سيد محمد علی ابطحی، معاون پارلمانی رئيس جمهوری در
خاطراتی
كه
از
انتخابات دوره دوم رياست جمهوری محمد خاتمی روی وبلاگ خود می
نويسد، اين بار نكاتی را با احتياط و سانسور اسامي( بصورت نقطه
چين) نوشته است كه دانستنی است.
بموجب آنچه كه او با احتياط و سانسور نوشته، احمد جنتی تنها
دبيرشورای نگهبان نيست، بلكه دستور دهنده پشت صحنه بسياری از
مسائل كشور است. از جمله دستور جلوگيری از شادی مردم. درادامه
همين دستور و برای توجيه آن، يك اطلاعيه هم از مراكز غيبی صادر
می شود كه جنتی آن را دستآويز جلوگيری از شادی مردم می كند.
شورای نگهبان كه درانتخابات مجلس هفتم تا ساعت ها حوزه های رای
گيری را بی اطلاع و همآهنگی وزارت كشور باز نگهداشته و از طريق
سيمای لاريجانی مردم را به رفتن و رای دادن فرا می خواند، در
جريان انتخابات دوره دوم رياست جمهوری حتی حاضر نبود دو ميليون
رای مردم را بگيرد!
آنها كه برای فلسطين و قدس و نجف راهپيمائی تشريفاتی ترتيب می
دهند، بموجب خاطرات و ياداشتی كه ابطحی نوشته، بيش از هر چيز
از حضور مردم در خيابان ها وحشت دارند. حتی اگر برای شادی شركت
در انتخابات باشد!
تاريخ جمهوری اسلامی مملو از همين ريزه كاری ها و توطئه های
پشت صحنه است، نه آنچه كه هاشمی رفسنجانی بعنوان تاريخ می كوشد
به مردم بقبولاند و عصبانی است كه چرا مردم قبول نمی كنند. اگر
خاطرات آن جمعه ای كه جنتی نماز تهران را خواند و چند ساعت
قبلش كوی دانشگاه را به خاك و خون كشيده بودند نوشته شود،
آنوقت معلوم خواهد شد فرمان شبيخون به خوابگاه دانشگاه و حمايت
از سردار فرهاد نظری برای اين يورش را چه كسی داده است. همان
نماز جمعه ای كه جنتی در آن لام تا كام در باره يورشی كه
خوابگاه را ويران كرده و روی در و ديوارش هنوز خون ها خشك نشده
بود سكوت كرده و درباره بوزنين و فقر و ضرورت توسعه اقتصادی
دادن سخن می داد. انگار نه انگار در چند صد متری دانشگاه تهران
كه نماز را در آن می خواند، حزب الله تحت فرمان او چه فاجعه ای
را مرتكب شده است.
اين يادداشت ابطحی را بخوانيد:
18
خرداد 80
بالاخره پس از همه درگيريها و گرفتاريهای سخت اين چند ماهه،
روز انتخابات فرا رسيده است. ساعت 11 به حسينيه جماران می رفتم
تا مقدمات آمدن آقای خاتمی برای رأی دادن فراهم شود. خبرنگاران
ازدحام عجيبی كرده اند. در بدو ورود به حسينيه آقای غفوری فرد
كانديدای رقيب آقای خاتمی را ديدم. گفت می خواهم اول صبحی به
آقای خاتمی تبريك بگويم. ترتيبی دادم كه قبل از ورودخاتمی، با
ايشان ديدار كند. خبرنگاران هم اين تبريك را شنيدند و مخابره
كردند. قبل از ورود خاتمی، هاشمی طباء كانديدای ديگر رياست
جمهوری را در حسينيه جماران ديدم. به دليل آنكه آقای خاتمی هم
همزمان آمد كسی از او تصوير نگرفت. خبرنگاران موقع رأی دادن
پرسيدند به كه رأی می دهيد. با خنده اشاره ای به هاشمی طباء
كرد و گفت به ايشان! آقای خاتمی به منزل رفت. قرار شد اخبار را
پی گيری و به ايشان اطلاع دهم.
از دفتر رئيس جمهوری تماس گرفتند كه نامه فوری از آقای جنتی
رسيده است. متن آن را خواندند. مضمون آن اين بود كه چون بعد از
انتخابات آقای خاتمی مردم به خيابانها خواهند ريخت .... از آن
جلوگيری نماييد.
ساعت حدود 12 ظهر بود. به آقای خاتمی زنگ زدم و گفتم شورای
نگهبان پيروزی قطعی شما را اعلام كرد. خنديد. گفت مراقب قضايا
باشيد. بين شورای نگهبان و وزارت كشور هم در مورد صندوقها
اختلاف است و مردم خيلی در صف معطل می شوند و وزارت كشور برای
اضافه كردن صندوق، نمی تواند با شورای نگهبان به توافق برسد.
پس از صحبت با آقای خاتمی قرار شد كه صندوقهای سيار را كه در
اختيار وزارت كشور است اضافه نمايند. موسوی لاری می گويد يكی
دو ميليون رأی به خاطر بی حوصلگی مردم از بين می رود. به ستاد
انتخابات رفتم. آقای كروبی هم آنجا بود. با كمك ايشان از وزارت
كشور خواستيم كوتاه بيايد ولو مقداری رأی ندهند، انتخابات آسيب
نبيند. وزارت كشوری ها خيلی سختشان بود. در چند مصاحبه با شبكه
های جهانی پيش بينی كردم كه آقای خاتمی رأی بسيار بالايی خواهد
آورد. بعد از ظهر به دنبال ... مأمور و مجبور به برنامه ريزی
برای لغو راهپيمايی حمايتی از آقای خاتمی شدم. پيشنهاد اعلام
رسمی جشن فردا شب از سوی .... مطرح شد كه مقبول نيفتاد. بعد از
ظهر يك اطلاعيه از .... برای ما فكس شد كه نوشته بود برای
حمايت از اصلاحات و مخالفت با استبداد فردا بيرون بريزيم و
اضافه شده بود...
بايد جلوی اين جشنها گرفته می شد. آقای ... تماس گرفت كه اين
اطلاعيه مربوط به جبهه مشاركت است. آقای موسوی لاری ساعت ۱۲شب
به جلسه اضطراری در وزارت كشور با حضور مسئولان امنيتی و
اطلاعاتی، دعوت كرد. رضا خاتمی هم آمده بود. از تمام دفاتر
مشاركت پرس و جو كرده بود، كسی اين اطلاعيه را نديده بود! در
جلسه جلوگيری از شادی مردم برای پيروزی آقای خاتمي! گزارشی
رسمی دادند كه اين اطلاعيه جعلی است و ابتدا در شيراز منتشر
شده و توسط افراد ناشناسی فكس شده است!
دلم خيلی گرفته است. به جای آنكه برای جشن و سرور مردم در
انتخاب آقای خاتمی برنامه ريزی كنيم، بايد در اين جلسه شركت می
كرديم.
تازه ساعت 1.5 نيمه شب بود كه يادمان آمد از آراء آقای خاتمی
استفسار كنيم! خبرهای فوق العاده از از شهرستانها می رسيد. |