سيدمحمدعلی دادخواه، عبدالفتاح سلطانی، سيدمحمد سيف زاده و
شيرين عبادی، وكلای خانواده زهرا كاظمی در بيانيهای از رئيس
قوه قضاييه خواستند تابا تعيين
بازپرس مستقل ويژهای ـ كه خارج از نظارت دادسرا باشد ـ و صدور
دستور بازسازی صحنه
توسط متخصصان امر و كارشناسان اطلاعاتی، گامی موثر جهت كشف
حقايق مربوط به قتل زهرا كاظمی بردارند.
در اين
بيانيه با اشاره به انتشار اطلاعيه روابط عمومی دادگستری
استان تهران در رابطه با
قتل زهرا كاظمی آمده است كه بر اساس آنچه در اطلاعيه عنوان
شده، حداقل، دلايلی از
جمله شهادت چندين نفر از شهود حاضر در صحنه حكايت از اين دارد
كه يكی از مسوولان
زندان اوين در هنگام دستگيری غيرقانونی زهرا كاظمی، ضربهای به
سمت چپ سر و صورت وی وارد كرده كه موجب شكستگی استخوان جمجمه و
بيهوشی و شوكه شدن او شده
است و دلايلی متقنی برای اثبات اين ادعا وجود دارد و وزارت
اطلاعات به صراحت اعلام
كرده كه حاضر است با حضور متخصصان و كارشناسان، صحنه را
بازسازی نمايد و مقصر يا
مقصران را به دستگاه عدالت بسپارد. حال اين پرسش برای هر انسان
بيطرفی مطرح است كه
چرا مسوولان ذيربط از چنين پيشنهادی استقبال نكرده و از انجام
آن امتناع كردهاند؟
به ويژه آن كه در كليه پروندههايی كه اتهام مطرح شده توسط
شاكی يا شكات پرونده،
قتل عمد است، بازسازی صحنه از امور ضروری و بايستهای است كه
همه متخصصان بر صحت
اين امر اذعان دارند و بدان عمل ميكنند.
پرونده زهرا كاظمی ويژگيهای فراملی پيدا كرده و عدم وصول به
حقيقت ميتواند
آسيبهای جبرانناپذيری به حيثيت اين مرز و بوم وارد كند. ما
اميدواريم آبروی مملكت فدای مصلحتهای بيجا و قانونشكنيهای
چند
قانونگريز نشود.
اگرعده قليلی قانون شكن ريگی به كفش نداشتند چرا اقدام به
سرپوش گذاشتن
بر حقيقت كردهاند؟
1-
چرا در اولين صورتجلسه مورخ ٢/٤/٨٢ مربوط به دستگيری خانم
زهرا
كاظمی الحاق و جعل صورت گرفته است؟ توضيح اين كه در لايحه و
پيوستهای تقديمی، وكيل
محترم متهم نيز به اين امر تصريح شده است.
2-
چرا دفاتر وقايع زندان دستكاری شده است؟
3-
چرا اوراق معاينه خانم زهرا كاظمی و مراجعات وی به بهداری در
روزهای دوم و سوم و چهارم تيرماه در پرونده وجود ندارد؟
4-
چرا هويت مقام بازجو
كننده خانم زهرا كاظمی در ساعت ٢٢:30 شامگاه ـ ٢/٤/٨٢ الی
٣٠/٢ بامداد ٣/٤/٨٢
پنهان نگاهداشته شده است؟ و حال آن كه حسب اوراق پرونده،
بازجويی در حضور دادستان
عمومی تهران (مرتضوي) و يكی از معاونين وي(بخشي) انجام شده است
ولی بخشی از اوراق بازجويی ٤ ساعته
در پرونده وجود ندارد و بخشی كه وجود دارد نيز به دستخط و
امضای هيچ كدام از دو
مقام مذكور نيست.
5-
با اين كه سركشی به زندانيان، آنهم در نيمه شب و در بند زنان
از
وظايف روسای حفاظت اطلاعات است، چرا در
شامگاه دوم و سوم تيرماه ٨٢ شخصی كه از
مقامات حفاظت اطلاعات زندان
بوده، تلفنی و حضوری با بند محل نگاهداری مرحومه زهرا
كاظمی ارتباط داشته است؟ اين امر، اقدامی غير معمول است.
6- با وجود اين كه طبق
گزارش پزشكان از جمله پزشك زندان مرحومه زهرا كاظمی بر اثر
ضربه يا ضربات وارده به
سر، كه نوعا كشنده بوده و منجر به شكستگی جمجمه شده است. در
نيمروز ٦/٤/٨٢ دچار
ضايعات برگشت ناپذير مغزی و مرگ مغزی شده است، عدهای تلاش در
به تاخير انداختن
تاريخ و علت مرگ آن نمودهاند و از جمله علت مرگ را سكته مغزی
اعلام
نمودهاند؟
7- چندين سرباز در حضور
بازپرس، ضارب مرحومه كاظمی را معرفی كردهاند ولی در ادامه
تحقيقات، از شهادت خود
عدول نمودهاند و مدعی شدهاند كه عدهای از ماموران وزارت
اطلاعات آنها را تهديد
و تطميع كردهاند. چرا در خصوص اين ادعای سربازان مذكور تحقيق
نشده و مقصران معرفی نشدهاند؟
8- آيا نفس ضرب و شتم و قتل خانم
بيگناهی، در محلی محصور و حفاظت شده كه اصولا دوربينهای
متعددی برای كنترل آن بايد
در جای جای آن تعبيه شده باشد و از ديرباز به عنوان يك زندان
امنيتی شناخته شده است
و اظهار عجز از معرفی قاتل يا قاتلان نشانگر ضعف سيستم
تحقيقات يا خروج آن از
بيطرفی نيست؟ اگر دادسرا نتواند قاتل يا قاتلين شناخته شدهای
در چنين محل حفاظت
شدهای را شناسايی نمايد، چگونه ميتواند در ساير موارد نسبت
به كشف جرايم اقدام
كند؟
به
انتظار مينشينيم تا عقلا و مسوولان دلسوز اين مرز و بوم
چارهای بينديشند و اجازه
ندهند كه چند نفر قانونشكن و قانون گريز ـ در هر منصب و مقامی
كه باشند ـ
بيرحمانه با آبرو و حيثيت ملت سرافراز ايران بازی كنند. |