آيتالله سيد علی حسينی سيستانی”، مرجع تقليد ايرانيالاصل
شيعيان در عراق، در نخستين گفتوگوی تفصيلی خود، ديدگاههای
خويش را درارتباط با مسائل جاری در عراق، حوادث مقدس نجف،
علت عدم صدور فتوای جهاد عليه آمريكا، رابطه دين و سياست،
جايگاه انتخابات و قانوناساسی در تشكيل دولت، حضور زنان در
مناصب حكومتی، تشكيل دولت فدرال توسط كردهای عراق ومسائل مهم
ديگر مطرح كرد.
آيت الله سيستانی كه در انگلستان بسر می برد و تحت درمان قلب
است، با خبرگزاری اينترنتی "كتابت"
گفتگو كرد. وی دراين مصاحبه ضمن محكوم كردن خشونتهای جاری در
شهر نجف خواستار خروج تمامی نيروهای مسلح از اين شهر شد.
آيتالله سيستانی گفت:
« آنچه درعراق ميگذرد ناراحتكننده است، اما يقين دارم
وضعيت، پس از برگزاری انتخابات بهتر خواهد شد زيرا هر كس به حق
خود خواهد رسيد. ما خشونتهای جاری در نجفاشرف را شديداً
محكوم ميكنيم و از همه افراد مسلح می خواهيم شهر را ترك كنند
و آن را تحويل مسئولان ويژه عراقی دهند. آنچه در حال حاضر در
نجف ميگذرد، هتك حرمت اين شهر مقدس است.»
سيستانی در پاسخ به اين سؤال كه آيا ميتوان اين نظر بعنوان
فتوای تحريم جنگ در نجف به حساب آورد گفت:
« ما از سه ماه پيش، از تمامی افراد مسلح، خواستيم تا بر اساس
قاعده "لا ضرر و لا ضرار فيالإسلام" و با توجه به اينكه در
اينگونه جنگها "ضرر" وجود دارد و در آن بهناچار خون
بيگناهان هم ريخته ميشود، شهر نجف را ترك كنند و برای
مبارزه در آن تحصن نكنند.»
آيتالله سيستانی در پاسخ به اين سؤال كه آيا با توجه به
اينكه "مقتدا صدر" اعلام كرده در صورت خواست شما، سپاه
المهدي(عج) را خلعسلاح ميكند، شما چنين مطلبی را مطرح
خواهيد كرد؛ خاطرنشان كرد:
« ما تا كنون از كسی
نخواستهايم سپاهی تأسيس كند
يا شهروندان را مسلح نمايد كه حالا از او بخواهيم كه آنها را
خلع سلاح كند، بلكه آنچه خواستهايم "حفظ حرمت شهرهای مقدس به
هرشكل ممكن، جلوگيری از وارد آمدن آسيب به اموال عمومی، ممانعت
از ايذاء نفس محترمه و ترساندن مردم و جلوگيری از ريختهشدن
خون بيگناهان بوده است؛ والله العالم.»
آيت الله سيستانی در پاسخ به اين سؤال كه با توجه به اينكه "
مقتدا صدر"، خود را بازوی اجرايی مرجعيت شيعه قلمداد ميكند و
با توجه به اينكه برخی سكوت شما را نشانه حمايت از وی
ميدانند گفت:
« اولاً از نظر ما، مرجعيت به معنای "اشراف بر امور معنوی،
عبادی و اجتماعی مؤمنين است و اين مقام، مقامی "تكليفی” است و
نه "تشريفی”؛ مرجعيت پيش از هر چيز،
مقامی اجتماعی
است و نه سياسي؛ اين، آن چيزی است كه ما از ظاهر ادلّه شرعيه
ميفهميم و به آن ايمان داريم و اين، نظری مشهور بين علمای
اعلام، اعم از متقدمين و متأخرين است؛ بنابراين، مرجعيت با اين
مفهوم، نيازی به
بازوی اجرايی ندارد چرا كه مقام مرجع در ميان مؤمنين، محفوظ و
بين آنان معروف است. اگر منظور از بازوی اجرايی، بيان اطاعت
از مقام مرجعيت باشد، اين مسأله گامزدن در مسير راهنماييها
و ارشادات مرجع و ناديدهنگرفتن نقش اين جايگاه و عدم
درازدستی به بزرگان مرجعيت، محقق ميشود. ما به تخصص ايمان
داريم و معتقديم كه سياست، نوعی هنر و صنعت است كه افراد خاص
خود را ميطلبد ولی دين، تنها چراغی برای هدايت و ارشاد و
وسيلهای برای قرب به خداوند است كه شامل علم, فكر, عقيده,
اخلاق و عبادت است.»
