انتخاب
مردم
بر
اساس
ظواهر
افراد
است
و
لذا
تناسبی ندارد
كه
آن را
به
مسايل
مقدس
و
آسمانی نسبت
دهيم.
عجيب
است
كه
در
يك
دوره،
انتخاب
مردم(مجلس ششم)
را
ناشی از
غفلت
ميدانند
و
در
يك
دورهی ديگر
و
در
حالی كه
هنوز
مجلس
(هفتم) امتحان
خود
را
پس
نداده
است،
تا
اين
حد
آن
را
مقدس
جلوه
ميدهند.
چرا
صحبتهايی مطرح
ميشود
كه
ممكن
است
چند
وقت
بعد
ناچار
شوند
آن
را
اصلاح
كنند؟
البته
نمايندگان
مردم،
هميشه
محترم
بوده
و
هستند
و
ما
هم
خود
را
موظف
به
احترام
به
آنها
ميدانيم
و
برای نمايندگان
مجلس
هفتم
هم
احترام
قائليم
و
برای ايشان
آرزوی موفقيت
ميكنيم
اما
به
هر
حال
اينها
منتخب
مردم
هستند،
نه
امام
زمان
.
نكتهی دوم
اين
اگر
كسی اخباری به
دست
آورده
كه
نشان
ميدهد
ليست
منتخبان
مجلس
هفتم
به
همراه
آدرس
آنها
به
امضای مبارك
امام
زمان رسيده،
پس چطور
است كه
يك
عده
به
دنبال
رد
اعتبارنامه
بعضی از همين نمايندگان
هستند
كه
در
مجلس
ششم
خدمت
كردهاند
و
اكنون
هم
با
رای مردم
به
مجلس
هفتم
راه
يافتهاند؟
نكته
سوم
اين
است
كه
متاسفانه
نقل
برخی حرفها
و
نسبت
دادن
بعضی امور
به
بزرگان،
در
سالهای اخير
باب
شده
است؛
مثلا
يك
بزرگواری ادعا
ميكند
كه
با
نظر
امام،
نيروی نظامی از
ايران
به
جنوب
لبنان
اعزام
شد؛
در
حالی كه
همه
ميدانند
امام
با
اين
كار
مخالف
بودند
و
اجازهی آن
را
ندادند.
يك
نفر
ديگر
در
خطبههای نماز
جمعه
مدعی ميشود
كه
مراجع
تقليد
از
اقدامات
شورای نگهبان
در
انتخابات
اخير
حمايت
كردهان،د
در
حالی كه
چند
تن
از
مراجع
عظام،
اخيرا
در
ملاقاتی كه
خود
بنده
با
آنها
داشتم
اين
حرف
را
تكذيب
كردند.
البته
اگر
خطيب
محترم
نماز
جمعه
اسامی مراجعی كه
از
عملكرد
شورای نگهبان
در
انتخابات
اخير
حمايت
كردهاند
را
بگويند
بنده
هم
خواهم
گفت
كه
مراجع
بزرگوار
در
رد
اين
حرف
به
خود
بنده
چه
گفتهاند؟
به
هر
حال
اكنون
خوشبختانه
برخی اطرافيان
امام
خمينی و
نيز
خود
مراجع
عظام
حضور
دارند
و
با
تكذيب
برخی حرفها،
جلوی تحريفها
را
ميگيرند.
اما
نميدانم
نسبت هايی كه
به
محضر
شريف
امام
زمان داده
ميشود،
توسط
چه
كسی بايد
تكذيب
شود؟
من
به
ياد
دارم
كه
در
زمان
حيات
حضرت
امام هم برخی مسائل
مشابه
مطرح
شد؛ از
جمله
عدهای ميگفتند
حضرت
امام
زمان در
جبههها
ديده
شدهاند.
امام
بلافاصله
دستور
دادند
اگر
كسی با
چنين
ادعايی در
جبهه
ظاهر
شد،
او
را
دستگير
كنند.
در
يك
مورد
ديگر،
دو
نفر
ادعا
كرده
بودند
كه
حامل
پيام
امام
زمان
برای امام
خمينی هستند،
بعضی مسؤولان
هم
تحت
تاثير
اين
افراد
قرار
گرفته
بودند
و
از
امام
خواسته
بودند
كه
با
اين
دو
نفر
ملاقات
كنند
.
امام
ابتدا
از
پذيرش
ملاقات
خودداری كردند
اما
پس
از
اصرار
برخی مسؤولان،
آنها
را
پذيرفتند
و
ضمن
طرح
يك
سئوال
فلسلفی به
آن
دو
نفر
گفتند
كه
من
برخی يادداشتهای قديمی خود
را
گم
كردهام
.
شما
پاسخ
سئوال
فلسفی و
آدرس
اوراق
مفقود شده
را
برای اينجانب
بياوريد.
آنها
هم
رفتند
و
يك
نامه
سراسر
اهانت
برای امام
(ارسال
كردند.
يكی ديگر
از
روحانيون
سرشناس
هم
بعضی وقتها
كه
خدمت
امام
خمينی
(ره)
ميرسيد
در
مورد
ارتباط
بعضی افراد
با
حضرت
حجت
(سلامالله
عليه)
سخن
ميگفت.
امام
(ره)
يكبار
گفته
بودند
اين
آقا
اينقدر
ساده
است
كه
همين
الان
كه
از
اينجا
بيرون
ميرود
اگر
يك
نفر
به
او
بگويد
من
با
امام
زمان
(عج)
رابطه
دارم
برميگردد
و
موضوع
را
به
من
ميگويد.
به
هر
حال
من
حس
ميكنم
امروز
دوباره
اين
جريان
ناسالم،
فعال
شده
و
ادعاهای كذب
خود
را
به
شگردهای خاص
به
بعضی بزرگان
القاء
و
متاسفانه
آن
را
از
زبان
افراد
مورد
احترام
به
جامعه
منتقل
ميكنند.
اين
كه
يك
فرد
بزرگوار
ميگويد«هفت
ماه
پيش
در
شب
مقرر،
فرشتگان
الهی ليست
نمايندگان
مجلس
هفتم
و
آدرس
آنها
را
به
حضرت
بقيهالله دادند
و
حضرت
هم
همهی آنها
را
امضا
كردند»
اين
شبهه
را
ايجاد
ميكند
كه
كسی داستانی را
با
جزييات
مربوطه
تنظيم
و
به
بعضی بزرگان
القاء
كرده
است. |