گفتگوی ساره دستاران با درويشيان
علی اشرف درويشيان در دهه 60، زمانی كه برای گرفتن مجوز انتشار
كتابهايش با مشكل روبرو شد،
ايران گردی را آغاز كرد، به روستاها سركشيد،
افسانههای كردی را جمعآوری كرد، و اين سرآغازی بود برای
تدوين”فرهنگ افسانههای مردم ايران” كه البته با همكاری رضا
خندان (مهابادی) انجام شد.
خودش درباره چاپ اين كار، به خبرگزاری ايسنا می گويد:
با وجود آنكه اينها
افسانه
بودند و مربوط به مردم، گرفتن مجوزشان
دو سال طول كشيد و عاقبت با
كم و زياد
كردن چاپ شد.
درويشيان بعد از مجموعه
”درشتی”
در سال 73 تا امروز مجموعه داستانی منتشر نكرده و حالا پس از
گذشت 10 سال
مجموعه ”داستانهای تازه داغ” را آماده انتشار دارد.
ميگويد: البته همهی فكرم
متوجه نوشتن داستان كوتاه است، چون اصلا با داستان كوتاه شروع
كردم، چه برای بچه ها، چه برای بزرگسالان، ولی اين طور
گرفتاريها هم هست كه وقت آدم را زياد
ميگيرد؛ امروز زندگی برای كسی كه بخواهد مستقل باشد، بسيار
مشكل است.
البته درست است كه ضرورت زندگی مرا به سوی افسانهها كشاند،
اما با
اعتقاد كامل و شناخت دقيق به اين كار مشغول شدم، زيرا بسياری
از نويسندگان و
هنرمندان جهان كه به موفقيتهايی دست يافتهاند، اغلب به فرهنگ
مردم و فولكلور مردم
خود توجه داشتهاند، كسانی چون پوشكين، گارسيا ماركز، شكسپير
و بسياری ديگر.
درويشيان عضو مؤسسان و هيأت امنای بنياد گلشيری است. دراين
بنياد بيشتر داستان بسيار می خواند. معتقد نيست كه دوران
تكچهرهها
گذشته است.
ميگويد: هنوز هم تكچهرههايی در ادبيات ما هستند كه حرف آخر
را
ميزنند و اين تكچهرهها البته از ميان نسل جوان هم به وجود
خواهند آمد. امروز هم
نمونههايی هستند كه زحمت ميكشند و تحت تأثير جو تئوريزدهی
جديد قرار
نگرفتهاند.
امروز بعضی از
داستاننويسان و حتا شاعران جوان ما از روی دست همديگر
مينويسند. يعنی در محافل
ادبی وقتی كسی چيزی ميخواند، ديگری هم سعی ميكند مثل او
بنويسد، بدون آنكه زحمتی برای مطالعه كشيده باشد و تاريخ
ادبيات و داستاننويسی و تاريخ شعر ما را خوانده
باشد.
به جوانترها توصيه
ميكنم ”صد سال
داستاننويسی در ايران”
نوشته حسن ميرعابدينی و ”تاريخ
تحليلی شعر نو” نوشتهی محمد شمس لنگردوی را بخوانند.
اين دو كتاب، خواننده را به منابعی ارجاع ميدهد
كه دستكم سه تا چهار سال كار مطالعه او را فراهم ميكند و
آثار مهمی در اين
كتابها به ما معرفی ميشود؛ مثل نوشتههای جمال ميرصادقی
درباره ادبيات داستانی،
عناصر داستان و... همچنين نقدها و بررسيهايی كه بايد دنبال
شود.
كانون نويسندگان
درويشيان در همين گفتگو اشاره به فشارها و محدوديت هائی كرد كه
عليه كانون نويسندگان ايران اعمال می كنند. او در اين باره نيز
گفت:
نزديك به سه سال است كه مجوز
تشكيل مجمع عمومی سالانه را به ما نميدهند و بنابراين نزديك
سه سال است كه هيأت
دبيران جديد انتخاب نشده است. جلسات جمع مشورتی هم كه تا دو
سال پيش تشكيل ميشد،
بهخاطر ندادن مجوز، تشكيل نميشود.
در آغاز قرن بيستويكم،
ما نميتوانيم با دوستان و همفكرانمان دور هم جمع شويم و
درباره مسائل صنفی خودمان صحبت كنيم. ما هميشه ضد سانسور بوده
و هستيم و اين آرمان را در همهی دورهها حفظ كردهايم.
در برابر كسانی كه
مانع آزادی انديشه و بيان ميشوند، ايستاده و ميايستيم.
به گذشته بازگرديم
علياشرف درويشيان متولد سال
1320
در كرمانشاه است. 15 سال معلم بود. از سال 50 تا 57
پس از نوشتن ”از اين ولايت”
و فعاليتهای سياسی، سه بار دستگير و ممنوعالقم و
بار سوم به 11 سال زندان محكوم شد كه پس از گذراندن شش سال،
همزمان با پيروزی انقلاب آزاد شده است.
از اين ولايت، آبشوران، فصلنامه، همراه با آهنگهای بابام،
قصههای بند، درشتی، سلول 18، سالهای ابری، از ندار تا دارا،
برگزيده
داستانها و چهار كتاب
داستان برای كودكان و نوجوانان بنام های ابر سياه
هزار چشم، گل طلا و كلاش قرمز، رنگينه، كی برميگردی داداش
جان؟، آتش در كتابخانه
بچهها و روزنامه ديواری مدرسه ما.
حاصل حضور او در صحنه ادبيات داستانی ايران است.
البته، افسانهها و
متلهای كردی، فرهنگ گويش كرمانشاهی و فرهنگ افسانههای مردم
ايران 15 جلد (با
همكاری رضا خندان مهابادی) را نيز مانند كتاب بيستون شماره 1،
كتاب
كودكان و نوجوانان (11 شماره)، نقد و بررسی ادبيات كودكان و
نوجوانان (سه شماره)،
خاطرات صفرخان (گفتوگو با صفر قهرمانيان)، برگزيدهی آثار صمد
بهرنگی و...
را نيز بايد در جمع آثار او به حساب آورد.
عکس صفحه نخست از
حسن قریب - ایسنا |