آيتالله سيستانی درباره ولايت فقيه و انتخابات آينده عراق
گفت:
انتخابات، فقط شأن سياسی ندارد بلكه دارای شأن اجتماعی نيز
هست و شأن اجتماعی نيز همانطور كه اشاره كردم به حوزه
فعاليتهای مرجعيت بر ميگردد و ما نيز به حكم برخورداری از
مقام مرجعيت, خود را ملزم به ورود به اين مبحث ميدانيم و بر
همين مبنا، انتخابات هم كه اصل و اساس فعاليت سياسی و حيات
اجتماعی در هر جامعه و كشوری به شمار ميرود از خلال تجارب
ملل مختلف كه از نظم سياسی و زندگی آرامی برخوردار بودهاند
استخراج شده است. سلامت حيات سياسی وابسته به برگزاری
انتخاباتی آزاد است كه مردم بتوانند از طريق آن خواست خود را
مطرح كنند. نظر ما مبنی بر برگزاری انتخابات هم, اظهارنظری
ابتدايی نبود بلكه آن را در پاسخ به استفتای تعدادی از
مقلدانمان (رعاهمالله) و به حكم اينكه مرجع تقليد هستيم و
نه رهبری سياسی، بيان كردم.
سيستانی با رد تئوری ولايت فقيه گفت:
تأكيد من بر برگزاری انتخابات، ناشی از ايمان به حق "حاكميت
مردم بر سرنوشت خويش" است و البته در اختيار نداشتن دليل برای
"ولايت مطلقه فقيه" بدان معنا نيست كه ما بطور مطلق با سياست
كاری نداشته باشيم بلكه اتفاقاً اگر سياستمداران برای مشورت به
ما مراجعه كنند آنها را به حضور ميپذيريم.
آيت الله سيستانی در پاسخ به اين پرسش كه نظر شما در خصوص
قانون اداره دولت جديد عراق چيست؟ گفت:
« موضع ما در قبال قانون مزبور, ناشی از توجه خاص ما به
دستيابی همه عراقيها به حقوق خود است. هيچ گروه و فرقهای
نبايد با ديگران متفاوت باشد و به همين دليل بود كه ما با "حق
اعتراض" موجود در اين قانون مخالفت كرديم زيرا آن را تعدی
آشكار به حقوق اكثريت ملت عراق ميدانيم, ملتی كه به موجب
برخورداری از مقام مرجعيت, در قبال آن, احساس مسؤوليت
ميكنيم. تحفظ ما نسبت به بند "حق اعتراض" در اين قانون,
برخاسته از "دعوت به صلح و عدالت اجتماعی در تمامی شئون ملت
عراق" بود، زيرا
هيچ حزب و گروهی حق ندارد از امتيازی برخوردار شود كه ديگر
گروهها از آن برخوردار نيستند؛
اين اعتقادی است كه ما همچنان بر آن پافشاری ميكنيم و موضع
ما در اين خصوص نيز موضعی پدرانه نسبت به جامعه عراق است و
لزوماً موضعی سياسی به شمار نميرود.
آيت الله سيستانی در باره نظام فدارتيو و دولت فدرال در
كردستان عراق گفت:
اين مسأله سرنوشتساز به وحدت عراق و آينده آن تعلق دارد و
اظهار نظر در خصوص اين مسأله به ديدگاه پارلمان منتخب و حكومت
برخوردار از مشروعيت و وجود قانون اساسی دائمی كه به رفراندوم
گذاشته شده باشد برميگردد.
سيستانی در پاسخ به اين سئوال كه "اگر پارلمان منتخب و حكومت
برخوردار از مشروعيت و وجود قانون اساسی دائمی كه به رفراندوم
گذاشته شده باشد، به "برخورداری كردها از دولت فدرال" رأی دهند
نظر شما چه خواهد بود؟" گفت:
ما به خواست ملت احترام خواهيم گذاشت و بزرگترين آرزوی ما نيز
تحقق عدالت برای همه ملت عراق است.»
