
انتخاباتی
تكرار كرد. ولايتی،
بی آنكه بگويد چرا در دوران صدارت خود نتوانسته حرف هائی كه
برای آينده وعده می دهد انجام دهد گفت:
همهی
خدمتگزاران
نظام
و
مردم
بايد
آستين
بالا
بزنند
و
مشكلات
مردم
را
حل
كنند،
ما
ظرفيت
برطرف
كردن
نيازمنديها
را
داريم.
امروز
هيچ
دوست
و
دشمنی
نميتواند
ادعا
كند
كشورهای
بيگانه
در
كشور
ما
نفوذ
دارند
و
در
تصميمگيريهای ما
دخالت
ميكنند.
(اين
ادعا چندان اساسی ندارد زيرا قدرت های جهانی غير مستقيم همان
را می كنند كه مستقيم می كردند و می كنند. از جمله در باره
ادامه جنگ با عراق كه ظاهرا سران جمهوری اسلامی تصميم به ادامه
جنگ گرفتند و اتفاقا علی اكبر ولايتی نيز از مشوقان آن بود،
اما همگان می دانند كه اين خواست امريكا بود و حتی اسناد اين
خواست نيز پس از سقوط صدام حسين منتشر شد.)
ولايتی در بخش
ديگری از سخنان خود، اشاره به ترورهای مشكوت و سازمان يافته در
سالهای پس از انقلاب 57 كرد كه اتفاقا جمعيت مورد علاقه علی
اكبر ولايتی، يعنی "موتلفه اسلامی” همانقدر متهم اين ترورها و
اعدام هاست كه سازمان مجاهدين خلق. ولايتی گفت:
ترورهای هدفمند،
روحانيون
و
ديگر
اشخاص
معتقد
به
نظام
را
در
برميگرفت.
نظير
اين
ترورها
برای كسانی
كه
به
انقلاب
عقيده
نداشتند
هرگز
رخ
نداد.
هيچگاه
به
مليگراها،
بنی صدر
و
نزديكان
آنها
تعرضی نشد.
بايد
ديد
اين
هدفگيريها
به
چه
سمتی بوده
است.
) اين
استدلال را می توان درباره سران ارتجاع مذهبی، سران سرمايه
داری بزرگ تجاری، يعنی دو بازوی حكومتی كنونی در جمهوری اسلامی
نيز مطرح كرد و پرسيد: چرا شما را ترور نكردند؟ چرا بادامچيان
و پرورش و لاجوردی و عسگراولادی و مصباح يزدی، واعظ طبسی و....
ترور نشدند و درست رفتند سراغ آن امام جمعه هائی كه اگر زنده
مانده بودند سكان رهبری دراختيار علی خامنه ای قرار نمی گرفت؟
سرنوشت آيت الله طاهری اصفهانی و آيت الله منتظری و آيت الله
خوئينی ها در سال های پس از درگذشت آيت الله خمينی، خود بهترين
دليل حذف و تروری امثال آيت الله مدنی ها، صدوقی ها، دستغيب ها
و... نيست؟ مطبوعات را بستند كه اين سئوالات مطرح نشود و
آقايان يك تنه به قاضی بروند و مانند رهبر و هاشمی رفسنجانی و
ولايتی سخنران يكطرفه باشند.)
ولايتی كه
عضو
مجمع
تشخيص
مصلحت
است،
درباره حوادث نجف كه نه تنها دولت عراق، بلكه كشورهای منطقه
نيز مانند نيروهای امريكائی مستقر در عراق معتقدند و سند دارند
كه جمهوری اسلامی در پشت آن قرار داشته گفت:
عدم
توان
مقابله
صدام
با
آمريكا
در
جنگ
با
كويت
حاكی از
نداشتن
پشتوانه
مردمی از
جانب
صدام
بود.
ولی حالا
شاهديم
فقط
چند
هزار
جوان
عراقی با
سربند
يامهدی در
مقابل
آمريكا
ايستادهاند
در
حاليكه
آمريكا
10
برابر
اين
جوانان
نيروی تا
دندان
مجهز
و
آموزش
ديده
دارد.
آمريكا
نشان
داد
كه
برای هيچ
حريمی حرمت
قائل
نيست.
(
اين استدلال نيز تكرار حرف های
هاشمی و رهبر است، كه از هر سه می توان پرسيد: اگر صدام رفته
بود در حرم حضرت علی سنگر گرفته بود تا امريكائی ها نتوانند با
بلدوزر محل را صاف كنند، چه می گفتيد؟) |