امروز هم مردم در تهران منتظر زلزله اند! همه روزهای هفته
منتظرند، اما دوشنبه ها بيش از روزهای ديگر. شايد به اين دليل
كه اغلب دوشنبه ها زمين در مركز ايران تكان خورده است، ضمن
آنكه پيش بينی های وقوع زلزله در نواحی مركزی و بويژه تهران
نيز معمولا وسط هفته را در نظر داشته اند. دوشنبه شب، شبی است
كه از فردای آن، هفته دو نيم می شود.
اين انتظار خاص تهرانی ها نيست، در بسياری از شهرها و روستاهای
استان مركزی نيز اين انتظار وجود دارد. تلويزيون می گويد زلزله
نمی آيد، اما تلويزيون كی راست گفته كه مردم اين يك سخنش را
راست بدانند و باور كنند؟
تلويزيون ميگويد دروغ است و آرام باشيد، اما دراين مدت وارد
كنندگان همه فن حريف، هر آنچه كه لازمه فرار از خانه و زندگی
در چادر و پارك هاست وارد كرده و دولا و پهنا به مردم می
فروشند. از چادر 4 نفره و 12 نفره گرفته تا فلكس آب، انواع
چراغ قوه ها و...
چون گفته اند چهارپايان چند دقيقه و ثانيه زود تر از انسان
وقوع زلزله را احساس می كنند و واكنش از خود نشان ميدهند، در
تهران سگ ها ارج و اعتباری پيدا كرده اند نگو و نپرس. يگانه
چهارپائی كه در خيابان ها ول است و يا در خانه ها نگهداری می
شود.
در اين آشفته بازار شايعه زلزله، استقرار نيروهای انتظامی
واكنش سريع در خط ويژه خيابان های اصلی و پرترافيك تهران مسئله
را پيچيده تر كرده است. اين نيروی ويژه را در استقبال از18 تير
و پيشگيری و مقابله با تظاهرات احتمالی شهرداری به ميدان فرا
خوانده، اما مردم آن را هم به حساب زلزله گذاشته اند و می
گويند: چون می ترسند با وقوع زلزله مردم بريزند توی خيابان و
سيل بنيانكن راه بيفتد، اين نيروها را در خيابان ها كاشته اند.
( خبر استقرار اين نيروها را جداگانه درهمين شماره پيك
بخوانيد)
در شهرها و استان های اطراف تهران هم وضع كم و بيش همين است.
هفته پيش كه اراك كمی لرزيد، دانشگاه اين شهر ستاد ويژه تشكيل
داد و مردم درانتظار بقيه زلزله ساعت ها در خيابان ماندند!
اين درحالی است كه در قزوين، با سابقه زلزله های ويرانگر منطقه
زنجان و قزوين، مردم بيشتر از بقيه شهرهای اطراف تهران
نگرانند.
يك عضو شورای شهر استان قزوين كه مهندس نيز هست- احمد چگيني-
گفت :
نظارتی بر ساخت و ساز در كشور وجود ندارد، به طوری كه70 هزار
خانوار قزوينی در شهرك مينو بر روی گسل اسماعيل آباد زندگی می
كنند. ,در استان قزوين بايد جلسات مديريت بحران و آموزش مستمر
تشكيل شود و واگذاری كار به افراد كاردان بايد جزء
اولويتهای استان باشد و از ابزارهای اطلاعرسانی مثل صدا
وسيما و مطبوعات استفاده شود. بايد تمام دستگاههايی كه در
مديريت بحران ذی مدخل هستند بايد آموزش ببينند تا نقاط حادثه
خيز در هر شهرستان شناسايی شود.
شايد اين توصيه ها و راهنمائی ها در يك جای ديگر دنيا به گوش
كسی می رفت، اما در جمهوری اسلامی صحبت از سپردن كار به كاردان
و استفاده از صدا و سيما در خدمت اهداف ملی و مردمی، آوازی است
خارج از نت كه حاكميت گوشی برای شنيده آن ندارد! |