اين روزها رفتاری در كشور در حال گفتن است كه مبنای كار خود را ايجاد تنش و تشنج در روابط جهانی قرار داده است. و نتيجه آن مستقيماً آسيب رساندم به كرامت و عزت ملت وتاريخ ايران است. حملات مداوم به سفارت انگليس كه به معنای اهانت به امنيت كشور است، تشكيل ستاد عمليات استشهادی كه كار خود را ضربه زدن به منافع آمريكا در فلسطين، عراق و كشتن سلمان رشدی اعلام كرده است و بعضی ازمقامات سپاه پاسداران و نمايندگان مجلس شورای اسلامی در آن شركت كرده اند (و صد البته هيچكدام از آنها به هيچ جا اعزام نخواهند شد) و يا تهديد اخير مدير مسئول روزنامه كيهان كه ادعای بازپس گيری بحرين را مطرح كرده و كشورهای خليج فارس را كشور نمی شناسد و نوع برخورد با مسائل اتمی، همه نشان از يك حركت تند عليه منافع ملت ايران دارد. كه قطعاً دود اين اظهار نظرها به چشم ملت ايران می رود. و دستاوردهای هفت ساله تنش زدايی دولت را يكسره نابود می كند و حق ملت ايران را كه می خواهد در دنيا سربلند و با عزت باشد را از بين می برد و به كرامت تاريخی ملت ما آسيب جدی می رساند.

از يك نگاه ديگر: اگر آمريكا قصد استقرار در منطقه را دارد، كه دارد و اگر قصد حمله به ايران را به عنوان هدف بعدی در سر می پروراند، اين رفتارها و اظهار نظرهای، بهترين هديه هايی است كه می تواند از داخل ايران به آمريكا ارائه شود تا همه دنيا را عليه ما بسيج نمايد و شرايط استقرار خود در منطقه را مهيا و حمله احتمالی به ايران را سامان دهد.

احساس غرور از موفقيت در انتخابات مجلس هفتم، با آن شرايطی كه انتخابات داشت نبايد باعث شود كه در اين حساس ترين شرايط تاريخی كه همه كشورهای منطقه كه حتی خود هم پيمانان آمريكا بوده اند، بيشتر از همه جا در معرض خطر قرار دارند، فلش آمريكا را به طرف ايران چرخاند. در اين شرايط حساس چند شعار تند و تيز شرايط وحشتناكی را برای ايران به ارمغان خواهد آورد. البته به نظر نمی رسد اينها ماموران مستقيم آمريكا باشند ولی قطعاً نتايج اين تنش آفرينی در سياست خارجی جز تامين اهداف آمريكا نتيجه ای ندارد.