از آيتالله سيستانی پرسيده شد كه چرا بر خلاف علمای سلف كه
بر ضد انگليسيها در عراق فتوای جهاد صادر كردند برای مبارزه
با آمريكاييها حكم جهاد نميدهيد؟
سيستانی گفت:
ميدانيد كه زمان ما با زمان علمای پيش از ما تفاوت دارد و
جوازهای شرعی كه به آنها اجازه صدور فتوای جهاد ميداد اكنون
وجود ندارد؛ به عبارت ديگر علمای اعلامی كه جنبش جهاد را در آن
زمان رهبری ميكردند، جوازهايی شرعی در اختيار داشتند كه
ميتوانستند براساس آن و برای دفاع از اسلام, فتوای جهاد
بدهند. در آن زمان, خلافت عثماني, نماينده اسلام به شمار
ميرفت و به همين جهت، علما بر ضد انگليسيهايی كه برای
لگدمالكردن خلافت اسلامی و غارت ثروت مسلمين آمده بودند
فتوای جهاد دادند؛ اما وضعيت امروز ما كاملاً متفاوت با شرايط
آن روز است و جوازهای شرعی كه صدور حكم جهاد را ايجاب كند,
وجود ندارد. رژيم مخلوع, نظامی اسلامی نبود كه دفاع از آن واجب
باشد بلكه بهعكس, نظامی طاغوتی بود كه حرث و نسل را نابود
كرد؛ علاوه بر اين, نيروهايی هم كه به سرنگونی اين رژيم كمك
كرده بودند با هدف ضربهزدن به اسلام نيامدهاند و به همين
دليل و دلايل بسيار ديگر بود كه فتوای مقاومت در مقابل
آمريكاييها را صادر نكرديم.
بطور خلاصه ما به قاعده "تزاحم بين مهم و اهم" و نيز قاعده
"دفع بدتر به بد" استناد كرديم زيرا رژيم گذشته مصداق اين
قاعده بود و بيشتر مردم نيز از سرنگونی اين نظام طاغوتی حمايت
ميكردند پس چطور ما ميتوانستيم در چنين وضعيتی به مردم
دستور مقاومت دهيم و آنها را به جهاد فرا بخوانيم؟
آيت الله سيستانی در باره نقش زنان در آينده عراق گفت:
بطور كلی، انتخاب زن به رياستجمهوری، به ساختار قانونی
حكومتی بر ميگردد كه مؤسسات منتخب قانونی بر آن نظارت داشته
باشند و در چنين حالتی، رئيس دولت, يك فرد موظف و اجير ملت است
و در اين صورت، يك زن هم ميتواند منصب رياستجمهوری را در
اختيار بگيرد, البته اگر منصب مزبور "ولايت امر" به شمار رود
دليلی بر جواز آن نزد ما وجود ندارد واللهالعالم.
آيت الله سيستانی در ادامه همين مصاحبه يكبار ديگر ولايت فقيه
را رد كرد و در پاسخ به سئوال تحريك آميزی كه با مضمون زير از
وی شده بود: " برخی، شما را "مرجعيت ساكت و صامت" مينامند و
مراجع مقابل شما را "مرجعيت ناطق و فعال" گفت:
اين مسأله به اعتقاد يا عدم اعتقاد به ولايتفقيه بر ميگردد
و ما از مكتبی هستيم كه به ولايتفقيه و تصدی شأن سياسی
اعتقادی ندارد و در اين زمينه توضيح داديم و ميتوانيد برای
اطلاع از آرای ما در اين مورد بهطور مفصل به مبانی فقهی و
اصولی ما مراجعه كنيد.
دربرابر سئوال تحريك آميز ديگری با مضمون زير" برخی معتقدند
"جنابعالی برای شيعيان عراق، اقدام قابلذكری انجام
ندادهايد و مرجعيت شما مرجعيتی استهلاكی و متعلق به طبقه
آريستوكراتهاست" گفت:
ما مقام مرجعيت را مقامی معنوی و اجتماعی ميدانيم و معتقديم
كه وظيفه اساسی مراجع, حفظ دين و نشر تعاليم آسان آن در ميان
امت است و در اين مورد به فضل خدا, گام برداشتهايم. |