ايران

پيك

                         
   

ديالوگ خواندنی مسيح علی نژاد

 با رئيس كميسون اصل 90 مجلس ششم

سرگذشت اصلاحات، تا اينجا

نمی خواهم نام متهم اول

ضد اصلاحات را اعلام كنم!

 
 

- چه وقت احساس كرديد برای تلاش‌های اصلاح‌طلبان بايد مرثيه خواند؟

- وقتی با ردصلاحيت‌های گسترده زمينه يك انتخابات غيرقانونی را فراهم كردند.

- نگاه مردم به اصلاحات؟

- قطعاً نسبت به اصلاح‌طلبان احساس ملالت و يأس دارند.

- مرگ اصلاحات ؟

- اصلاحات به صورت اساسی در بين توده مردم، نخبگان و فعالان سياسی داخل و خارج حكومت، يك ايده زنده، كاملاً پويا و در حال تحرك است.

- كدام تحرك؟

- وحدت ملی كه در بين مردم ايجاد شده بود، از سوی رئيس‌جمهوری، دولت و مجلس اصلاحات رهبری نشد.

- مردم اصلاح‌طلبان را به سهل‌انگاری و عدم قاطعيت متهم مي‌كنند.

- مردم، رهبری وحدت عظيمی كه در بين‌شان ايجاد شده بود را در مجموعه اصلاح‌طلبان نيافتند. وحدتی كه برای هدف اصلاحات ايجاد شده بود هرگز در تاريخ مشروطيت ايران سابقه نداشت. مطالبه اصلاحات از رأس هرم يعنی نخبگان تا بخش‌های ميانی جامعه، فرهنگيان و كارگران به صورت انفجاری وجود داشت، اين وضعيت واقعاً قابل قياس با نهضت ملی نبود اما دريغ از رهبری و هدايت اين گرايش عمومی به اصلاحات.

- يعنی تنها دليلی كه نتوانست مطالبه اصلاحی مردم را آنگونه كه بايد محقق سازد عدم رهبری گرايش عمومی به اصلاحات بود؟

- و البته عدم فداكاری اصلاح‌طلبان.  معتقدم اصلاح‌طلبان بايد فداكاری بيشتری از خود نشان مي‌دادند. اينكه اصلاح‌طلبان هيچ ريسكی نكنند و در عين حال بخواهند مردم را به سرمنزل مقصود برسانند قطعاً اين ممكن نخواهد بود.

- قبول داريد كه بسياری از دلايل از جمله موانع، سنگ‌انداز‌ي‌ها و برخوردها و كارشكني‌ها، با قاطعيت اصلاح‌طلبان قابل خنثی بود؟

- در اينكه موانع بوده و مراكز قدرت رسمی و بخشی از نهادها كه ميراث خاصی را بعد از انقلاب مجانی به دست آورده بودند كارشكني‌هايی را در پيشبرد برنامه‌های اصلاح‌طلبان انجام دادند شكی نيست اما عدم‌رهبری و فداكاری امثال‌ ما هم دليل ديگری است كه اصلاح‌طلبان را در تحقق برنامه‌هايشان آنگونه كه مي‌بايد ياری نكرد.

- منظورتان از فداكاری چيست؟

- نبايد در مقابل بسته‌شدن مطبوعات و زنداني‌كردن گنجی، اشكوری، آقاجری، زرافشان، رحمانی و ديگران تسليم مي‌شديم، بايد به شكلی مشكل را حل و فصل مي‌كرديم.

- يعنی چه بايد مي‌كرديد كه نكرديد؟

- موضعگيری قاطع ولو مستلزم پرداختن هزينه سنگين.

- چرا اين كار را نكرديد؟

- ما فقط در لفافه حرف زديم و موانع اصلاحات را به صراحت برای مردم بازگو نكرديم.

- اما اصلاح‌طلبان معتقدند برای بيان همه واقعيت‌ها موانع وجود داشت؟

- بايد در برابر موانع مقاومت مي‌كرديم و حداقل به تاوان و آوارهايی كه طبيعت چالش‌های اينچنينی است تن مي‌داديم.

- اگر قرار باشد همه ارادت خود نسبت به آقای خاتمی را كنار بگذاريد و يك انتقاد صريح از او داشته باشيد؟

- خاتمی در موقعيتی بود كه اگر صدايش را بلند مي‌كرد همه ملت جز عدد كمی يك جا گرد مي‌آمدند.‌ ايشان از اين موقعيت، به صورت كامل، بهره نگرفت.

- مجلس اصلاحات برای متمركز ساختن بدنه اجتماعی چه كرد؟

- مجلس ششم نيز همين بيماری را داشت. در حالی كه مي‌توانست نيروهايی كه به اين مجلس رأی داده بودند را رهبری كند اما اين اتفاق نيفتاد و اصلاح‌طلبان رفته رفته از مردم دور شدند.

- متهم رديف اول كارشكنان اصلاحات؟

- نمي‌خواهم نام ببرم.

- دو تن از شخصيت‌هايی كه تفكر سياسی آنان نقطه مقابل هم است.

- باز هم نمي‌خواهم اسم ببرم.

- يك انتقاد صريح از خودتان؟

- اگر قرار باشد الان به كميسيون اصل 90 برگردم قطعاً محكم‌تر، قاطع‌تر، دقيق‌تر و جامع‌تر از گذشته عمل خواهم كرد.

  
 
                      بازگشت به صفحه اول
Internet
Explorer 5

 

ی