ايران

پيك

                         
   

ديدگاه شمس الواعظين و عمادالدين باقي

بازتاب گسترده

گزارش 73 صفحه اي

ديده بان حقوق بشر

متن فارسی خلاصه اين گزارش، در شماره ديروز پيك نت

انتشار يافت كه همچنان در صفحه اول پيك قابل دسترسی است

 
 
 

ماشاء الله شمس الواعظين مدير مسئول چهار روزنامه توقيف شده و سخنگوی انجمن دفاع از آزادی مطبوعات و نايب رييس انجمن صنفی روزنامه نگاران ايران، بلافاصله پس از انتشار گزارش 73 صفحه ای ديده بان حقوق بشر گفت:

"طی يكسال گذشته بيست و هشت مورد بازداشت های موقت و طولانی مدت روزنامه نگاران داشته ايم كه شامل نشريات دانشجويی هم می شود. سال گذشته يك قتل هم رخ داد. زهرا كاظمی خبرنگار ايرانی الاصل كانادايی در زندان اوين به قتل رسيد و دادستان تهران (سعيد مرتضوي) يكی از مسئولان و متهمان پرونده ايشان بود اما هرگز به اين پرونده رسيدگی نشده است."

طی شش سال اخير حدود ۱۲۰ روزنامه، هفته نامه و ماهنامه توقيف و تعطيل شده است. حدود پنج هزار روزنامه نگار از كار بی كار شده اند. پاره ای تن به مهاجرت دادند. پاره ای از اين روزنامه نگاران در نتيجه فشارها، سركوب ها و محدوديت ها شغل خود را عوض كردند. پاره ای ديگر ترجيح دادند به خود سانسوری در زير فشارهای موجود تن در دهند تا به معيشت خود و خانواده اشان آسيبی نرسانند. اين وضعيت نشان می دهد كه  پسرفت های زيادی در زمينه حقوق بشر، آزادی بيان و گردش آزاد اطلاعات داشته ايم."

آنچه درباره زندانيان حائز اهميت است تعداد زياد روزنامه نگاران و فعالانی است كه مدتی را در پشت ميله های زندان اوين در تهران و يا در زندان ساير استانها محبوس شده و می شوند.

عمادالدين باقی، عضو انجمن دفاع از آزادی مطبوعات و رييس انجمن دفاع از حقوق زندانيان در رابطه با زندانيان می گويد:

 بر اساس برآوردی كه در اختيار داريم، تقريبا پنجاه و پنج نفر از فعالان سياسی، روشنفكران و منتقدين در زندان هستند كه حدود بيست تن از آنان دارای پيشينه روزنامه نگاری هستند.

عماد الدين باقی كه خود پس از موج اول دستگيری روزنامه نگاران پس از انتخابات رياست جمهوری 76 راهی زندان شد، در مورد فرستادن زندانيان به سلول های انفرادی می گويد: "استفاده از سلول انفرادی دقيقا يك روش آگاهانه و هدفدار برای به زانو در آوردن افراد است. من، خودم يك زندانی را شاهد بودم كه در سلول انفرادی بود و تنها برای بازجويی ظاهرا توأم با شكنجه از سلول بيرون آورده می شد. اين زندانی پس از خروج از انفرادی می گفت بهترين زمان برای من زمانی بود كه برای كتك زدن از سلول خارجم می كردند!

بنظرم استفاده از اين روشها بدتراز روشهای فيزيكی (يا جسمي) است.

ماشاء الله شمس الواعظين نيز كه خود حدود دو سال در زندان بوده در تاييد اعمال حبس های انفرادی بدون تماس می گويد:

زندان انفرادی اول من ۲۴ روز بود كه درب سلول را باز نكردند و غذا را از پايين درب و از طريق دريچه مخصوص بدرون سلول هدايت می كردند. وقتی در ايران از شكنجه صحبت می شود، معمولا منظور استفاده از روشهايی مثل شلاق زدن، آپولو يا آويزان كردن از پنكه (سقفي) است. از اين روشها در برخورد با زندانيان روزنامه نگار استفاده نمی شود.

  
 
                      بازگشت به صفحه اول
Internet
Explorer 5

 

ی